کاهش اعتماد عمومی و نگرانی مردم از

26 آذر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 24 بازدید


در سال های اخیر، چیزی آرام و بی صدا در دل جامعه ریشه دوانده که شاید از هر بحران اقتصادی یا اجتماعی سنگین تر باشد: کاهش اعتماد عمومی. اعتمادی که زمانی مثل ستون، زندگی روزمره را سرپا نگه می داشت، حالا ترک برداشته و جای آن را نگرانی، تردید و دلواپسی از آینده گرفته است.


برای خیلی ها، فردا دیگر تصویر روشنی ندارد. مردم وقتی از خواب بیدار می شوند، بیش از آنکه به پیشرفت فکر کنند، نگران این هستند که آیا می توانند از پس هزینه ها بربیایند؟ آیا شغلشان پابرجاست؟ آیا تصمیم هایی که امروز گرفته می شود، فردا زندگی شان را سخت تر نمی کند؟ این سوال ها ساده اند، اما سنگینی شان هر روز روی شانه ها بیشتر می شود.


اعتماد عمومی فقط به اقتصاد گره نخورده؛ به شفافیت، پیش بینی پذیری و احساس شنیده شدن هم وابسته است. وقتی مردم حس می کنند صدایشان اثر ندارد یا آینده بدون توضیح و برنامه تغییر می کند، طبیعی است که دل شان بلرزد. این لرزش، کم کم به بی اعتمادی تبدیل می شود؛ بی اعتمادی ای که حتی روابط اجتماعی را هم سرد می کند و امید جمعی را کاهش می دهد.


نگرانی از فردا فقط ترس نیست؛ نوعی خستگی ذهنی است. خستگی از اینکه مدام باید خودت را با شرایط تازه، تصمیم های ناگهانی و فشارهای پنهان تطبیق بدهی. در چنین فضایی، امید تبدیل به کالایی کمیاب می شود و آدم ها بیشتر به بقا فکر می کنند تا ساختن آینده.


با این حال، اعتماد از بین رفته غیرقابل بازگشت نیست. صداقت، گفت وگوی واقعی، تصمیم های قابل توضیح و توجه به دغدغه های مردم می تواند آرام آرام این فاصله را کم کند. جامعه ای که دوباره اعتماد کند، نه تنها آرام تر، بلکه توانمندتر به سمت فردا حرکت خواهد کرد. شاید راه سخت باشد، اما بدون بازسازی اعتماد، هیچ فردایی امن و روشن نخواهد بود.

علی نجفی, خراسان رضوی ،چناران