اعماق اهمال کاری
آنچه که ما به عنوان اهمال کاری شاید برداشت کنیم همانند این است ک شخصی را در کنار دریا میبریم و از او میخواهیم که پای بر اب بزند اما او امتناع میکند و میترسد وقتی اورا بر سر منطق می اوریم و میگوییم که با به آب زدن پایت هیچ اتفاق دردناک از جمله نابود شدن پا برایت اتفاق نمی افتد انگاه او اگر کمی تامل کند خودش پای بر اب میزند و از ظرفیت خود ب درستی استفاده میکند و بر این ظرفیت درونی خود حد غیر معقولی را مشخص نمیکند که اگر از ان رد شود چه ها خواهد شد در حالی که این چنین نیست. مطمئنا این حدودی ک در کار ما انتخاب میکنیم حاصل تصمیم گیری بخشی از مغز ما است که میخواد راحت باشد و با کار کمتر انرژی کمتر بسوزاند اما با نگاه درست و منطقی به همین موضوع میبینیم که با کار درست و صرف انرژی چیزی از ذات و درونیات مغز کم نمیشود بلکه صرفا به مواد مغزی نیاز بیشتری پیدا میکند و میخواد که بیشتر دفعه بعدی غذا بخوریم. اما همین به حرف گوش ندادن ها به راحت طلبی های مغز سبب میشود جسارت و توانایی انجام امور در شما تقویت شود و با مرور زمان به کوهی قدرت مند تبدیل شوید.
زندگی و توانمندی های مغزی همچون یک کاراته است که مراحل مختلف دارد که هر مرحله نسبت ب مرحله قبلی خود پیشرفته تر و با کیفیت تر است. اینکه شما بر این راحت طلبی مغز خود تسلط یابید تازه شروع جریان های قوی در مغز شماست که میر رو ب سوی خلاقیت و جسارت تجربه نشده ای در شماست که پیشرفت حتمی است.