«تحلیل نقش حزب تمدن نوین اسلامی در ارتقای مشارکت نخبگان جوان در حکمرانی»

26 آبان 1404 - خواندن 2 دقیقه - 44 بازدید

(بر پایه دیدگاه های پژوهشی زهرا قریشی – حوزه حکمرانی و توسعه اجتماعی)

زهرا قریشی – پژوهشگر حوزه حکمرانی، مشارکت اجتماعی و توسعه بومی
یکی از مسائل بنیادین حکمرانی در ایران معاصر، نبود سازوکارهای کارآمد برای مشارکت نخبگان جوان در فرآیندهای سیاست گذاری و تصمیم سازی است. نهادهای حزبی نسل جدید، در صورتی که از الگوی دانش بنیان و مسئله محور پیروی کنند، می توانند این خلا را تا حد زیادی پوشش دهند.
از منظر اینجانب، به عنوان پژوهشگر حوزه حکمرانی و توسعه اجتماعی، «نهادهای واسط» که میان جامعه نخبگانی و ساختار رسمی حکمرانی قرار می گیرند، نقش کلیدی در انتقال تجربه، تولید گفتمان تخصصی و تربیت نیروهای کارآمد دارند. نمونه هایی مانند حزب تمدن نوین اسلامی نمایانگر رویکرد جدیدی هستند که بیش از آن که بر رقابت سیاسی تمرکز داشته باشند، بر تولید فکر، کادرسازی، و پیوند میان دانش و عمل اجتماعی تاکید می کنند.
بر اساس تحلیل های انجام شده، چنین ساختارهایی در سه سطح اصلی می توانند موجب ارتقای ظرفیت حکمرانی شوند:
1. سطح گفتمان سازی: تولید ادبیات تخصصی در حوزه های حکمرانی، پیشرفت و تمدن نوین اسلامی؛
2. سطح مشارکت نخبگانی: جذب و سازمان دهی جوانان متخصص در قالب کارگروه های فکری، پژوهشی و میدانی؛
3. سطح سرمایه انسانی: تربیت نیروهای متعهد، مسئله شناس و کارآمد که می توانند در آینده در لایه های مختلف حکمرانی ایفای نقش کنند.
مطالعه این الگو نشان می دهد که ظهور احزاب دانش بنیان، نه تنها یک تحول ساختاری در فضای سیاسی، بلکه گامی موثر در جهت نوسازی ظرفیت حکمرانی و تحقق الزامات گام دوم انقلاب است.
این یادداشت می تواند مقدمه ای برای پژوهش های عمیق تر درباره نقش احزاب نوین در توسعه سرمایه انسانی و مشارکت جوانان در حکمرانی باشد.