جنگ سرد هوش مصنوعی: رقابت ژئوپلتیک میان ایالات متحده و چین

25 آبان 1404 - خواندن 8 دقیقه - 79 بازدید

بهزادحسین عباسی

جنگ سرد هوش مصنوعی: رقابت ژئوپلتیک میان ایالات متحده و چین

یادداشت علمی – تحلیل ژرف سیاست، اقتصاد و فناوری AI

تحولات چند سال اخیر در حوزه هوش مصنوعی، جهان را وارد دوره ای کرده است که بسیاری از تحلیلگران آن را «جنگ سرد هوش مصنوعی» می نامند؛ رقابتی ساختاری، همه جانبه و عمیق میان دو قدرت بزرگ جهان: ایالات متحده و چین. اگر جنگ سرد قرن بیستم بر پایه تسلیحات هسته ای و فضای ایدئولوژیک بنا شده بود، جنگ سرد جدید بر محور داده، مدل های هوش مصنوعی، الگوریتم ها، تراشه ها و کنترل زیرساخت های دیجیتال شکل گرفته است. در این میان، دولت ها، شرکت های فناوری، موسسات امنیت ملی و حتی شهروندان عادی، همگی تحت تاثیر این رقابت راهبردی قرار گرفته اند.

۱. خاستگاه های رقابت: از اقتصاد داده تا بازتعریف قدرت ملی

قدرت در قرن بیست ویکم دیگر صرفا به تولید ناخالص داخلی یا قدرت نظامی وابسته نیست؛ بلکه به توانایی یک دولت در جمع آوری داده، پردازش هوشمندانه آن و کاربرد عملی مدل های یادگیری ماشین بستگی دارد. آمریکا و چین از اوایل دهه ۲۰۱۰ فهمیدند که هر کشوری که بتواند بر زیرساخت های دیجیتال مسلط شود، کنترل جریان اطلاعات جهان را به دست می گیرد. این موضوع نه تنها به معنای قدرت اقتصادی است، بلکه امنیت ملی، نظارت، کنترل اجتماعی و حتی هژمونی فرهنگی را شکل می دهد.

چین با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر و سیستم های نظارتی گسترده، بزرگ ترین ذخیره داده انسانی را در اختیار دارد؛ داده هایی که برای آموزش مدل های عظیم هوش مصنوعی بی نظیر هستند. در مقابل، آمریکا، بزرگ ترین شرکت های فناوری جهان را دارد — از جمله Google، Microsoft، OpenAI، Nvidia و Meta — که در حوزه مدل های بنیادین (Foundation Models) پیشرو هستند. همین دوگانگی «داده انبوه چین» در برابر «نبوغ الگوریتمی و سخت افزاری آمریکا» بستر رقابت جدید را فراهم کرده است.

۲. تراشه ها؛ قلب میدان نبرد

یکی از مهم ترین محورهای جنگ سرد جدید، تراشه های پردازنده هوش مصنوعی است. مدل های بزرگ نیازمند GPU و ASICهای پیشرفته ای هستند که طراحی و تولید آنها تنها در چند کشور ممکن است. آمریکا با سلطه شرکت هایی مانند Nvidia و AMD، کنترل اقتصاد جهانی تراشه های AI را در دست دارد. در مقابل، چین تلاش کرده شرکت های داخلی مانند SMIC و Biren را توسعه دهد، اما با تحریم های شدید فناوری روبه رو شده است.

تحریم های صادرات تراشه به چین که از سال ۲۰۲۲ تشدید شد، در واقع مهم ترین ابزار ژئوپلتیک آمریکا برای کند کردن سرعت رشد هوش مصنوعی چین است. این محدودیت ها تنها یک اقدام اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از راهبرد امنیت ملی آمریکا برای جلوگیری از توسعه «هوش مصنوعی نظامی» و «Autonomous Weapons» در چین محسوب می شود. چین نیز در پاسخ، به سمت طراحی تراشه های بومی و توسعه فناوری های فوتونیک و کوانتومی حرکت کرده است تا وابستگی خود را کاهش دهد.

۳. مدل های بنیادی؛ کارزار جدید نرم افزار

مدل های عظیم زبانی (LLMها) و مدل های چندحالته (Multimodal) اکنون به ابزار قدرت تبدیل شده اند. آمریکایی ها با GPT، Claude، Gemini و DeepSeek (نمونه های چینی) به عرصه ای وارد شده اند که هر مدل نه تنها یک محصول فناوری، بلکه نماد قدرت نرم هر کشور است.

