مجید عیدی مقدم
25 یادداشت منتشر شدهضمیر ناخودآگاه ما تبعیض قائل نمی شود
ضمیر ناخودآگاه ما تبعیض قائل نمی شود. (our subconscious mind doesn't discriminate)
عنصر ریشه ای رشد انسان ، در قدرت بی نهایت ضمیر ناخودآگاه او نهفته است. اساسا ذهن انسان دارای دو بخش است - خودآگاه و ناخودآگاه. ضمیر خودآگاه بخشی از ذهن ماست که کاملا از آن آگاه هستیم - این "ذهن متفکر" است. ما با این بخش از ذهن خود به تفکر، حل مشکلات، منطقی جلوه دادن کارها، تجسم - و هر چیز دیگری که از آن آگاه هستیم، درگیر می شویم. تاثیر ضمیر خودآگاه ما بر درک ما از زندگی ، اینکه چگونه افرادی هستیم، نحوه رفتارمان و حتی تصمیماتی که می گیریم حدودا 5 درصد است.

ضمیر ناخودآگاه ما در زیر آگاهی فوری ما مدفون است. در اعماق ناخودآگاه ما - باورها، دیدگاه ها، انتظارات و ترس های ما وجود دارد. ما دسترسی فوری به آنچه که در ضمیر ناخودآگاه مان وجود دارد را نداریم، این در حالیست که 95٪ از نحوه تفکر، واکنش، رفتار، اقداماتی که انجام می دهیم و حتی نحوه درک ما از زندگی توسط ضمیرناخودآگاه مان کنترل می شود.
ما بی درنگ 95٪ از کارهایی را که در این دنیا انجام می دهیم را کنترل نمی کنیم. بیشتر کارهایی که انجام می دهیم کاملا ناخودآگاه هستند و ما به سادگی برنامه هایی را اجرا می کنیم که در ذهن ما ساخته شده و در مسیرهای عصبی ما قرار گرفته اند. ضمیر ناخودآگاه ما ، مانند سیستم عاملی است که در پس زمینه اجرا می شود، در حالی که ضمیر خودآگاه ما برنامه ای است که در حال حاضر از آن استفاده می کنیم.
انچه مسلم است در سنین 0 تا 7 سالگی ، ما توانایی تشخیص حقیقت از غیر حقیقت را نداریم. ما فقط آنچه را که دیگران به عنوان حقیقت به ما گفته اند و آنچه را در زندگی تجربه می کنیم را به عنوان تنها واقعیت درک و جذب می کنیم. ضمیر ناخودآگاه ما تبعیض قائل نمی شود، (our subconscious mind doesn't discriminate). ضمیرناخودآگاه ما ن ، به طور مداوم و پیوسته ، آنچه را که می بیند، می شنود و تجربه می کند، به عنوان حقیقت و واقعیت تشخیص می دهد.
ما با دو ترس طبیعی (natural fears)متولد شده ایم: ترس از زمین خوردن و ترس از صداهای بلند. بقیه را از محیط اطراف کسب کرده ایم. محیطی که در آن بزرگ می شویم و باورهایی که در مورد زندگی به ما آموزش داده شده است، ضمیرناخودآگاه ما را برنامه ریزی می کند و این ضمیر ناخودآگاه ماست که شکل می دهد به اینکه ، ما چه کسی هستیم و چگونه جهان را درک می کنیم... تا زمانی که از باورهای عمیق ناخودآگاه خود آگاه شویم و شروع به برنامه ریزی مجدد آنها کنیم.
برنامه ریزی مجدد باورهای خود
هنگامی که متوجه شدیم که در 95٪ مواقع بصورت ناخودآگاه عمل کرده ایم، و در واقع زندگی مان در حالت اتو پایلوت (خود ران) بوده در نهایت،با پیبردن به این مهم که ، دلایل تمام نگرانی ها، شک ها و ترس های ما در مراحل اولیه زندگی ما برنامه ریزی شده اند و مرتبط با ضمیر ناخوداگاه مان بوده که درست و صحیح نیستند، می توانیم شروع به تغییر سیم کشی مجدد آنها کنیم و هدایت زندگی را در دست خودمان داشته باشیم.
باورهای فعلی ما به مسیرهای عصبی ما متصل شده است، و به همین دلیل است که ترک عادت های قدیمی و برنامه ریزی برای انسان ها بسیار سخت است. به همین دلیل است که تغییر بسیار سخت است - ما به معنای واقعی کلمه با خودمان می جنگیم.بهترین راه برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه تجسم است. ما باید از تخیل خود برای خلق چیزهای جدید استفاده کنیم. کل زندگی ما زمانی شروع به تغییر می کند که شروع کنیم به تجسم زندگی که می خواهیم، آنچه می خواهیم داشته باشیم و کسی که می خواهیم به طور منظم باشیم، و این یعنی شروع به سیم کشی مجدد در ذهن. وقتی احساسات و عواطف این شرایط جدید را وارد تجسم خود می کنیم، روند تغییرات تسریع می شود. ضمیر ناخودآگاه ما باعث می شود که هر زمان که سعی می کنیم کاری جدید یا متفاوت انجام دهیم یا هر یک از الگوهای رفتاری خود را تغییر دهیم، از نظر عاطفی و جسمی احساس ناراحتی می کنیم. احساس ترس و ناراحتی نشانه های روانشناختی است که ضمیر ناخودآگاه ما فعال شده است.
