موسی کاظم زاده
پژوهشگر حوزه ارتباطات رسانه، فرهنگ و جامعه دانشگاه تبریز، روزنامه نگار و کارشناس رسمی دادگستری در حوزه امور خبرنگاری و روزنامه نگاری
87 یادداشت منتشر شدهمکتب سلیمانی؛ از میدان عمل تا معماری فرهنگی ماندگار
ر سال های اخیر، مکتب سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم فرهنگی، اجتماعی و راهبردی در ادبیات عمومی و تخصصی کشور مطرح شده است. این مکتب که فراتر از کارکرد نظامی، حامل مجموعه ای از ارزش های رفتاری، اجتماعی، اخلاقی و معرفتی است، نیازمند تبیینی دقیق، مستند و همه جانبه است تا بتواند در سطح ملی و بین المللی بازشناسی و بازتولید شود. اهمیت این موضوع در آن است که مخاطب معاصر در مواجهه با روایت های متعدد و گاه متضاد، نیازمند دسترسی به بازنمایی های واقعی، داده محور و تحلیل پذیر است که بتواند تصویر روشنی از این مکتب در ذهن و عمل خود بسازد. بنابراین، نقش نهادهای فرهنگی در این زمینه نقشی بی بدیل است و باید با رویکرد حرفه ای و مبتنی بر شاخص های قابل سنجش مورد بررسی قرار گیرد.
نخستین و شاید تاثیرگذارترین نهاد در فرایند تبیین مکتب سردار سلیمانی، رسانه های رسمی کشور هستند. رسانه های ملی، شبکه های رسمی خبری، خبرگزاری ها و پلتفرم های معتبر رسانه ای، با دسترسی فراگیر به مخاطبان داخلی و خارجی، ظرفیت قابل ملاحظه ای برای شکل دهی و هدایت گفتمان عمومی دارند. رسانه های رسمی با توجه به گستره مخاطبان و ابزارهای متعدد انتشار محتوا، می توانند از طریق تولید اخبار تحلیلی، گزارش های مستند، گفت وگوهای تخصصی و برنامه های چندرسانه ای، ابعاد مختلف مکتب سردار را به تصویر بکشند. نقش رسانه در این زمینه تنها محدود به بازنشر خاطره یا رویداد نیست؛ بلکه باید به بازسازی چارچوب های مفهومی و معرفتی بپردازد که به مخاطب کمک کند این مکتب را در بستر تاریخ، فرهنگ و جامعه تحلیل و درک کند.
مکتب سلیمانی؛ حکمرانی ارزش ها از میدان تا فرهنگ
یک رسانه حرفه ای برای ایفای چنین نقشی باید از روش های تحلیل داده، سنجش بازخورد مخاطب، پژوهش میدانی و نقد محتوای رقیب بهره ببرد. برای مثال، انتشار برنامه هایی که با استفاده از داده های آماری کیفیت و کمیت عملکرد سردار در عرصه های مختلف را تحلیل می کند، از تولید محتوای صرفا احساسی یا گزارشی موثرتر است. این امر به ویژه در مواجهه با روایت های تحریف آمیز و تحلیل های بی پشتوانه در رسانه های خارجی اهمیت دوچندان دارد، زیرا رسانه های رسمی می توانند با بررسی محتوای رسانه های رقیب و ارائه واکنش تحلیلی و مستند نقش بازدارنده و تصحیح کننده داشته باشند.
علاوه بر رسانه ها، نظام آموزشی و دانشگاه ها نیز نقشی اساسی در تبیین درست مکتب سردار سلیمانی ایفا می کنند. دانشگاه ها به عنوان مراکز تولید و اشاعه دانش، می توانند با ورود پرسش های اساسی و انتقادی به عرصه تحقیق، نگرش های تازه و مستند نسبت به مکتب سردار فراهم آورند. به کارگیری روش های علمی در بررسی رفتارها، تصمیم گیری ها و ارزش های مندرج در این مکتب، امکان شکل دهی به متون علمی، پژوهش های کاربردی و تحلیل های انتقادی را فراهم می سازد. اهمیت این رویکرد در آن است که می تواند بازنمایی های مبتنی بر اظهار نظر یا حافظه محور را کنار گذارد و به سوی مطالعات میان رشته ای و داده محور هدایت شود.
مکتب سلیمانی؛ وقتی ایثار و استراتژی به هم می رسند
ورود این موضوع به سرفصل های تدریس رشته های مرتبط، تدوین پایان نامه ها و پروژه های پژوهشی با محوریت مفاهیم رفتاری، استراتژیک و اخلاقی مکتب سردار، و انتشار نتایج در قالب مقالات علمی معتبر، می تواند به تداوم و تعمیق فهم این مکتب کمک کند. دانشگاه ها علاوه بر تولید محتوا، می توانند با برگزاری همایش های علمی، نشست های تخصصی و کارگاه های آموزشی، فضا را برای نقد و بازاندیشی علمی فراهم سازند تا بازنمایی های موثق تر و دقیق تری در جامعه شکل بگیرد.
نهاد بعدی که نقش کلیدی دارد، دستگاه های نشر و ادبیات هستند. نشر کتاب های مستند، خاطرات موثق، تحلیل های تاریخی، زندگی نامه های مستند و پژوهش های اسنادی از جمله ابزارهایی است که می تواند حافظه جمعی جامعه را تقویت و تثبیت کند. ادبیات منتشرشده درباره سردار سلیمانی باید از نگاه تک بعدی فاصله بگیرد و به روایت های چندوجهی و مبتنی بر اسناد و شهادت ها بپردازد تا بتواند عمق و گستره مفهومی مکتب را به مخاطب منتقل کند. این آثار باید در دسترس پژوهشگران، دانشجویان و عموم مخاطبان قرار بگیرند تا امکان شکل گیری یک فهم جمعی و پایدار فراهم شود.
