همه چیزدانی و کتاب نخوانی ما ایرانیان!

8 آبان 1403 - خواندن 3 دقیقه - 109 بازدید

همه چیزدانی و کتاب نخوانی ما ایرانیان


در خصوص کتاب نخوانی ما ایرانیان، مطالب و مقالات زیادی به رشته تحریر در آمده که با نگاهی گذرا به آن ها، به سادگی درخواهیم یافت که دلایل و شاید هم بهانه های جور واجوری برای این غلط رایج رفتاری در سبک زندگی اکثریت افراد جامعه ما نقل شده است.از گرانی کاغذ، ضیق وقت، گسترش فضای مجازی و فراگیری شبکه های اجتماعی گرفته تا تنبلی خودساخته، ممیزی های بی رحمانه، کیفیت نازل آثار و تیغ بران سانسور. 

از منظر جامعه شناختی، برای بررسی موضوع عدم رفاقت جماعت ایرانی با کتاب به عنوان یک امر واقع اجتماعی، رویکرد روش شناسی تطبیقی، جهت تعیین اختلاف میانگین سرانه مطالعه در ایران با سایر کشورها، ابزار آماری دارای اعتباری بنظر می رسد. 

آنچه از آخرین آمار رسمی انتشار یافته در این زمینه وجود دارد، گویای این است که در تهران- پایتخت ایران سرانه مطالعه روزانه 16 دقیقه و 36 ثانیه و به طور هفتگی یک ساعت و 54 دقیقه می باشد، در حالی که کشورهای هند و ژاپن با بیش از 10 ساعت، تایلند 9 ساعت، چین 8 ساعت، مصر 7 ساعت، فرانسه، مجارستان، انگلیس، ترکیه و عربستان سعودی با 6 ساعت سرانه مطالعه هفتگی، در مسیر کتاب خوانی پیشگام هستند. 

در اینکه توسعه یافتگی کشورهای فوق، مصائب اقتصادی، گرانی کتاب، فراگیری دنیای مجازی و ازدیاد محصولات دیجیتال، کمبود وقت و شاید هم فقر فرهنگی از دلایل قابل توجه و البته کلیشه ای ست برای اینکه «دوست مهربان و یار پند دان» در سبد خانوار ایرانی جایگاه شایسته و بایسته ای نداشته باشد، شکی نیست! 

ولی شاید وقت آن فرا رسیده،از دریچه ای دیگر و به عنوان یک مساله ی آسیب شناسانه اجتماعی و روانی به این مقوله ی مهم بنگریم: آیا احساس همه چیز دانی! و خیال عدم وجود نیاز به یادگیری در زمینه های مختلف، مهمترین برهان بر کتاب نخوانی ماایرانیان نیست؟

لاجرم آنچه از واقعیت اجتماعی ما هویداست: شهروندانی که برای خرید فست فود، صف های طویل می بندند، فقط کتاب را کالای لاکچری و دست نیافتنی می شمرند!