توضیحات کوتاه درخصوص تومور مغزی

1 مهر 1403 - خواندن 7 دقیقه - 671 بازدید

انواع گوناگونی از تومورهای مغزی وجود دارند، اما تنها برخی از آنها خطرناک محسوب می شوند. اگر چه همه تومورها کشنده نیستند ولی به هر حال یکی از بیماری های مغزی خطرناک همین تومورها هستند


فارغ از اینکه این تومورها مهاجرت کنند یا نه، باز هم می توانند یک تهدید به حساب بیایند. عمده دلایل ایجاد سرطان مغز هنوز ناشناخته باقی مانده است، اما تعدادی از دلایل آن یافته شده است. در حال حاضر، 23400 نوع سرطان وجود دارد که شروع آن در مغز است.


تشکیل تومور مغزی در هر سنی می تواند رخ دهد، اما احتمال آن در سنین بالاتر بیشتر است. علائم شامل مشکل بینایی، شنوایی، تکلم، تعادل، وجود سردرد، حملات ناگهانی، فلج عضلات صورت، و غیره است. پزشکان می بایست تشخیص دهند برای درمان و یا خارج کردن تومور بسته به شرایط بیمار از رادیوتراپی و یا جراحی استفاده کنند.

گلیوبلاستوما مولتی فرم کشنده ترین و معمول ترین نوع تومور مغزی بدخیم است. حتی زمانی که تهاجمی ترین نوع درمان که شامل رادیو تراپی، شیمی درمانی و جراحی است استفاده می شود. میانگین زندگی فقط بین ۱۲ تا ۱۷ ماه می باشد.. درمان استاندارد برای گلیوبلاستوما مولتی فرم شامل حداکثر برداشت تومور توسط جراحی و به دنبال آن روتراادیپی بین ۲ تا ۴ هفته بعد از عمل جراحی برای از بین بردن تومور است. این برنامه با شیمی درمانی ادامه پیدا می کند. بیشتر بیماران دارای گلیوبلاستوما برای عوارض بیماری خود کورتیکواستروئید و عموما دگزامتازون استفاده می کنند. درمان های آزمایشی شامل چاقوی گاما، درمان با جذب نوترون بورون و انتقال ژن است. اما در بیشتر موارد بیمار به زندگی عادی خود بازنمی گردد و احتمال فوت کردن بیمار زیاد است (به خصوص اگر تومور دیر تشخص داده شود) به دلیل اینکه این نوع تومور بسیار سریع بوده و تکثیر آن مانند سایر تومورها نمی باشد بلکه بسیار سریع تر است. در ضمن این تومور در اوایل پیدایش و تکثیر، خود را به صورت سردردی ساده نمایان می کند (که کار تشخیص را دشوارتر می کند) اما بعد از مدتی سردردها و علائم دیگر شدیدتر می شود و بیمار کم کم به وجود تومور مشکوک می شود.

علائم نئوپلاسم های جامد و توپر مغز (تومورهای مغزی اولیه و تومورهای ثانویه مشابه آنها) را می توان به ۳ دسته اصلی تقسیم نمود:

