نگاه کلی به حقوق بشر
نگاه کلی به حقوق بشر ( ۱ )
حقوق بشر تبدیل به یکی از گفتمان های رایج شده است ؛ اگر در حال حاضر چند موضوع وجود دارد که جهان معاصر را تحت سیطره قرار داده اند ، یکی از آنها مسلما حقوق بشر است .
گفتمان های حقوق بشر نه تنها همه شاخه ها و گرایش های حقوقی بلکه سایر رشته های علوم انسانی و اجتماعی همانند مدریت ، اقتصاد ، علوم سیاسی مردم شناسی ، اخلاق ، فلسفه ، جامعه شناسی و حتی هنر و پزشکی را نیز تحت تاثیر قرار داده اند .
لذا امروزه همه شاخه های حقوقی چون آئین دادرسی مدنی و آئین دادرسی کیفری ، حقوق مدنی ، اداری ، جزا و جرم شناسی و بین الملل و ... را تحت تاثیر قرار داده است .
از سوی دیگر نظام حقوقی کشور های اسلامی ، از جمله جمهوری اسلامی ایران برگرفته از منابع ، موازین و اصول و احکام اسلامی است و لذا همیشه چنین سوالاتی مطرح می شود که حقوق بشر چه تناسبی با اسلام و اصول و احکام دین دارد ؟
قبل از پرداختن به دیدگاه اسلام در خصوص حقوق بشر لازم است طی مباحثی به مبانی ، منابع و همچنین به برخی از مفاهیم نظری مرتبط یا موضوع همچون هستی شناسی بپردازیم .
مفهوم حقوق بشر : حقوق بشر ممکن است از ابعاد مختلف حقوقی ، فلسفی و سیاسی تعریف شود . تعریف فلسفی و هستی شناسی مربوط به حوزه اختیار انسان است . اینکه انسان آزاد و مختار آفریده شده و ذات خلقت مبتنی بر اختیار انسان است . لذا گفته می شود از نظرگاه فلسفی انسان موجودی مختار است و خداوند تکوینا اراده آزاد را در وی قرار داده است .
اما تعریف حقوق بشر از منظر هستی شناسی یا فلسفی که به نفس اراده و اختیار آزاد وی بر می گردد موضوع بحث نیست ؛ حتی تعریف سیاسی از حقوق بشر هم که ناظر بر مشارکت در جامعه سیاسی و استقلال در مشارکت است ، اهمیتی دو چندان دارد .
از منظر حقوقی مجموعه حقوق و آزادی هایی که ابنای بشر یا انسان بما هو انسان بدون تمایز از حیث نژاد ، زبان ، جنسیت و مذهب و سایر عوامل از آنها برخوردارند و انسان از آن جهت که انسان است از این حقوق و آزادی ها برخوردار است.
بنابراین تمامی ابنای بشر نه به علت آنکه شهروند دولت خاصی هستند بلکه فارغ از هر گونه تمایز و تفاوتی متمتع از این حقوق می باشند ، حقوقی جهانی ، بنیادین و مطلق . جهانی بودن به این علت که تمامی آدمیان از آن برخوردارند و بنیادین از آن جهت که غیر قابل سلب هستند و استحقاقا انسان از آن برخوردار است و مطلق یعنی نمی توان آن را مشروع ساخت .
در مقابل ، برخی از این حقوق در قوانین اساسی کشور ها تضمین شده اند مانند حق مشارکت سیاسی ، حق کار ، سلامت و بهداشت عمومی ، رای و آزادی بیان و ... که ملهم از حقوق بشر هستند . اما رنگ حقوق شهروندی به خود گرفته اند .
حقوق شهروندی ، مجموعه ای از حقوق و آزادی هایی است که شخص شهروند به سبب رابطه معنوی و سیاسی به نام تابعیت که با دولت خود برقرار کرده از آن برخوردار است و ابعاد مختلف فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی و مدنی و سیاسی دارد .
