آیین گوگری به عنوان سازوکار همبستگی در ایل بهمئی
مقدمه
ایل بهمئی به عنوان یکی از شاخه های بزرگ قوم لر، تاریخی طولانی از زیست جمعی، کوچ نشینی و همزیستی مبتنی بر خویشاوندی دارد؛ زیستی که در آن، فرهنگ های همیاری و یاری رسانی جایگاهی محوری در حفظ نظم اجتماعی و مدیریت دشواری های معیشتی داشته اند. در چنین بستری، گوگری (برادری) صرفا یک عمل کمک فیزیکی یا مشارکت موقت نیست، بلکه نوعی نظام اخلاقی–اجتماعی است که بر پیوندهای عمیق خویشاوندی، احترام متقابل و تعهد به جماعت استوار است. این آیین در موقعیت های مختلفی همچون عروسی و برگزاری مناسک شادی، مراسم سوگواری و عزاداری، فعالیت های کشاورزی و دامداری، ساخت وساز خانه، تامین منابع مالی برای خانواده های نیازمند، و حتی مدیریت بحران های طبیعی و اجتماعی، همچون بیماری دام یا خسارات ناشی از کوچ، نقشی گسترده و چندلایه ایفا می کند.
مسئله اصلی این پژوهش آن است که گوگری چگونه از یک رفتار ساده کمک رسانی به سازوکاری پایدار برای همبستگی اجتماعی در ایل بهمئی تبدیل شده است؟ و این آیین چه کارکردهایی در نظم اجتماعی، بازتولید هویت، و استمرار سرمایه اجتماعی در جامعه بهمئی دارد؟ با وجود اهمیت این سنت در زیست جهان عشایری–روستایی جنوب غرب ایران، مطالعات جامعه شناختی درباره آیین های همیاری در فرهنگ لری و به ویژه در ایل بهمئی بسیار محدود است؛ محدودیتی که ضرورت پژوهش حاضر را برجسته می سازد. این مقاله می کوشد با رویکردی تحلیلی، گوگری را به مثابه نهادی فرهنگی–اجتماعی بررسی کند و نشان دهد چگونه این آیین سنتی، همچنان در شرایط معاصر نیز کارآمدی خود را حفظ کرده است.
چارچوب نظری
برای تحلیل آیین گوگری(برادری) در ایل بهمئی به عنوان سازوکار همبستگی اجتماعی، بهره گیری از چند دستگاه نظری در جامعه شناسی و انسان شناسی ضروری است. نخست، نظریه همبستگی مکانیکی امیل دورکیم چارچوبی بنیادین فراهم می کند. دورکیم (۱۹۹۵) در تقسیم کار اجتماعی توضیح می دهد که در جوامع ساده و کم تفکیک یافته، انسجام نه از طریق وابستگی های کارکردی، بلکه بر اساس شباهت های فرهنگی، اشتراک ارزش ها و نظام های خویشاوندی شکل می گیرد. جامعه بهمئی نمونه ای روشن از این الگوست: ساختار پدرتباری، پیوندهای طایفه ای و حافظه مشترک تاریخی، بستر مناسبی برای شکل گیری آیینی چون گوگری فراهم می کند. در چنین جوامعی، یاری رسانی نه یک رفتار انتخابی، بلکه «توقع اجتماعی» و «وظیفه اخلاقی» است؛ چیزی که دورکیم از آن به «وجدان جمعی» یاد می کند (Durkheim, 1995).
از سوی دیگر، نظریه سرمایه اجتماعی کلمن (۱۹۸۸) و پوتنام (۲۰۰۰) امکان بررسی گوگری به مثابه شبکه ای از اعتماد، هنجارهای تعامل متقابل و روابط پایدار همکاری را فراهم می سازد. کلمن تاکید می کند که سرمایه اجتماعی در شبکه هایی شکل می گیرد که افراد در آن ها انتظار کنش متقابل دارند، و پوتنام نیز سرمایه اجتماعی را عامل تقویت مشارکت، اعتماد و انسجام می داند. گوگری مصداق بارزی از این مفهوم است؛ خانواده ها می دانند کمک امروز آنان، فردا به صورت حمایت متقابل بازمی گردد، چرخه ای که هزینه های زندگی جمعی را کاهش و احساس امنیت اجتماعی را تقویت می کند (Coleman, 1988; Putnam, 2000).
مفهوم اقتصاد اخلاقی در آثار ای. پی. تامپسون (۱۹۷۱) و جیمز اسکات (۱۹۷۶) برای فهم «منطق درونی» گوگری ضروری است. در اقتصاد اخلاقی، مبادلات نه بر اساس سود فردی، بلکه بر پایه اخلاق، انصاف، حیثیت و وجدان جمعی انجام می شود. گوگری، به ویژه در کمک در کشاورزی، عروسی یا ساخت وساز، یک «معامله اقتصادی» نیست؛ بلکه نوعی مبادله اخلاقی است که ارزش های طایفه ای و شرافت خانوادگی را تقویت می کند.