  • پیامدهای افزایش فشار داخل جمجمه ای: علائمی که اغلب در وهله نخست ظاهر می شوند، علائمی هستند که عواقب و پیامدهای ناشی از افزایش فشار داخل جمجمه به شمار می آیند: در تومورهای بزرگ یا تومورهایی که گسترش پری فوکال دارند، ادم (خیز) به ناچار منجر به افزایش فشار داخل جمجمه ای (افزایش فشار خون داخل جمجمه) خواهد شد، که این عرضه به صورت بالینی خود را به شکل: سردرد، استفراغ (گاهی بدون همراهی با حالت تهوع)، تغییر وضعیت هوشیاری (خواب آلودگی، کما)، اتساع مردمک چشم در طرف ضایعه (آنیزوکوریا)، پاپیل ادما (برجسته شدن دیسک نوری در معاینه فوندوسکوپیک چشم)، نشان می دهد. با این حال، گاهی حتی تومورهای کوچک نیز، ممکن است از طریق ممانعت از عبور مایع مغزی نخاعی و انسداد مسیر این مایع، موجب بروز نشانه های اولیه افزایش فشار داخل جمجمه ای شوند. افزایش فشار داخل جمجمه، همچنین ممکن است منجر به فتق (به معنای جابه جایی و تغییر مکان) بخش های خاصی از مغز، مانند تانسیل های مخچه ای یا اونکوس تمپورال بشوند، در نتیجه به طور فیزیکی ساقه مغز را تحت فشار قرار داده و عارضه کشنده ای ایجاد کنند. در کودکان بسیار کم سن و سال، افزایش فشار داخل جمجمه ممکن است باعث افزایش قطر جمجمه و برآمده شدن ملاج ها (فونتانل ها) بشود.
  • اختلالات عملکردی: بسته به محل تومور و میزان آسیب ناشی از آن که ممکن است در ساختمان ها و ارگان های اطراف مغز ایجاد شود، یا از طریق فشرده شدن اجزای مختلف مغز توسط تومور یا نفوذ آن، انواعی از علائم عصبی کانونی ممکن است رخ بدهد، مانند اختلال شناختی و رفتاری (از جمله اختلال در قضاوت، از دست دادن حافظه، اختلالات شناختی، اختلالات جهت گیری فضایی)، تغییرات شخصیتی یا احساسی، همی پارزی، هیپوستزی، آفازی، آتاکسی، اختلال در میدان دید، اختلال در حس بویایی، اختلال شنوایی، فلج صورت، دوبینی، و سرگیجه. اما علایم به مراتب شدیدتری نیز ممکن است رخ بدهد همچون: فلج در یک طرف بدن، همی پلژی یا اختلال در بلع.

البته هیچ یک از این نشانه ها، نشانه ای اختصاصی برای تومورهای مغزی به شمار نمی آیند و بسیاری از این نشانه ها، ممکن است با تنوع زیاد در دیگر اختلالات مربوط به سیستم عصبی (همانند سکته مغزی، آسیب تروماتیک مغزی و…)نیز، ایجاد شوند. با این حال، تعداد نشانه های ظاهرشده با محل ضایعه و درگیری سیستم های عملکردی (به عنوان مثال درگیری سیستم های: موتور، حسی، تصویری، و غیره)، تحت تاثیر قرار می گیرد. نقص میدان بینایی دو طرفه تمپورال (بای تمپورال همی آنوپیا، که به علت تحت فشار قرار گرفتن کیاسمای بینائی است)، اغلب همراه با اختلالات اندوکرین (اختلالات غده درون ریز)، همچون هیپوپیتوئیتاریسم (کم کاری هیپوفیز) یا همراه با تولید بیش از حد هورمون های هیپوفیز و هیپرپرولاکتینمی می باشد و مطرح کننده تومور هیپوفیز است.

  • تحریک پذیری: خستگی غیرطبیعی، احساس کوفتگی، آبسنس و ترمور (لرزش)، و همچنین تشنج و صرع.

علائم فوق در انواع ALL، نئوپلاسم های مغزی (از جمله در تومورهای ثانویه)، همواره به طور واقعی به چشم می خورند. به طور معمول، افراد مبتلا به نئوپلاسم خوش خیم اولیه، برای چندین سال، هیچگونه نشانه قابل مشاهده ای ندارند. در بسیاری از افراد، برخی از علائم مبهم و متناوب مثل سردرد و استفراغ یا خستگی گاه به گاه علائمی از بیماری هستند که می توانند به راحتی با بیماری های ساده ای همچون: گاستریت (ورم معده) یا گاستروانتریت (اسهال شایع) اشتباه گرفته شوند. در بیماران مبتلا به تومور مغزی، این نکته ممکن است عجیب به نظر برسد که فرد بیمار، با وجود داشتن توده در جمجمه خود و با وجود اعمال فشار بر مغزش، احساس درد نمی کند، بلکه به عنوان کسی که از یک عارضه مغزی رنج می برد، می تواند گواهی دهد که درد را در خارج از جمجمه حس می کند و احساسی از درد، در مغز خود ندارد. علت این امر آن است که مغز فاقد سنسورها یا گیرنده های عصبی در مننژ (سطح خارجی آن) می باشد تا با آن سنسورها، احساس درد کند یا درد را به مرکز درد در مغز منتقل سازد؛ و اساسا درد بدون ورودی سیگنال های حسی قابل احساس نیست. به همین دلیل علائم ثانویه مطرح کننده تومورهای مغزی، همانند آن هایی که در بالا ذکر شد، باید به پزشک برای تشخیص احتمالی تومور مغزی هشدار بدهد.

توضیح کوتاهی درباره تومور مغزی و علائم آن بود 

در بحث های بعدی حتما ادامه خواهیم داد ...