عناصر اخلاق و تربیت در اشعار سعدی شیرازی

7 آذر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 24 بازدید

عناصر اخلاق و تربیت در اشعار سعدی شیرازی

شیخ اجل، مصلح الدین سعدی شیرازی، شاعری حکیم و مصلحی اجتماعی است که در سراسر آثار خود، به ویژه بوستان و گلستان، یک نظام فکری منسجم برای تربیت انسان و دستیابی به سعادت ارائه کرده است. اشعار او آمیزه ای از زیبایی هنری و حکمت عملی است که محورهای اصلی اخلاق و تربیت در آن ها به شرح زیر است:

۱. توحید و اخلاق الهی (پایه ایمان و اخلاص)

اخلاق سعدی بر شناخت و پرستش خداوند بنا شده است. او اعتقاد دارد که ریشه همه نیکی ها، شکرگزاری و اخلاص در عمل است.

  • شکرگزاری: سعدی همواره به قدردانی از نعمت های خالق دعوت می کند و شکر را موجب مزید نعمت می داند.
    «شکر ایزد کن که هستی، تا توانی شکر کن / شکر این نعمت نباشد شکر بر نعمت دگر»
  • اخلاص: او ریا و تظاهر در عبادت را مردود می شمارد و بر پاکی نیت تاکید دارد:
    «بپای تو دامن به هر کس که دست / طریقت جز این نیست، هر کو که هست»
  • توبه و امید: با وجود تاکید بر پرهیزکاری، او درب توبه را همیشه باز می داند و انسان را از ناامیدی بازمی دارد.

۲. عدالت و خدمت به خلق (مسئولیت اجتماعی)

سعدی، سعادت فردی را در گرو صلاح جامعه و دستگیری از همنوعان می داند. عدالت گستری و همدردی وظیفه اصلی انسان در اجتماع است.

  • عدالت و پرهیز از ظلم: سعدی ظلم حاکمان را مایه ویرانی و ناپایداری حکومت می داند و به دادگری سفارش می کند:
    «مکن جور بر زیردستان خویش / که هر کس که آمد، ببرد آن چه پیش»
  • همدردی (بنی آدم): مشهورترین بیت او چکیده اخلاق مدنی اوست که بر درد مشترک انسانی تاکید دارد:
    «بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند» «چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار»
  • خدمت به خلق: او ارزش زندگی را در نیکوکاری و یاری رسانی به دیگران می داند:
    «عبادت به جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست»

۳. قناعت، حلم و اعتدال (تربیت نفس و آرامش درونی)

رسیدن به عزت نفس و آرامش خاطر، در گرو کنترل نفس، پرهیز از حرص و آراستن خود به فضایل درونی است.

  • قناعت: قناعت در نظر سعدی، ثروت واقعی و مانع ذلت در برابر مردم است. او قناعت را سبب عزت و بی نیازی می شمارد:
    «چو قناعت توانگرت بکند / چه تفاوت یکی گدا و پادشا»
  • حلم و بردباری: سعدی انسان را به خویشتن داری و صبوری در مواجهه با تندی دیگران فرامی خواند و آن را نشانه عقل می داند:
    «یکی را زنی ناسزا گفت و برد / سزایش نکرد و بگفت ای دلیر»
  • اعتدال در کلام: او به رعایت سکوت در مواقع غیرضروری و سنجیده گویی سفارش می کند، زیرا پرگویی، ارزش سخن را از بین می برد:
    «سخن گرچه دلبند و شیرین بود / چو از حد گذشت، دلسردت کند»

۴. علم، ادب و تربیت (ابزار رشد و کمال)

سعدی تحصیل علم را برای افزایش بصیرت ضروری می داند، اما به شرطی که با عمل و ادب همراه باشد.

  • علم توام با عمل: او عالم بی عمل را مورد انتقاد قرار می دهد و علم بدون کاربست را بی فایده می شمارد:
    «علم چندان که بیشتر خوانی / چون عمل در تو نیست نادانی»
  • ادب و تربیت: ادب و تربیت نیکو، برای سعدی، مهم تر از ثروت و جایگاه ظاهری است و موجب تمایز انسان می شود:
    «ادب شخصیت و شخصیت آدمی است / وگرنه گلیم گدا، پرنیان نیست»
  • مشورت و خردورزی: در تصمیم گیری های مهم، تکیه بر عقل فردی کافی نیست و استفاده از تجربه خردمندان ضروری است:
    «به عقل آن کسی راه بیند درست / که از رای بیداردلان بهره جست»

جمع بندی: اشعار سعدی یک متن تعلیمی و تربیتی جاودانه است که با زبان حکایت و تمثیل، اصول اخلاقی را در سه سطح (رابطه با خدا، رابطه با خود و رابطه با جامعه) به کمال بیان کرده است و به همین دلیل، حکمت او در طول قرن ها همچنان راهنمای زندگی و اخلاق بوده است.