رویکرد کلی به حقوق بشر ۲

28 آذر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 43 بازدید

نگاه کلی به حقوق بشر ( ۲ ) 


حقوق بشر اسلامی یا حقوق بشر در اسلام ؟ 


رابطه میان علم و دین : 

برخی معتقدند علم و دین معاند هم نیستند بلکه معاضد همدیگرند . از این رو که علم برای تدبیر جامعه و دین برای سعادت دنیوی و اخروی انسان ها می باشد و انتظاری از دین نیست که در تمامی عرصه ها وارد شود . 

برخی با تمسک به مبانی فلسفی الهی و برجسته سازی نقش عقل در معرفت دینی معتقدند 



منظور از حقوق بشر اسلامی مجموعه حقوق و آزادی هایی است که مبنا و منشا آنها منابع و موازین اسلامی ست که مستقل از حقوق بشر عرفی ست و حقوق بشر در اسلام یعنی مجموعه حقوق و آزادی هائی که علاوه بر موازین اسلامی از حقوق عرفی نیز بهره مند است . 


مبانی حقوق بشر در اسلام 


حقوق طبیعی : 

هر فردی به طور طبیعی از حقوقی یهره مند است که به وسیله خداوند یا هیچ انسان دیگری وضع نشده است . از آنجا که هر حقی از قانونی نشات می گیرد و قانون طبیعی در مقابل قانون وضعی است . قانون طبیعی همانند طب و فیزیک و شیمی به طور طبیعی وجود دارد و به وسیله خداوند یا انسان دیگری جعل و وضع نگردیده است . 

از جمله حقوق طبیعی ، فرا زمانی ، فرا مکانی ، ابذی و ازلی ، غیر قابل فسخ و جعل و در نتیجه انسان شمول هستند. 

دو رویکرد نسبت به حقوق طبیعی وجود دارد . یکی اینکه از وحی الهی برگرفته و منشا الهی دارد و محصول اراده تکوینی خداوند است و دیگر در این زمینه نمی توان گفت محصول اراده تشریعی است یا محصول اراده خود انسان است. 

اما در قرون جدید ، تماما محصول عقل خود بنیاد آدمی ست و رویکرد سکولار و عرفی به خود گرفته و از ارتباط یا وحی الهی بری شده است . 


حقوق پوزیتیویستی : 

از قرن هفدهم میلادی جریانی در غرب شکل گرفت که به وسیله آگوست کنت فرانسوی شکلی افراطی یافت و به اوج خود رسید و پوزیتیویسم نام گرفته شد . 

در این صورت تمام حقوق بشری موضوعه بوده و هیچ قانون یا حقی مستقل از تدوین یا تصویب بشری نبوده و اعتبار همه حق ها به انسان وابسته است . 

در میان رویکرد های اثبات گرایی نیز دو دسته شیوه وجود دارد. یکی اینکه می گویند مخلوق اراده جمعی است و دیگر اینکه ناشی از واقعیت های اجتماعی محسوس است . 


رویکرد اسلام : 

ماهیت دوگانه دارد ، یعنی بر خلاف پوزیتیویسم نه کاملا جعلی و وضعی اند و نه بر خلاف نظریه حقوق طبیعی مستقل از جعل یا قرارداد ، بلکه آمیزه ای از این دو هستند . 

از سویی تا جعل الهی در کار نباشد قانونی نیست و از سوی دیگر این قوانین جعلی و وضعی در قدرتی از مشروعیت برخوردارند که از نوعی ارتباط منطقی با واقعیت برخوردار باشند . فلذا هر نوع جعل یا وضعی معتبر نیست بلکه باید بر اساس واقعیات صورت گرفته باشد و از نظر اسلام تنها خداوند متعال منشا حقوق و آزادی های انسانی است و دیگر ها در صورت انطباق با اراده الهی مشروعیت خواهند داشت.