موسی کاظم زاده
پژوهشگر حوزه ارتباطات رسانه، فرهنگ و جامعه دانشگاه تبریز، روزنامه نگار و کارشناس رسمی دادگستری در حوزه امور خبرنگاری و روزنامه نگاری
85 یادداشت منتشر شدهیلدا در چشمان کوچک؛ شبی که بزرگ ها قصه می شوند | یلدای کودکی در بلندترین شب سال
شب یلدا برای بزرگ ترها شب خاطره هاست، اما برای کودکان شبی است که با سوال آغاز می شود. «چرا امشب از همه شب ها بلندتر است؟» سوالی ساده که اغلب با پاسخ های پیچیده، شوخی آمیز یا تکراری روبه رو می شود. با این حال، آنچه یلدا را در ذهن کودک معنا می کند نه پاسخ علمی طول شب، بلکه حس متفاوت این شب است؛ شبی که قوانین معمول زندگی برای چند ساعت تغییر می کند.
یلدا در چشم کودک: شبی پر از قصه و خنده
در گفت وگو با چند کودک ۷ تا ۱۲ ساله، یلدا نه یک آیین تاریخی که یک تجربه زنده توصیف می شود. بیشتر آن ها یلدا را «شبی که دیر می خوابیم» می دانند. برایشان مهم نیست که این شب به هزاران سال پیش برمی گردد یا با آیین مهر پیوند دارد؛ مهم این است که می توانند تا نیمه شب بیدار بمانند، کنار بزرگ ترها بنشینند و احساس کنند جزئی از جمع اند. همین بیدار ماندن، به تنهایی یلدا را به شبی متفاوت تبدیل می کند.
کودکان، یلدا را با اشیا به خاطر می سپارند. هندوانه ای که در زمستان خورده می شود، اناری که دانه هایش لباس ها را رنگی می کند، ظرف های پر از آجیل و شیرینی که معمولا در طول سال در دسترس نیست. برای بسیاری از آن ها، این خوراکی ها نه نماد، بلکه نشانه های عینی یک شب خاص اند. یکی از کودکان بر این باور است: «یلدا شبی است که مامان اجازه می دهد هرچقدر بخواهم انار بخورم.» این جمله ساده، نشان می دهد که یلدا در ذهن کودک بیش از آنکه آیینی فرهنگی باشد، تجربه ای احساسی است.
یلدای کودکی؛ بلندترین شب سال، از چشم های کوچک
قصه گویی یکی دیگر از عناصر مهم یلدا از نگاه کودکان است. وقتی چراغ ها کم نور می شود و بزرگ ترها شروع به تعریف خاطره یا داستان می کنند، کودکان شنونده هایی جدی هستند. حتی اگر داستان ها تکراری باشند، شیوه گفتن آن ها، لحن صدا و فضای جمعی، برای کودک جذاب است. در این روایت ها، کودک نه تماشاگر، بلکه مشارکت کننده است؛ کسی که می خندد، سوال می پرسد و گاهی داستان را با خیال پردازی های خود ادامه می دهد.
فال حافظ، اگرچه برای بسیاری از بزرگسالان جنبه ای نمادین و جدی دارد، برای کودکان بیشتر شبیه یک بازی است. باز کردن کتاب، خواندن شعر و شنیدن تعبیرهای متفاوت، فرآیندی است که کودک آن را با کنجکاوی دنبال می کند. آن ها شاید معنی شعر را نفهمند، اما حس رازآلود بودن فال، برایشان جذاب است. یکی از کودکان می گوید: «دوست دارم فال بگیرم چون فکر می کنم کتاب حرف می زند.» این نگاه ساده و شاعرانه، نشان می دهد که کودک چگونه بدون درگیر شدن با معناهای پیچیده، با آیین ارتباط برقرار می کند.
وقتی یلدا برای کودکان زندگی می کند
با این حال، یلدا برای همه کودکان یکسان نیست. برخی از آن ها یلدا را در جمع های کوچک خانوادگی می گذرانند، برخی دیگر در خانه هایی شلوغ با حضور اقوام. برای کودکانی که در خانواده های کم جمع یا دور از اقوام زندگی می کنند، یلدا گاهی تنها تفاوتش با شب های دیگر، تماشای برنامه های تلویزیونی یا تماس تصویری با بستگان است. این تفاوت تجربه ها، نشان می دهد که یلدا بیش از آنکه یک شکل ثابت داشته باشد، به شرایط زندگی هر خانواده وابسته است.
در سال های اخیر، حضور تلفن همراه و فضای مجازی در شب یلدا پررنگ تر شده است. کودکان این تغییر را به خوبی درک می کنند. برخی از آن ها می گویند که بزرگ ترها بیشتر از قبل با تلفن همراه مشغول اند. برای کودک، یلدا زمانی معنا دارد که توجه بزرگ ترها را به خود جلب کند. وقتی این توجه کم می شود، جذابیت شب هم کاهش می یابد. یکی دیگر از کودکان هم می گوید: «یلدا خوب است وقتی همه با هم حرف می زنند، نه وقتی همه گوشی دستشان است.»
چشمان کوچک، شب بزرگ؛ یلدای کودکی پر از خیال و خنده
از نگاه کودک، یلدا شب باهم بودن است؛ حتی اگر کوتاه، حتی اگر ساده. آن ها بیش از تزئینات، به حضور آدم ها اهمیت می دهند. کودکی که از یلدای مورد علاقه اش می گوید، به یاد می آورد که پدربزرگش برایش قصه گفته یا مادربزرگش اجازه داده کنار او بنشیند. این خاطره ها، هسته اصلی یلدا را در ذهن کودک می سازند.
یلدا برای کودکان فرصتی است برای دیده شدن. شبی که می توانند حرف بزنند، بخندند، بازی کنند و کمتر با «الان وقتش نیست» مواجه شوند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از آن ها دوست دارند یلدا طولانی تر باشد. یکی از کودکان هم اعتقاد دارد: «کاش یلدا دو شب بود.» جمله ای که در ظاهر کودکانه است، اما در عمق خود به نیاز کودک به زمان مشترک با خانواده اشاره دارد.
در نهایت، اگر یلدا را از نگاه کودک ببینیم، این شب نه مجموعه ای از آیین ها، بلکه فرصتی برای ساختن خاطره است. خاطره ای که سال ها بعد، در ذهن همان کودک امروز، به شکل نوستالژی بازمی گردد. شاید کودک هیچ گاه به یاد نیاورد که چرا یلدا بلندترین شب سال است، اما به یاد خواهد آورد که در شبی سرد، کنار خانواده نشسته، خندیده و احساس امنیت کرده است. همین احساس، یلدا را زنده نگه می دارد.
*نویسنده: موسی کاظم زاده؛ قابل دسترسی هم در سایت بازار تبریز آنلاین
https://bazartabrizonline.ir