نشر حرفه ای نیازمند به کارگیری ویراستاری دقیق، ارزیابی علمی و نظارت کیفی است تا آثار منتشرشده از حد روایت داستانی فراتر رفته و به محصولی قابل استناد در حوزه فرهنگ عمومی تبدیل شوند. این نهاد همچنین باید به ترجمه آثار معتبر خارجی درباره مفاهیم مشابه توجه کند تا امکان مقایسه و فهم جهانی از این مکتب فراهم آید و مخاطب نسبت به چارچوب های مختلف فهم و بازنمایی آشنا شود.
مکتب سلیمانی؛ بازتولید عقلانیت ایثار در سپهر فرهنگ
در کنار نشر، سازمان ها و موسسات فرهنگی و هنری نیز نقش بی بدیلی در تبیین مکتب سردار سلیمانی دارند. هنر، با قدرت تصویر و نماد، قادر است مفاهیم پیچیده را به زبان بصری و احساسی منتقل کند. فیلم های مستند، فیلم های بلند، نمایش های صحنه ای، تئاترهای خیابانی، موسیقی های بومی و دیجیتال و آثار تجسمی می توانند زبان هنر را در خدمت بازنمایی این مکتب قرار دهند. ارائه خلاقانه نمادها و عناصر رفتار، تصمیم گیری و ارزش های انسانی مرتبط با مکتب سردار، باعث می شود مخاطب غیرحرفه ای نیز بتواند این مفاهیم را درک و با آن ارتباط برقرار کند.
این آثار هنری باید مبتنی بر تحقیق میدانی، مصاحبه با شاهدان عینی، تحلیل اسناد و مشاوره با پژوهشگران حوزه فرهنگ و مقاومت تولید شوند تا از سطح کلیشه های تصویری و کلی گویی های عمومی فاصله بگیرند. همکاری میان هنرمندان و پژوهشگران می تواند به تولید آثاری منجر شود که در عین جذابیت هنری، از عمق پژوهشی نیز برخوردار باشند و در عرصه بین المللی نیز قابلیت رقابت داشته باشند.
تشکل های دینی و مراکز فرهنگی مذهبی نیز نقشی تاثیرگذار در تبیین مکتب سردار سلیمانی ایفا می کنند. این نهادها با تکیه بر آموزه های دینی و اخلاقی، می توانند بنیان های معرفتی مکتب را در سطح جامعه نهادینه کنند. ارتباط ارزش های مکتب سردار با اصول اخلاق دینی مثل ایثار، توکل، عدالت خواهی و محبت اجتماعی، زمینه ای فراهم می آورد که مخاطبان با چارچوب های اعتقادی و فرهنگی آشنا شوند و آن را در زندگی فردی و اجتماعی خود جاری سازند.
مکتب سلیمانی؛ صورت بندی یک الگوی تمدنی از میدان عمل تا افق فرهنگ
سخنرانی ها، نشست های فرهنگی، جلسات معرفتی و محافل دینی فرصتی فراهم می آورد تا مفاهیم مکتب سردار با زبان مخاطب پسند، و نه صرفا علمی، منتقل شود. این نهادها می توانند با بررسی تطبیقی آموزه های مکتب سردار با متون دینی و فلسفی نشان دهند که این مکتب چگونه با سنت های فرهنگی و اخلاقی جامعه پیوند دارد و قادر است به عنوان یک الگوی رفتاری و معرفتی برای نسل های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
در نهایت، نهادهای مردمی و جامعه مدنی از جمله سازمان های مردم نهاد، گروه های رسانه ای مستقل و فعالان فرهنگی در فضای مجازی نقش مکمل و اغلب تعیین کننده ای در انتقال پیام فرهنگی دارند. این نهادها به واسطه ارتباط مستقیم با جامعه و توانمندی در تحلیل رسانه ای، سنجش بازخورد مخاطبان و تولید محتوا در پلتفرم های دیجیتال، می توانند افق جدیدی در ترویج مکتب سردار ایجاد کنند. آنان با بهره گیری از ابزارهای نوین ارتباطی می توانند مضمون های فرهنگی را به زبان روز و با روش های نوآورانه در دسترس مخاطبان قرار دهند و از بازتولید روایت های غیرمستند جلوگیری کنند.
بررسی نقش شش دستگاه فرهنگی یادشده نشان می دهد که تبیین درست مکتب سردار سلیمانی نیازمند هم افزایی، برنامه ریزی داده محور و همکاری میان بخشی است. رسانه ها باید با استفاده از تحلیل محتوا و داده های سنجش مخاطب، تصویر واقعی تری ارائه دهند؛ نظام آموزش عالی باید به تولید دانش علمی کمک کند؛ نشر و ادبیات باید حافظه تاریخی جامعه را تقویت کند؛ هنر و فرهنگ باید مفاهیم را به زبان هنر بیان کنند؛ نهادهای دینی باید بنیان های معرفتی را استوار سازند و جامعه مدنی باید پیام ها را در سطح جامعه بازنشر دهد. تنها با چنین رویکردی است که مکتب سردار سلیمانی می تواند در حافظه عمومی و فرهنگی کشور جایگاه مستحکم و پایدار بیابد و در نسل های آینده به عنوان یک الگوی رفتاری و فرهنگی قابل اتکا باقی بماند. در واقع مکتب سردار سلیمانی، اگر به پروژه ای پژوهش محور تبدیل نشود، به حافظه ای مناسکی تقلیل خواهد یافت.
*نویسنده: موسی کاظم زاده؛ قابل دسترسی هم در سایت بازار تبریز آنلاین
https://bazartabrizonline.ir
