"پنجره شکسته" استودیو شبکه نمایش خانگی و هانی کرده

27 آبان 1404 - خواندن 4 دقیقه - 611 بازدید

تئوری «پنجره شکسته» نظریه ای است در جرم شناسی و بیانگر این است که وجود نشانه های مشهود جرم یا رفتار ضداجتماعی و بی نظمی، سبب بروز و گسترش جرایم و جنایات یا آشوب می شود و بر افزایش جرم یا ناهنجاری، اثر گذار است.

تئوری پنجره شکسته، برآیند تفکر دو جرم شناس آمریکایی به نام های جیمز ویلسون (James Wilson) و جورج کلینگ (George Kelling) بود. این دو دانشمند، چنین استدلال کردند که وقوع جرم یا رفتارهای ناپسند و ناهنجار، بازخورد آشفتگی و بی نظمی های ولو کوچک است. به عنوان نمونه اگر پنجره ای شکسته باشد و ترمیم نشود، اشخاصی که مستعد شکستن قانون و ارزش ها و بروز رفتار خشن و هرج ومرج گرایانه باشند؛ با مشاهده بی اعتنایی جامعه به این موضوع، شیشه و پنجره های دیگری را نیز خواهند شکست. این نظریه می گوید دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه، یعنی اینکه اوضاع مساعد نیست و نظمی وجود ندارد.

پنجره شکسته، نشانه ای هرچند کوچک، اما نمایانگر وجود مشکلات بزرگ و اساسی در یک ساختار است.

در یک نگرش کوتاه و کلی، تئوری پنجره شکسته، گویای این نکته است که بی توجهی و بی اعتنایی به جرایم خرد و ناهنجاری های اجتماعی و عادی انگاشتن ضد ارزش ها و رفتارهای مخرب، دلیل بر عدم توجه به بزهکاری است و موجب می گردد زمینه برای ارتکاب جرایم مهمتر فراهم شود. به باور مطرح کنندگان این نظریه، گاهی افراد یک جامعه، درباره مسائل کلی، توسط نشانه های جزئی، داوری می کنند.

چنانچه بپذیریم تئوری "پنجره شکسته" در همه ساختارها و جوانب زندگی، مصداق دارد؛ توسعه این تئوری به قلمرو رسانه و اساسا فرهنگ و هنر، امکان پذیر و می تواند قابل درک باشد که بایستی جدی گرفته شود.

دعوت یک پلتفرم و شبکه نمایش خانگی از فردی در دسته اراذل و اوباش، معروف به "هانی کرده" و حضور در یک برنامه تلویزیونی و محترم شمردن او که در مقابل دوربین و چشم جامعه، به لات بودن، اعتراف و افتخار می کند؛ نوع و نمونه ای از پنجره شکسته و نشانه ای بر امکان تعمیم این تئوری به گستره رسانه است. 

ساخت و پخش این برنامه اگر با مدارا و نگاه خوش بینانه، ترویج و تشویق قلدری، گردن کشی و یاغی گری نباشد اما موجب رقابت بین سایر اراذل و اوباش، برای دستیابی و بهره مندی از چنین جایگاه و موقعیتی ویژه یعنی نشاندن محترمانه شرور سابقه دار بر صندلی شهرت و کرامت، و چهره سازی و مهمان نمودن او در خانه های شهروندان خواهد شد. صندلی ای که جایگاه نخبگان، اندیشمندان، اساتید، افراد مشهور محترم و محبوب، چهره های ماندگار و مقامات و مسئولین است یا می تواند موقعیتی برای نشستن و شنیدن صحبت کسانی باشد که دلسوزانه و آگاهانه در نقد شیوه های مدیریت و حکمرانی، حرفی برای گفتن دارند.

ساخت و پخش چنین برنامه هایی، حکایت و دلالت بر این دارد که پنجره آن استودیو، شکسته است و اگر ترمیم نشود شیشه و پنجره های بیشتری شکسته خواهد شد.

این یادداشت می تواند مقدمه و زمینه ای باشد برای یک پژوهش ژرف و کامل با موضوع تئوری پنجره شکسته در حوزه رسانه.