در رویکرد مردم شناسی ساختاری نیز آیین ها سازوکارهایی برای بازتولید نظم اجتماعی هستند. گوگری با تکرار الگوهای مشارکت، نقش ها و هنجارها، ساختار طایفه ای بهمئی را تثبیت می کند و قواعد مشخصی دارد: چه کسی باید کمک کند، کمک چه زمانی ضروری است، چه نوع کمکی انتظار می رود و ضمانت اجرا چیست.
پیوند گوگری با حیثیت طایفه ای و اعتبار خانوادگی نقش مهمی دارد؛ مشارکت گسترده منزلت اجتماعی خانواده را افزایش داده و از انزوای آنان جلوگیری می کند. همچنین، این آیین اعتماد افقی (میان خویشاوندان و هم طایفه ای ها) و عمودی (میان نسل ها و خانوارهای کوچک و بزرگ) را تقویت می کند. بدین ترتیب، گوگری نهادی فرهنگی–اجتماعی و سازوکاری کارآمد برای انسجام، همبستگی و تاب آوری اجتماعی ایل بهمئی است.
روش شناسی
این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی و با رویکرد جامعه شناسی فرهنگی طراحی شده است تا آیین گوگری را به عنوان سازوکار همبستگی اجتماعی در ایل بهمئی تحلیل کند. داده ها از منابع متنوعی جمع آوری شده اند، از جمله تاریخ شفاهی ایل، گفت وگوهای میدانی پیشین، روایت های فرهنگی و مطالعات قوم نگاری. تحلیل داده ها بر پایه تفسیر جامعه شناختی و کارکردی آیین ها و کنش های جمعی انجام شد تا سازوکارها، ارزش ها و نقش های گوگری در نظم اجتماعی و بازتولید سرمایه اجتماعی ایل روشن شود.
یافته ها و تحلیل
۱- تعریف گوگری در فرهنگ بهمئی: آیین گوگری در فرهنگ ایل بهمئی ریشه در مفاهیم اخلاقی و اجتماعی عمیقی دارد و واژه «گوگر» به معنای برادر، هم یار و همراهی وفادار به کار می رود که در هر شرایطی کنار فرد است. گوگری تنها یک کمک مادی یا فیزیکی نیست؛ بلکه نشان دهنده وفاداری، فریادرسی، سودرسانی، گره گشایی، مردانگی، حفظ آبرو و اعتبار خانوادگی است. ارزش های اخلاقی گوگری در رفتارهای روزمره، تصمیم گیری های جمعی و مناسبت های مختلف اجتماعی بازتاب می یابد و عملکرد آن در تقویت نظم و انسجام اجتماعی مشهود است. از منظر فرهنگی–معنایی، گوگری نمادی از همبستگی و مسئولیت جمعی است و ساخت معنایی آن با بافت لری–بهمئی پیوند خورده است؛ جایی که احترام به سنت ها و خویشاوندی گسترده، بنیاد روابط اجتماعی را شکل می دهد.
۲- عرصه های عملی گوگری: گوگری در عمل در چند حوزه کلیدی زندگی ایل بهمئی ظهور می یابد:
1. عروسی ها: اعضای طایفه در پخت وپز، حمل وسایل، کارهای خدماتی و مشارکت مالی همکاری می کنند. این فعالیت ها علاوه بر کمک عملی، نشان دهنده مسئولیت جمعی و تقویت پیوندهای خانوادگی است.
2. عزاداری ها: گوگری در مراسم سوگواری شامل برگزاری مراسم، کمک مالی به خانواده داغدار در قالب فاتحه خوانی و تقسیم وظایف میان اعضا می شود، به طوری که هیچ خانواده ای به تنهایی با بار عاطفی و اجرایی مواجه نمی شود.
3. کشاورزی و دامداری: کارهای روزمره مانند شخم، درو، بیل زنی و جمع آوری محصول، معمولا به صورت گروهی انجام می شود و خانواده های کم توان از این کمک بهره مند می شوند.
4. کارهای ساختمانی: بنایی، حمل مصالح و سایر فعالیت های ساختمانی اغلب بدون دستمزد و با مشارکت طایفه ای انجام می شود.
5. کمک مالی: قرض الحسنه و مشارکت جمعی برای حل مشکلات اقتصادی، از دیگر مظاهر گوگری است که پایه های اعتماد و همکاری را تقویت می کند.
