موسی کاظم زاده
پژوهشگر حوزه ارتباطات رسانه، فرهنگ و جامعه دانشگاه تبریز، روزنامه نگار و کارشناس رسمی دادگستری در حوزه امور خبرنگاری و روزنامه نگاری
87 یادداشت منتشر شده۸ دی؛ تبریز، وقتی بصیرت رهبر زمان شد
تبریز عادت دارد زودتر بایستد؛ نه از سر هیجان، که از جنس تشخیص. در بزنگاه هایی که غبار، فضا را مبهم می کند و مرز حق و باطل در هیاهوی تحلیل ها و تردیدها گم می شود، این شهر پیش از آنکه تقویم ها ورق بخورند، تصمیم خود را می گیرد. ۸ دی از همین جنس روزهاست؛ روزی که تبریز نه منتظر فروکش کردن فتنه ماند و نه چشم به دیگران دوخت، بلکه مسئولیت تاریخی خود را به موقع تشخیص داد و عمل کرد.
۸ دی را نباید صرفا پاسخی احساسی به یک بحران دانست. این روز، محصول یک سنت ریشه دار در حافظه جمعی تبریز است؛ سنتی که در آن «بصیرت» نه یک واژه انتزاعی، بلکه یک کنش اجتماعی است. بصیرت در تبریز همواره به معنای دیدن زودتر، فهمیدن عمیق تر و اقدام کردن مسئولانه تر بوده است. آنچه در ۸ دی رخ داد، تبلور همین منطق بود؛ منطقی که میان سکوت پرهزینه و حضور روشنگرانه، دومی را انتخاب کرد.
۸ دی؛ وقتی تبریز زودتر از زمان ایستاد
در روزهایی که فتنه ۸۸ تلاش داشت با وارونه نمایی واقعیت ها، اعتماد عمومی را هدف بگیرد و با بازی با نمادها و احساسات، اصل نظام و اراده ملی را زیر سوال ببرد، بسیاری در انتظار ماندند تا ببینند جریان حوادث به کجا می انجامد. اما تبریز منتظر نماند. این شهر پیش از آنکه غبارها بنشینند، حقیقت را دید؛ پیش از آنکه برخی زبان به توجیه بگشایند، موضع خود را روشن کرد. ۸ دی، روزی بود که تبریز نشان داد بصیرت، محصول فاصله گرفتن از میدان نیست، بلکه حاصل حضور آگاهانه در متن حوادث است.
این پیشگامی اتفاقی نبود. تبریز در تاریخ معاصر ایران، بارها چنین نقشی را ایفا کرده است. از مشروطه، آنجا که نخستین فریادهای عدالت خواهی از این شهر برخاست، تا قیام ۲۹ بهمن که موتور حرکت انقلاب اسلامی را دوباره روشن کرد، همواره یک ویژگی مشترک دیده می شود: تشخیص لحظه. تبریز زمان را می شناسد. می داند کی باید صبر کرد و کی باید ایستاد. ۸ دی نیز ادامه همین خط ممتد تاریخی است؛ خطی که شهر را به وجدان بیدار جامعه بدل کرده است.
۸ دی؛ تبریز، معیار تشخیص در غبار فتنه
آنچه ۸ دی را برجسته می کند، نه صرف حضور خیابانی، بلکه معنای آن حضور است. مردم تبریز به خیابان نیامدند تا صرفا مخالفتی را اعلام کنند؛ آمدند تا مرزها را بازتعریف کنند. مرز میان اعتراض و آشوب، میان نقد و تخریب، میان اختلاف نظر و براندازی. ۸ دی، روزی بود که این مرزها با صدای مردم ترسیم شد، نه با بیانیه های رسمی. همین ویژگی است که به این روز اعتبار ماندگار می دهد.
بصیرت تبریز در ۸ دی، واکنشی کور نبود؛ پاسخی آگاهانه به یک پروژه بود. پروژه ای که می کوشید با فرسایش سرمایه اجتماعی و تردیدافکنی مستمر، جامعه را به بی تصمیمی بکشاند. حضور مردم تبریز، این پروژه را در یکی از حساس ترین مقاطعش با شکست مواجه کرد. آنها نشان دادند که هنوز می توان در میانه جنگ روایت ها، حقیقت را تشخیص داد و از آن دفاع کرد.
۸ دی همچنین یک پیام روشن برای نخبگان، رسانه ها و خواص داشت: در لحظات حساس، سکوت بی طرفی نیست. تبریز در آن روز، نقش تاریخی خواص بی عمل را به چالش کشید و یادآور شد که تاخیر در موضع گیری، گاه هزینه ای به مراتب سنگین تر از اشتباه در تحلیل دارد. این پیام، امروز نیز به همان اندازه زنده و ضروری است.
۸ دی؛ تبریز، پیش نویس بصیرت ملت
اگر ۸ دی را صرفا به عنوان یک خاطره تقویمی مرور کنیم، از فهم عمق آن بازمی مانیم. ۸ دی یک معیار است؛ معیاری برای سنجش میزان آگاهی جمعی، شجاعت اجتماعی و مسئولیت پذیری تاریخی. پرسش اصلی این نیست که در ۸ دی چه گذشت، بلکه این است که امروز تا چه اندازه به آن منطق وفادار مانده ایم. فتنه ها تغییر شکل داده اند، پیچیده تر و رسانه ای تر شده اند، اما نیاز به بصیرت نه تنها کمتر نشده، بلکه حیاتی تر از گذشته است.
تبریز با ۸ دی، الگویی ارائه داد که محدود به یک جغرافیا یا یک مقطع نیست. الگویی که می گوید جامعه زنده، جامعه ای است که پیش از آنکه دیر شود، تصمیم می گیرد. جامعه ای که اجازه نمی دهد حقیقت در ازدحام تفسیرها دفن شود. این الگو امروز نیز می تواند راهگشا باشد، اگر بخواهیم از تاریخ فقط روایت نسازیم، بلکه درس بگیریم.
۸ دی یادآور این واقعیت است که آینده، محصول لحظه هایی است که در آنها تردید را کنار می گذاریم. تبریز در آن روز، آینده را انتخاب کرد؛ با تشخیص درست و اقدام به موقع. شاید به همین دلیل است که ۸ دی هنوز زنده است، نه به عنوان یک مناسبت، بلکه به مثابه یک هشدار دائمی: بصیرت، اگر به موقع نباشد، دیگر بصیرت نیست.
*نویسنده: موسی کاظم زاده؛ قابل دسترسی هم در سایت بازار تبریز آنلاین
https://bazartabrizonline.ir
