جهان شمولی حقوق بشر از نظرگاه اسلام و غرب

3 آبان 1403 - خواندن 4 دقیقه - 401 بازدید

جهان شمولی حقوق بشر از نظرگاه اسلام و غرب


در یک تعریف کلی حقوق بشر به حقوق همه انسان ها اطلاق می شود ؛ منظور اینکه تمامی ابنای بشر فارغ از تمایز ها و تفاوت های موجود در خصوص زبان ، نژاد ، جنسیت ، دین ، رنگ پوست و قومیت از همه حقوق انسانی برخوردارند و نباید به سبب اینکه تنها از یک نژاد خاص یا غنی و فقیر هستند از امتیازات و مزایای ویژه ای بهره مند باشند ، بلکه بایستی از حقوقی مانند حق آموزش ، کار ، مسکن ، غذا ، بهداشت یا در حوزه حقوق مدنی و سیاسی به حقوقی مانند حق رای ، آزادی بیان و عقیده ، آزادی مذهب و مصونیت از تعرض به مسکن و حریم خصوصی به طور یکسان و مساوی بهره مند گردند .

مبنای برخورداری انسان از حقوق یکسان که به جهت انسان به ما هو انسان نصیب تمامی اقشار مختلف انسانی می گردد کرامت انسانی یا principle of dignity می باشد . از آنجا که اقتضای شان و حرمت انسان آن است که از حقوق اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بهره بگیرد و حقوق مدنی و سیاسی خود را برای جامعه ای پویا و سالم به کار گیرد ، می بایست به طور یکسان از همه حقوق برخوردار باشند . آنجا که قرآن کریم اشاره می کند : لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقناهم علی طیبات و فضلناهم علی کثیرا ممن خلقنا تفصیلا مراد این است که ما به انسان کرامت دادیم و او شایسته کرامت ذاتی خویش است. 

اما متاسفانه مشاهده می شود ، کشورهای توسعه یافته جهان اول که پرچمدار تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر بودند ، به قصد ادامه امپریالیسم و اشاعه فرهنگ سکولاریسم دست به تصویب چنین اعلامیه ای زدند . چرا که انسان در فرهنگ سکولاریستی انسانی بریده از خداست که خود را در کانون خلقت می بیند و بی نیاز از اتکا به مبدا آفرینش در جهان مادی دخل و تصرف مالکانه می کند و آنگونه است که برای خود بیش از هر موجود دیگری حق می بیند و آسیب های زیست محیطی فراوان بر محل زیبای زندگی خود به بار می آورد و در واقع حقوق بشر ابزاری در دست سیاستمداران غربی است که از آن برای انتقال منافع خویش و اجرای آن در کشور های جهان سوم استفاده کرده و هژمونی سیاسی را به خوبی اجرا می نمایند.

از طرف دیگر سیاست توسعه امپریالیسم کشور های غربی ، فرهنگ های کشور های جهان سوم را نادیده می گیرد ؛ در حالی که حقوق بشر هر منطقه ای از جهان می بایست متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم و سنن خاص ملل مناطق آن ناحیه از دنیا باشد تا در برگیرنده ارزش ها و هنجار های مخصوص آنان باشند نه ارزش ها و هنجار هایی که برآمده از غرب و سکولاریسم است و قصد سلطه فرهنگی دارد . 

در حالی که اسلام نه تنها فرهنگ خاص هر منطقه را در نظر می گیرد ، بلکه رویکردی ویژه دارد که مبتنی بر این است که اولا الزام و احترام به فرهنگ هر منطقه از اهمیت والایی برخوردار است و ثانیا حقوق بشر مبتنی بر فطرت مشترک انسان هاست و مقتضای خرد و عدالت حکم می کند که همه انسان از تمام حقوق برخوردار باشند و در تعریف حقوق بشر فرهنگ هر منطقه نیز مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به فطرت مشترک انسانی تعریف گردد.