دستکاری روانی چیست ؟

23 مهر 1403 - خواندن 3 دقیقه - 1623 بازدید


دستکاری روانی نوعی تاثیرگذاری غیرمستقیم و فریبکارانه است که هدف آن تغییر رفتار یا ادراک دیگران به نفع فرد دستکاری کننده است. این روش ها معمولا شامل تاکتیک های فریبکارانه، تهدید، یا سوءاستفاده از اعتماد و احساسات دیگران می شود. دستکاری روانی می تواند در روابط شخصی، حرفه ای و حتی در تبلیغات و رسانه ها مشاهده شود. این تکنیک ها معمولا فریبکارانه و غیر اخلاقی هستند. در ادامه به برخی از رایج ترین شیوه های دستکاری روانی می پردازیم:


1- چراغ گازی (Gaslighting)


در این روش، فرد دستکاری کننده سعی می کند تا قربانی را به شک و تردید در مورد واقعیت ها و ادراکات خود وادار کند. این کار با ارائه اطلاعات نادرست یا انکار واقعیت ها انجام می شود، به طوری که قربانی احساس کند که درک درستی از واقعیت ندارد.


2- بازی با احساسات (Emotional Manipulation)


در این روش، فرد دستکاری کننده از احساسات قربانی برای کنترل و بهره برداری استفاده می کند. این شامل ایجاد احساس گناه، ترس، یا وابستگی در قربانی است تا او را به انجام کارهایی که نمی خواهد، وادار کند.


3- فریبکاری (Deception)


فرد دستکاری کننده با ارائه اطلاعات نادرست یا ناقص، سعی می کند تا قربانی را به تصمیم گیری های نادرست وادار کند. این روش می تواند شامل دروغ گویی، پنهان کاری یا ارائه اطلاعات گمراه کننده باشد.


4- تهدید و ارعاب (Intimidation)


در این روش، فرد دستکارکننده با استفاده از تهدید و ارعاب، قربانی را به انجام کارهایی که نمی خواهد، وادار می کند. این تهدیدها می توانند فیزیکی، روانی یا اجتماعی باشند.


5- بازی با اعتماد (Trust Exploitation)


فرد دستکاری کننده از اعتماد قربانی سوءاستفاده می کند تا به اهداف خود برسد. این شامل جلب اعتماد قربانی و سپس بهره برداری از این اعتماد برای منافع شخصی است.


6- تظاهر به قربانی بودن (Playing the Victim)


فرد دستکاری کننده با تظاهر به قربانی بودن، سعی می کند تا احساس همدردی و حمایت قربانی را جلب کند و از این طریق به اهداف خود برسد.


نکته بسیار مهم!

«هدف دستکاری روانی بهره برداری از دیگران به نفع فرد دستکاری کننده است.»


ما اغلب می پنداریم دردی که به آن دچاریم مشکل اصلی است، اما فراموش می کنیم که این درد صدای حقیقتی است که در گوش ما نجوا می کند:


"تو گم شده ای، به خانه برگرد."


[ جان فردریکسون ]