استثمار آموزشی: "چرا معلمان به بردگان نظام آموزشی تبدیل شده اند؟"

15 مهر 1403 - خواندن 5 دقیقه - 452 بازدید

برده داری نوین به شرایط و واقعیات معاصر اشاره دارد که در آن افراد به صورت غیرقانونی و با استفاده از زور، فریب یا سوءاستفاده، کنترل و بهره کشی می شوند. این پدیده به اشکال مختلفی نمود پیدا می کند و می تواند در بخش های مختلف جامعه، از جمله کار، صنعت جنسی، و حتی در خانه ها مشاهده شود. برده داری نوین در به کارگیری معلمان در سیستم های آموزشی مساله ای پیچیده و چندبعدی است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود. این موضوع به بررسی چالش های موجود در حرفه معلمی می پردازد و می تواند به شکل های مختلفی خود را بروز دهد.این مسائل هر یک به نوعی نشان دهنده این است که معلمان در ایران گاهی در شرایطی نابسامان قرار دارند که شبیه به بردگی نوین است و نیاز به توجه و اقدامات اصلاحی جدی دارد. در ادامه، ابعاد و دلایل این مساله را به طور علمی تر بررسی می کنیم:

1. شرایط کاری نامناسب

معلمان در بسیاری از کشورها با امکانات ناکافی و وضعیت های کاری نامناسب مواجه هستند. تحقیقات نشان داده اند که حدود 60% معلمان در نواحی مختلف با دستمزدهای پایین و شرایط ناکافی آموزشی و پرورشی مواجه اند. این شرایط می تواند شامل کمبود منابع آموزشی، فضاهای نامناسب کلاس و عدم دسترسی به فناوری های نوین باشد. این شرایط به کاهش کیفیت آموزش و نیز فرسودگی شغلی معلمان منجر می شود.

2. فشارهای روانی و عاطفی

معلمان تحت فشارهای متعددی برای دستیابی به اهداف آموزشی استاندارد و تاثیر مثبت بر نتایج تحصیلی دانش آموزان قرار دارند. مطالعات نشان می دهند که این فشارها می تواند به بالاترین سطوح استرس منجر شود، به طوری که بسیاری از معلمان دچار فرسودگی شغلی و مشکلات روانی همچون اضطراب و افسردگی می شوند.

3. استثمار به خاطر وضعیت اقتصادی

در بسیاری از کشورها، معلمان به عنوان نیروی کار کم هزینه و در دسترس در نظر گرفته می شوند. این امر نتایج اقتصادی خاصی دارد که می تواند به احساس نداشتن قدرت و کنترل بر شغل و زندگی شخصی آنان ختم شود. در این راستا، بنگاه های اقتصادی و دولت ها بعضا به جای افزایش سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، به تقلیل هزینه ها و استفاده از استخدام های موقت و غیررسمی روی می آورند.

4. عدم حمایت اجتماعی و حرفه ای

معلمان در بسیاری از جوامع ممکن است از حمایت کمی از سوی خانواده ها، سازمان های آموزشی و حتی دولت ها برخوردار باشند. این عدم حمایت می تواند به عنوان یک عامل مهم در کاهش روحیه معلمان و ایجاد احساس بی ارزشی و نادیده گرفتن توانمندی های آنان عمل کند. همچنین، فقدان شبکه های حمایتی برای معلمان، به ویژه در زمان بحران های شغلی و آموزشی، احساس تنهایی و انزوا را افزایش می دهد.

5. فرهنگ و تصویر اجتماعی معلمی

در برخی جوامع، تصویر اجتماعی معلمان به گونه ای است که به آنان به عنوان "کارکنانی که فقط وظیفه دارند"، نگاه می شود. این وضعیت می تواند به ایجاد حس «نقص» در این حرفه و عدم تشویق دانش آموزان به احترام به معلمان و اعتبار حرفه موثر باشد. به همین دلیل، معلمان احساس می کنند که ارزش و تاثیر آن ها در جامعه نادیده گرفته شده است.

بردگی نوین معلمان در سیستم آموزشی ایران می تواند در چندین حوزه و مورد خاص مشاهده شود. در زیر به تعدادی از این مصادیق اشاره می شود:

  1. دستمزدهای پایین و نابرابری اقتصادی:بسیاری از معلمان، به ویژه معلمان غیررسمی یا پیمانی، حقوقی دریافت می کنند که کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد. این امر آن ها را در موقعیت هایی قرار می دهد که مجبورند چندین شغل دیگر داشته باشند تا تامین معیشت کنند.
  2. اضافه کاری اجباری:معلمان معمولا مجبور به انجام وظایف آموزشی و اداری اضافی بدون دریافت مزایا یا پرداخت های اضافی هستند. این وضعیت می تواند منجر به فرسودگی شغلی و فشار روانی شود.
  3. فقدان امنیت شغلی:بسیاری از معلمان با قراردادهای موقت یا غیررسمی کار می کنند و این عدم ثبات شغلی آن ها را در موقعیت های آسیب پذیر قرار می دهد. تهدید به اخراج یا عدم تمدید قرارداد می تواند روحیه و کیفیت آموزشی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد.
  4. فشارهای اداری و سیاسی:معلمان تحت فشارهای زیادی از سوی نهادهای آموزشی و مدیریتی هستند، که ممکن است شامل سیاست های غیرواقعی یا تغییرات مکرر در برنامه های درسی باشد. این فشارها باعث می شود که معلمان نتوانند تمرکز کافی بر روی دانش آموزان داشتنه باشند.
  5. کمبود منابع و امکانات آموزشی:معلمان در بسیاری از مناطق دسترسی محدودی به منابع آموزشی، تجهیزات و امکانات دارند. این امر باعث می شود که آن ها نتوانند به بهترین نحو به دانش آموزان خود آموزش دهند و در عوض، خود را در شرایطی محدود و استثماری ببینند.
  6. محیط های آموزشی نامناسب:وجود کلاس های بسیار شلوغ، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و ایمنی در مدارس، می تواند وضعیت معلمان را به نوعی از استثمار تبدیل کند.

سخن پایان 

تعلیم و تربیت معلمان به عنوان یکی از ارکان کلیدی توسعه ی پایدار آموزشی و اجتماعی ممکن است در معرض شرایطی قرار گیرد که به آن ها اجازه نمی دهد به بهترین شکل عمل کنند. برای مقابله با این معضلات، نیاز به تغییرات بنیادین در سیاست گذاری های آموزشی، افزایش سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، فراهم کردن حمایت های حرفه ای و روانی، و ارتقاء تصویر اجتماعی معلمان وجود دارد.