6. مدیریت بحران ها: در مواجهه با حوادث طبیعی یا اجتماعی مانند سیل، آتش سوزی، بیماری و سایر بحران ها، گوگری نقش مهمی در حمایت از خانوارهای آسیب پذیر ایفا می کند.
7. و...
۳- کارکردهای اجتماعی گوگری: گوگری نه تنها عملی اقتصادی یا خدماتی است، بلکه کارکردهای اجتماعی متعددی دارد:
1. تقویت همبستگی اجتماعی: مشارکت در گوگری احساس «ما–بودگی»، هویت مشترک و انسجام درونی ایل را تقویت می کند.
2. تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی: اعتماد میان اعضای طایفه، شبکه های حمایتی پایدار و انتظارات متقابل از طریق گوگری ایجاد و حفظ می شوند.
3. مدیریت اقتصادی زندگی جمعی: گوگری هزینه های زندگی را کاهش داده، کارها را توزیع می کند و منابع مشترک را در دسترس قرار می دهد.
4. کنترل هنجاری: قواعد گوگری الزام آور هستند؛ عدم مشارکت موجب سرزنش و کاهش حیثیت خانوادگی می شود و رفتارها در چارچوب هنجارهای طایفه ای تنظیم می شوند.
5. انتقال ارزش های فرهنگی: جوانان با مشارکت در گوگری با اخلاق، فرهنگ همکاری و احترام به سنت های ایل آشنا می شوند.
6. بازسازی هویت طایفه ای: مشارکت فعال هر خانواده در گوگری معیار سنجش منزلت و اعتبار طایفه ای است؛ بدین ترتیب، گوگری به بازتولید هویت جمعی و تثبیت نظم اجتماعی کمک می کند.
7. و...
در مجموع، یافته ها نشان می دهد که گوگری یک سازوکار نهادمند و چندلایه است که همزمان نقش اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و هویتی دارد و انسجام، تاب آوری و همبستگی ایل بهمئی را حفظ می کند. این آیین نشان دهنده ارتباط پیچیده میان سنت، خویشاوندی، اخلاق و نظم اجتماعی است و به مثابه ستون فقرات ساختار جمعی ایل عمل می کند.
بحث و نتیجه گیری
یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که آیین گوگری در ایل بهمئی صرفا یک رفتار پراکنده یا مناسک گاه به گاه نیست، بلکه یک سازوکار روساختی–زیرساختی همبستگی اجتماعی به شمار می آید. این آیین، از طریق شبکه های نهادمند یاری رسانی، قواعد اخلاقی و انتظارات متقابل، نقش محوری در بازتولید نظم اجتماعی و همبستگی مکانیکی در جامعه عشایری بهمئی ایفا می کند. گوگری نه تنها روابط خویشاوندی و طایفه ای را تقویت می کند، بلکه اعتماد، همکاری و هویت مشترک را در میان اعضای ایل بازتولید می نماید و از این طریق تاب آوری اجتماعی را افزایش می دهد.
همچنین، گوگری در مواجهه با چالش های ناشی از فردگرایی، مدرنیته، شهرنشینی و مهاجرت، به عنوان یک نهاد فرهنگی–اجتماعی انعطاف پذیر، همچنان کارکردهای خود را حفظ کرده است، اگرچه فرسایش تدریجی آن در برخی مناطق مشهود است. مشارکت فعال در گوگری، علاوه بر تقویت سرمایه اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و فرهنگ همکاری را به نسل های جدید منتقل می کند و نقش بازتولیدی آن در ساختار طایفه ای و اجتماعی ایل حیاتی است.
با توجه به اهمیت این آیین در انسجام اجتماعی، پیشنهاد می شود مطالعات آینده به بررسی تطبیقی گوگری با آیین های همیاری در دیگر ایلات لری پرداخته و تحلیل شود که چگونه ساختارها و ارزش های بومی در مقابله با تغییرات اجتماعی و اقتصادی پایدار باقی می مانند. چنین پژوهش هایی می تواند به درک بهتر نقش آیین های همبستگی در مدیریت منابع جمعی و تقویت سرمایه اجتماعی در جوامع عشایری کمک کند.
منابع
Coleman, J. S. (1988). Social Capital in the Creation of Human Capital. American Journal of Sociology, 94, S95–S120.
Durkheim, E. (1995). The Division of Labor in Society. New York: Free Press.
Putnam, R. D. (2000). Bowling Alone: The Collapse and Revival of American Community. New York: Simon & Schuster.
Scott, J. C. (1976). The Moral Economy of the Peasant: Rebellion and Subsistence in Southeast Asia. New Haven: Yale University Press.
Thompson, E. P. (1971). The Moral Economy of the English Crowd in the Eighteenth Century. Past & Present, 50, 76–136.
