مفهوم شناسی نظام تعلیم و تربیت

13 آبان 1403 - خواندن 4 دقیقه - 171 بازدید

مفهوم شناسی نظام تعلیم و تربیت در اسلام:

بحث نظام تعلیم و تربیت اسلامی با بحث تعلیم و تربیت اسلامی دو بحث متفاوت هستند؛ بنابراین نباید این دو را با با هم قاطی بکنیم.

مقدمه اول:

الف) نسبت روابط اجتماعی با ساختار اجتماعی:

ساختار اجتماعی مجموعه روابطی است که هدفمند تر، قواعد مندتر، پیوسته تر و بدون وابستگی به مرجع اولیه بتواند به کار خود ادامه بدهد. که یک نتیجه در پی خواهد داشت؛ و آن شکل گیری ساختارهای اجتماعی است.

ب) نسبت نظام ارزشی و ساختار اجتماعی:

مفهوم ایثار در مورد مفهوم رقابت، مفهوم قناعت در برابر مفهوم مصرف گرایی، خانواده گرایی در برابر فرد گرایی و ...

ساختار اجتماعی یک وابستگی جدی به ارزش های اجتماعی آن اجتماع دارند؛ مثلا مفهوم ارزش ایثار در نوع رقابت اجتماعی تاثیر می گذارد.

ج) نسبت ساختار اجتماعی با نظام نیازمندی ها :

عبارات: مسکن، خوراک، کار، درآمد، مالیات، محله، و ...

انسان مجموعه ای از نیازها دارد که برخی از نیازها از قدیم وجود ندارند و الان به زندگی ما آمده اند. برخی قبلا بوده اند ولی الان نیستند.

خوب چه اتفاقی اقتاده است که برخی نیازها کم و زیاد گردیده است؟ نیازها با توجه به محدودیت انسان در اولویت بندی قرار می گیرند و ترتیباتی بین نیازها صورت می گیرد.

د) نسبت نظام نیازمندی ها با نظام ارزشی :

یک سری نیاز ها داریم که با توجه به نسبت نظام نیازمندی ها با نظام ارزشی از بین می رود و یک سری نیاز به وجود می آید.

مقدمه دوم:

سطوح برنامه ریزی نظامات اجتماعی:

1- سطح خرد؛ سطح فردی: مثل طرح درس؛ عناصر در سطح اول پیچیدگی خاص ندارند و محدود هستند. یک معلم برنامه ریزی برای تدریس دارد مثل طرح درس.

2- سطح کلان؛ سطح اجتماعی: در اینجا دیگر کار یکی دو نفر نیست؛ بلکه یک گروه یا یک زنجیره ای از افراد نیاز دارد. مثلا مساله اقتصاد یک نهاد.

3- سطح توسعه؛ سطح تاریخی: ایدئولوژیک ترین سطح حوزه برنامه ریزی است. سوال از جهت گیری هاست از باید و نباید هاست از ارزش هاست.

سطح اول و دوم: سطخ ایستایی برنامه ریزی است . سطح سوم: سطح پویا یا داینامیک برنامه ریزی یا فرایند برنامه ریزی است.

نتیجه مقدمه دوم: ایده های موجود در اداره ی شکل گیری نظامات اجتماعی: 1- اقتصادی پایه که مساله ی آن توسعه خصوصی است ؛ چون اصالت با سود و سرمایه است. 2- سیاست پایه: توسعه بخش دولتی است چون اصالت به تمرکز در مدیریت و قدرت است. 3- فرهنگ پایه: فرهنگ سازی یک مساله مثل سنت وقف.

تحلیلی بر مساله وقف:

وقف، در لغت به معنای توقف و حبس و در اصطلاح فقهی از عقود اسلامی به معنای حبس کردن مال و جاری کردن منفعت یا ثمره آن برای استفاده عموم مردم، بدون دریافت عوض است. وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در سامان دهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. اولین وقف در اسلام توسط رسول الله(ص) صورت پذیرفته که « حوائط سبعه » نام داشته است. پیش از اسلام نیز، حبس اموال مطابق موازین دینی که در مصرف آن تغییر داده نشود، وجود داشته است، هر چند که حبس یا وقف نامیده نمی شد. اما از حیث مفهوم، قرابت بسیاری با وقف به معنای مصطلح در اسلام داشته است.

در قرآن کریم

کلمه وقف نیامده، ولی عناوینی همچون صدقه، خیر، بر، انفاق، احسان ذکر شده که هر یک از این عناوین بر وقف صدق می کند. احادیث بسیاری به استحباب وقف اشاره کرده و احکام آن را شرح داده اند؛ وقف، آثار تربیتی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد. وقف یکی از مباحث فقهی است که در کتب فقهی به طور مفصل درباره انواع وقف، شرایط صحت و احکام مربوط به آن، بحث شده است.