تاثیرات سرکوب هیجانی و ضرورت ابرازگری هیجانی

4 آذر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 59 بازدید

هربرت اسپنسر (Herbert Spencer) یکی از نخستین فیلسوف-روان شناسانی بود که نظریاتی درباره علاقه ی درونی بین شناخت (cognition) و احساسات مطرح کرد. او معتقد بود که هیجان و شناخت از ریشه ی ذهنی مشترکی دارند و نیاز به «ابراز» احساسات بخشی از تجربه روانی انسان است. 

چارلز داروین (Charles Darwin) هم اهمیت ابراز هیجانی را در کتاب اش «تعبیر هیجانات در انسان و حیوانات» (1872) نشان داده است: او بیان می کند که هیجانات در رفتار (مثل حالات چهره) به شکل بیرونی بروز پیدا می کنند و این ابراز برای برقراری ارتباط اجتماعی و تطور زیستی مهم است. 


همچنین در تاریخ مفهومی «عاطفه / هیجان» (emotion) نظریه پردازانی مثل «بل (Bell)» در قرن نوزدهم بودند که ترجمه احساسات به بیان بدنی را بخشی جدایی ناپذیر از هیجان می دانستند.

دهه 1980 میلادی، پنه بیکر گفت:

انسان وقتی تجربه های هیجانی سرکوب شده اش را بیان کند (حتی فقط روی کاغذ)، این کار:


استرسش را پایین می آورد.

سیستم ایمنی اش بهتر عمل می کند.

سلامت روانی اش بهبود پیدا می کند.

علائم جسمی اش کاهش می یابد.


بله، یعنی فقط نوشتن درباره چیزی که آزارمان می دهد، واقعا روی بدن اثر دارد. کمی عجیب، ولی داده ها محکمش کردند.

او این ایده را با مفهوم "Expressive Writing" مطرح کرد: نوشتن آزاد درباره احساسات سرکوب شده. خلاصه اش؟ نگه داشتن هیجان ها مثل نگه داشتن فشار دیگ بخار است. ابراز نکردن، آسیب می زند.چون برخلاف نظریه پردازان قبلی، پنه بیکر نشان داد که ابراز هیجان فقط یک توصیه اخلاقی یا فلسفی نیست؛ یک ضرورت زیستی-روانی است. نتایجش پایه ای شد برای موج عظیم پژوهش ها درباره تنظیم هیجان و جایگاه ابرازگری هیجانی در سلامت.



تاثیرات سرکوب هیجانی و ضرورت ابرازگری هیجانی

خشم و سایر هیجانات منفی، بخشی طبیعی و اجتناب ناپذیر از تجربه انسانی هستند. با این حال، هنگامی که این هیجانات سرکوب می شوند یا فرد از ابراز آن ها اجتناب می کند، پیامدهای منفی قابل توجهی بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی ایجاد می شود.


1. تاثیرات جسمی و فیزیولوژیک

سرکوب هیجانی باعث افزایش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک می شود، وضعیتی که مشابه پاسخ «جنگ یا گریز» است. این امر فشار خون و ضربان قلب را افزایش داده و سلامت قلب و عروق را تحت تاثیر قرار می دهد (Gross & Levenson, 1993; Troxel et al., 2001). همچنین، افرادی که خشم خود را سرکوب می کنند، در مواجهه با درد یا استرس، واکنش فیزیولوژیک شدیدتری نشان می دهند و این می تواند در بلندمدت منجر به بیماری های جسمی شود (Burns et al., 2010; Brans et al., 2013).


2. تاثیرات روانی

سرکوب هیجانات با افزایش افسردگی، اضطراب و نوسانات خلقی ارتباط دارد. افرادی که به طور مداوم هیجانات خود را پنهان می کنند، توانایی تنظیم هیجانی کمتری دارند و در مواجهه با استرس های جدید آسیب پذیرتر هستند (Campbell-Sills et al., 2006; Leerkes et al., 2022). متا-تحلیل ها نشان داده اند که راهبردهای ابراز هیجانی سالم و بازفرم دهی شناختی (cognitive reappraisal) نسبت به سرکوب هیجانات، تاثیر مثبت بیشتری بر سلامت روان دارند (Gross, 2015).


3. تاثیرات اجتماعی

سرکوب هیجانات می تواند روابط بین فردی را نیز مختل کند. افراد سرکوب کننده اغلب احساس فاصله، کاهش اعتماد و نزدیکی در روابط را تجربه می کنند، در حالی که ابراز هیجانات به شکل سالم، باعث تقویت ارتباط صادقانه و افزایش رضایت از روابط می شود (Butler et al., 2003).


4. لزوم ابرازگری هیجانی

ابراز هیجانات به شکل سالم، کلیدی برای کاهش فشار روانی، بهبود سلامت جسم و تقویت روابط اجتماعی است. ابراز هیجانات شامل بیان کلامی احساسات، نوشتن یا ثبت هیجانات، فعالیت بدنی کنترل شده و بازفرم دهی شناختی می شود. این روش ها به فرد کمک می کنند هیجانات خود را بهتر بشناسد و مدیریت کند و تاب آوری روانی خود را افزایش دهد.



منابع (APA)


Burns, A. R., Rothrock, N., & Cain, K. C. (2010). Anger suppression predicts pain, emotional, and cardiovascular responses to the cold pressor. Annals of Behavioral Medicine, 39(2), 173–184.

Brans, K., Koval, P., Verduyn, P., Lim, Y. L., & Kuppens, P. (2013). Emotion suppression and acute physiological responses to stress in healthy populations: A quantitative review of experimental and correlational investigations. Psychological Bulletin.

Butler, E. A., Egloff, B., Wilhelm, F. H., Smith, N. C., Erickson, E. A., & Gross, J. J. (2003). The social consequences of expressive suppression. Psychological Science, 14(2), 165–170.

Campbell-Sills, L., Barlow, D. H., Brown, T. A., & Hofmann, S. G. (2006). Emotion regulation in unipolar depression: The effects of acceptance and suppression of subjective emotional experience on the intensity and duration of sadness and negative affect. Behavior Therapy, 37(4), 281–292.

Gross, J. J., & Levenson, R. W. (1993). Emotional suppression: Physiology, self-report, and expressive behavior. Journal of Personality and Social Psychology, 64(6), 970–986.

Gross, J. J. (2015). Emotion regulation: Current status and future prospects. Psychological Inquiry, 26(1), 1–26.

Leerkes, E. M., Supple, A. J., Pietromonaco, P. R., & Righetti, F. (2022). It’s all about beliefs: Believing emotions are uncontrollable is linked to symptoms of anxiety and depression through cognitive reappraisal and expressive suppression. Current Psychology, 42, 22004–22012.

Pennebaker, J. W., & Beall, S. K. (1986). Confronting a traumatic event: Toward an understanding of inhibition and disease. Journal of Abnormal Psychology, 95(3), 274–281.

Pennebaker, J. W. (1997). Writing about emotional experiences as a therapeutic process. Psychological Science, 8(3), 162–166.

Pennebaker, J. W. (1999). The effects of expressive writing on health: A review of meta-analyses. Journal of Clinical Psychology, 55(10), 1243–1254

Troxel, T. L., Matthews, K. A., Gallo, L. C., & Kuller, L. H. (2001). Emotion suppression affects cardiovascular responses to initial and subsequent laboratory stressors. Psychosomatic Medicine, 63(5), 638–646.