تمایل به متعهد شدن به این الگوها یکی از دلایلی است که ترک عادت ها بسیار سخت است. با این حال، وقتی یاد بگیریم که به طور هدفمند چنین الگوهایی ایجاد کنیم، می توانیم از قدرت عادت استفاده کرده و به طور هدفمند مناطق راحتی جدیدی را القا کنیم که ضمیر ناخودآگاه ما نیز با آنها سازگار شود.
همه تغییرات و تحولات مستلزم تبدیل شدن به فردی متفاوت است، بنابراین فعال بودن کارآمدترین و موثرترین راه برای تغییر همه چیز در زندگی ما ست. شفاف شدن در مورد آنچه می خواهیم ایجاد کنیم، و تحت تاثیر قرار دادن آن در ضمیر ناخودآگاه خود، روند ایجاد هر چیزی را که در زندگی و تجارت خود می خواهیم را آسان تر می کند.
تغییر عادات: استفاده از ذهن خودآگاه برای برنامه ریزی صحیح ضمیر ناخودآگاه
از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه ما کنترل بسیار زیادی بر رفتارهای مثبت و منفی ما دارد، نکته کلیدی این است که خود را برای ایجاد رفتارهای مثبت بیشتر آموزش دهیم.
· موانع راه را بشناسیم
ابتدا باید تشخیص دهیم که چه چیزی ما را از دستیابی به آنچه می خواهیم به دست آوریم باز می دارد.
افکار یا ترس های محدود کننده ما چیست؟به عنوان مثال، اگر تمایل ما به نوشتن یک کتاب است، اما به نظر نمی رسد شروع یا تمام کنیم، چه چیزی ما را از انجام آن باز می دارد؟ آیا فکر می کنیم هیچ کس آن را نخواهد خواند یا وقت کافی نداریم یا یک نویسنده آموزش دیده نیستیم؟همه این افکار همان چیزی است که ما تصور می کنیم درست است، اما لزوما درست نیستند. ضمیر ناخودآگاه ما طوری برنامه ریزی شده است که به آن پاسخ دهد، و انتخاب های آگاهانه ما به دنبال خواهد داشت.
به اهداف و رویاهای خود فکر کنیم و دریابیم که چه افکار، عادات، ایده ها یا موانعی ما را از دستیابی به آنها باز می دارد.
· افکار محدود را کنار بگذاریم
هنگامی که می دانیم افکار محدود کننده ما چیست، آنها را بپذیریم، آنها را در آغوش بگیریم و سپس آنها را رها کنیم.
گاهی اوقات این نیاز دارد که درد را به سطح، در ذهن خودآگاه خود بیاوریم، تا بتوانیم با آن روبرو شویم و سپس آن را رها کنیم.
· نیت و هدف را با ضمیر نا خودآگاه خود تنظیم کنیم
اکنون زمان آن است که قدرت تفکر مثبت را آزاد کرده و ذهن ناخودآگاه خود را مجددا برنامه ریزی کنیم.
افکار و اعمال آگاهانه ما می توانند ضمیر ناخودآگاه ما را دوباره برنامه ریزی کنند. یک پیام مثبت می تواند احساس ما را دوباره برنامه ریزی کند، آسیب های روحی را التیام بخشد، و عادت های بد را که باعث می شدند زندگی ما راکد شود تغییر دهد و به زندگی رضایت بخشی تبدیل نماید.
· اجازه دهیم ضمیر ناخودآگاه ما تسلط یابد
نکته این است که در نهایت به ذهن خودآگاه خود اجازه دهیم تا آرام شود و به ضمیرناخودآگاه خود نیز فرصت دهیم تا کنترل ما را به دست گیرد.
کارهای زیادی وجود دارد که می توانیم برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه روزانه خود انجام دهیم. در گنجاندن آنها در روال زندگی خود فعال باشیم. تاکید و تکرار جملات مثبت ،خواندن جملات الهام بخش برای افرادی که متعهد به تفکر مثبت هستند بسیار تاثیرگذار است. با تمرکز افکار خود بر روی کلمات و ایده های نشاط بخش، ناخودآگاه ما شروع به پیاده سازی یک الگوی مثبت در طرز تفکر و دیدگاه ما به زندگی خواهد کرد.با خواندن هر روز یک مقاله نشاط آور، خواندن کتاب های مفید مرتبط با اهداف زندگیمان، گوش دادن به پادکست های آموزشی یا الهام بخش، و تماشای یک ویدیو یا فیلم انگیزشی، همین اصل را به کار ببرییم.
