امیر کنعانی تربتی
4 یادداشت منتشر شدهسلامت روان در مرآت علم و دین: هم افزایی دو نگرش برای آرامش و آسایش انسان
بسم الله الرحمن الرحیم
سلامت روان حقیقتی ژرف در وجود انسان است؛ گوهری که هم در آغوش علم جدید پرورده می شود و هم در دامان دین و معنویت. هر یک از این دو جریان با زبان و ابزار ویژه خود راهی به سوی آرامش و تعادل می گشایند. در نگاه نخست شاید چنین به نظر آید که این دو گفتمان در برابر هم صف آرایی کرده اند، اما در عمل خروجی هایشان چنان همسو و مشابه است که مرزها و بگو و مگوها رنگ می بازد و هم افزایی جای نبرد و ستیز را می گیرد. انسان موجودی است میان زمین و آسمان؛ در یک دست عقل و تجربه را می فشارد و در دست دیگر ایمان و معنویت را. در روزگار پرهیاهوی امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آرامشی است که او را از چنگ اضطراب و پرخاشگری برهاند و به سوی امید و مهر رهنمون شود. روانشناسی علمی با ابزارهای سنجش و درمان و دین با معنا بخشی و ایمان، هر یک چراغی در این مسیر افروخته اند. پرسش بنیادین این است که آیا این دو چراغ در برابر هم اند یا در کنار هم روشن تر می تابند.
روانشناسی علمی سلامت روان را در قالب شاخص های کمی و قابل اندازه گیری تعریف می کند؛ کاهش اضطراب، بهبود روابط اجتماعی و افزایش کارکرد فردی. این نگاه بر مشاهده، آزمایش و شواهد تجربی تکیه دارد و می کوشد با روش های عینی سلامت ذهن و رفتار را بسنجد و بهبود بخشد. در مقابل، روانشناسی دینی سلامت روان را در آرامش قلبی، امید به آینده و معنا یافتن در رنج و شادی جست وجو می کند. این نگاه بر ایمان، معنویت و ارزش های اخلاقی استوار است و برای روح آدمی کرامتی فراتر از ماده قائل است. هر دو نگاه گرچه زبانشان متفاوت است، در مقصد مشترک اند: انسانی آرام و متعادل. تقابل ظاهری میان آنها بیشتر محصول تفاوت در روش و بیان است نه اختلاف در حقیقت. علم به چگونگی می پردازد و دین به چرایی؛ و این دو نه روی یک سکه، بلکه دو روی یک حقیقت یگانه اند.
در عمل، هم علم و هم دین راهکارهایی مشابه برای آرامش ارائه می دهند. علم با تمرین های آرام سازی عضلانی و دین با ذکر و دعا به کاهش استرس کمک می کنند. علم با آموزش مهارت های ارتباطی و دین با توصیه به صبر و گذشت پرخاشگری را مهار می سازند. علم با هدف گذاری و شناخت درمانی امید را تقویت می کند و دین با ایمان به رحمت الهی. علم با مهارت های همدلی و دین با محبت و ایثار تعادل اجتماعی را می آفرینند. این هم پوشانی نشان می دهد که منشا آرامش فرد هر چه باشد، مهم آن است که نتیجه رفتاری سالم و متعادل باشد.
انسان موجودی یکپارچه است و سلامت روان او در گرو تعادل میان سه بعد تن، روان و معنویت. علم جدید عمدتا بر دو بعد نخست تمرکز دارد؛ تنظیم کارکرد مغز و بهبود الگوهای فکری. دین بعد سوم را تقویت می کند؛ معنا، امید، تاب آوری و ارتباط با حقیقت برتر. هنگامی که این سه در کنار هم قرار گیرند، سلامت دیگر صرفا درمان نیست، بلکه شکوفایی تمام وجود آدمی است.
کاربرد این نگاه یکپارچه در خانواده، مدرسه و جامعه آشکار می شود. خانواده نخستین بستر تربیت است؛ والدین اگر بتوانند هم از روش های علمی مانند گوش دادن فعال و مدیریت هیجان و هم از آموزه های دینی چون صبر، محبت و احیای ارزش ها بهره گیرند، محیطی سرشار از آرامش و رشد برای فرزندان فراهم خواهند ساخت. گفت وگوهای خانوادگی می تواند ترکیبی از عقل و ایمان باشد، مدیریت استرس با تلفیق دعا و تمرین های آرام سازی آرامشی ژرف تر ایجاد کند و محبت و تشویق ستون اصلی تربیت باشد. مدرسه جایگاه شکل گیری هویت نسل آینده است؛ آموزش مهارت های زندگی در کنار ارزش های اخلاقی نسلی متعادل می سازد، کاهش اضطراب امتحان با تلفیق تکنیک های علمی و معنویت اعتمادبه نفس دانش آموزان را تقویت می کند و هویت سالم با خودشناسی علمی و کرامت انسانی دینی پایدارتر می شود. جامعه ای که هم علم را پاس دارد و هم دین را، جامعه ای است که در آن خشونت کمتر و محبت بیشتر خواهد بود. رسانه ها می توانند آموزه های علمی و ارزش های معنوی را ترویج کنند و محیط های کاری با ترکیب مدیریت علمی و اخلاق دینی فضایی آرام و سازنده بسازند.
در نهایت سلامت روان میدان نبرد نیست، عرصه همافزایی است. علم و دین هر یک با زبان و ابزار خود بخشی از حقیقت را روشن می کنند. اگر معیار را خروجی سالم بدانیم، دیگر جدال بی معناست. آنچه باقی می ماند همافزایی است؛ علم برای درمان و پیشگیری، دین برای معنا و امید. ترکیب این دو تصویری کامل تر از روان سالم به دست می دهد و می تواند در خانواده ها، مدارس و جامعه نسلی آرام، امیدوار و مهربان پرورش دهد.