ریشه های تاریخی
درک صحیح حقوق بشر در گرو شناخت تاریخی آن می باشد . به نظر می رسد عوامل تاریخی تاثیر گذار تر از بنیان های نظری و فلسفی هستند ؛ چرا که هر بخشی از مواد حقوق بشر به دنبال یک حادثه مهم تاریخی تدوین و تنظیم شده اند .
فارغ از ریشه های کهن و تاریخی ، بشریت با پشت سرگذاشتن حربه تکفیر یا انکیزیسیون ، جنگ های صلیبی و رویداد های تلخ آن ، جنگ های هابسبورک و کشتار وحشیانه آن ، انقلاب فرانسه ، جنگ های انفصال یا الغای بردگی در زمان ریاست جمهوری آبراهام لینکلن ، جنگ های اول و دوم به حقوق بشر رسیده است .
به هر حال تدوین حقوق بشر در اسناد مدون ، هر چند پدیده ای جدید و مربوط به سده های اخیر است ، لکن قدمتی بس دراز دارد که مسلما نقش انبیای الهی و تاثیر شگرف و بنیادین ادیان توحیدی و دین اسلام بر اندیشه فلاسفه بزرگ و تحولات غیر قابل انکار آن است و در ۱۶ دسامبر ۱۹۴۸ نخستین سند حقوق بشری تنظیم و تدوین می گردد .
مضامین موجود در اسناد حقوق بشری ملهم از اعلامیه منشور کبیر انگلستان صادره در سال ۱۲۱۵ توسط شاه جان و مصوبه حقوق در سال ۱۶۲۸ و بعد در اعلامیه حقوق انگلستان و سپس در اعلامیه استقلال آمریکا ( ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ ) به تصویب رسید ، مشاهده کرد .
منابع و اسناد
هر چند در بررسی منابع و اسناد مدون حقوق بشری در گذر تاریخی اسنادی چون قانون نامه سومر ، الواح حمورابی و منشور حقوق بشر کوروش کبیر نمایان است . اما امروزه بیشتر در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های حقوق مدنی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مصوب ۱۹۶۶ آمده است .
دیدگاه ها و اصول و مبانی اعلامیه بر ۴ اصل اساسی بنیان نهاده شده است .
۱. وحدت خانواده بشری
۲. کرامت و حیثیت ذاتی افراد بشری
۳. حقوق بنیادین ، غیرقابل و مطلق
۴.برابری ، آزادی و برادری
و موارد مختلفی چون حق حیات ، آزادی جسمانی ، حق داشتن امنیت و برائت ، منع بازداشت خودسرانه و توقیف خودسرانه ، منع شکنجه و تبعید ، دادرسی قضایی و قانونی بودن جرائم و مجازات هاست .
رویکرد اندیشمندان اسلامی
محدویت : اساس حقوق بشر و حقوق شهروندی برای محدود کردن قدرت دولت است و وظیفه اصلی کاستن و محدود کردن قدرت دولت است ، چرا که قدرت ماهیت توسعه طلبانه و متجاوزانه دارد .
مقاومت : رویکرد دیگر نظریه مقاومت است که امکان مقاومت افراد در برابر قدرت دولت را فراهم کرده است . این رویکرد خودش را مقابل قدرت دولت می داند و می خواهد در برابر او مقاومت نماید ؛ قیام در برابر نظام ظلم و جور یا شورش در برابر حکومت ظالم .
مشارکت : در این دیدگاه حقوق بشر برای مشارکت در صورت بندی قدرت است و از آنجا که جامعه سیاسی مبتنی بر اراده عام و خواست همه شهروندان است محدویت و مقاومت معنایی ندارد.
آزادی و حق مداری: رویکرد حق مداری و آزادی فردی و آزادی اعمال اراده یا حق انتخاب ، رویکرد نوینی ست که جایگزین رویکردهای دیگر شده است . رویکرد حقوق بشر از آن جهت اهمیت دارد که فرد در برابر جامعه سیاسی و دولت حق مدار باشد و آزادی اعمال اراده خود را در برابر دیگران داشته باشد .