ایالات متحده در حوزه تحقیقاتی جلوتر است؛ دانشگاه های برتر، شرکت های دارای سرمایه های بی سابقه، و شبکه ای از آزمایشگاه های مشترک بین دانشگاهی و صنعتی دارد. اما چین مزیتی دیگر دارد: ایجاد دیتاست های عظیم با نظارت دولتی. شرکت های چینی مثل Baidu، Tencent و Alibaba توانسته اند مدل هایی با معماری های بومی و عملکرد قابل رقابت توسعه دهند. دولت چین نیز فعالانه از توسعه مدل های داخلی حمایت می کند و استفاده از مدل های غربی را محدود یا ممنوع می سازد. این شرایط، شکلی از «جهانی سازی دوگانه» را ایجاد کرده است؛ یعنی جهان به دو اکوسیستم AI تقسیم می شود: اکوسیستم غربی و اکوسیستم آسیایی.

۴. امنیت ملی؛ هوش مصنوعی به عنوان قدرت دفاعی

یکی از خطرناک ترین ابعاد جنگ سرد هوش مصنوعی، نقش AI در جنگ های سایبری، پهپادهای خودکار، عملیات اطلاعاتی و تحلیل داده های امن است. آمریکا معتقد است که چین از هوش مصنوعی برای تقویت سیستم های تسلیحاتی، جاسوسی دیجیتال و کنترل اجتماعی داخلی استفاده می کند. چین نیز باور دارد که آمریکا با نفوذ شرکت های فناوری و اینترنت جهانی، سلطه اطلاعاتی دارد.

دولت ها اکنون از هوش مصنوعی برای پیش بینی تهدیدات امنیتی، تحلیل داده های ماهواره ای، رمزگشایی سیگنال ها، و ساخت سامانه های جنگ الکترونیک استفاده می کنند. این حوزه از رقابت، غیرشفاف و بسیار حساس است و همین امر ریسک محاسبات اشتباه و بحران های ژئوپلتیک را افزایش می دهد. کارشناسان هشدار می دهند که در صورت نبود «پروتکل های مشترک AI»، احتمال بروز درگیری های کنترل نشده افزایش می یابد.

۵. اقتصاد جهانی؛ زنجیره تامین در آستانه بازطراحی

رقابت ژئوپلتیک بر بخش های مختلف اقتصاد جهانی تاثیر گذاشته است:

  • بازطراحی زنجیره تامین تراشه ها
  • مهاجرت شرکت ها از چین به کشورهای ثالث
  • سرمایه گذاری عظیم در مراکز داده در امارات، عربستان، هند و آسیای جنوب شرقی
  • افزایش محدودیت های سرمایه گذاری خارجی

همان طور که در جنگ سرد سنتی، جهان به بلوک شرقی و غربی تقسیم شده بود، اکنون نیز در حال تقسیم به بلوک های «AI–محور» هستیم. کشورهایی مثل هند، امارات، عربستان، سنگاپور و حتی آفریقا در حال تبدیل شدن به میدان های رقابت برای جذب شرکت های فناوری و مراکز پردازش ابری هستند.

۶. رقابت در استانداردسازی و قوانین جهانی

جنگ سرد هوش مصنوعی فقط مسابقه ای تکنولوژیک نیست، بلکه مسابقه ای برای نوشتن قواعد آینده جهان است. چین تلاش می کند استانداردهای AI را در سازمان های بین المللی مانند ITU یا ISO مطابق مدل حکمرانی خود (نظارت متمرکز، کنترل داده، چارچوب امنیتی سختگیرانه) جا بیندازد. آمریکا در مقابل، استانداردهایی مبتنی بر آزادی بازار، نوآوری و شفافیت الگوریتمی را ترویج می کند.

کشورهای درحال توسعه باید تصمیم بگیرند که به کدام مدل نزدیک شوند؛ این انتخاب بر آینده صنعت دیجیتال، تجارت الکترونیک، امنیت سایبری و حتی سیاست داخلی آنها تاثیرگذار خواهد بود.

۷. رقابت فرهنگی و رسانه ای

در سطح نرم، این رقابت وارد حوزه «فرهنگ دیجیتال» شده است. چین با پلتفرم هایی مانند TikTok و نسخه بومی آن Douyin نشان داد که قادر است قدرت فرهنگی مبتنی بر الگوریتم ایجاد کند. آمریکا نیز با کنترل زیست بوم اپلیکیشن ها، سیستم عامل ها و شبکه های اجتماعی، همچنان بر جریان دیجیتال جهانی مسلط است.

در حوزه هوش مصنوعی، مدل های چینی و آمریکایی دارای ویژگی های فرهنگی و ایدئولوژیک متفاوتی هستند. این امر باعث می شود که آینده فناوری، هویت بخش و جهت دهنده باشد — نه فقط ابزاری اقتصادی.

۸. آینده جنگ سرد هوش مصنوعی؛ جهان دو قطبی یا جهان چندقطبی؟

تحلیل گران معتقدند این رقابت در کوتاه مدت تشدید خواهد شد، زیرا هر دو کشور، هوش مصنوعی را «حلقه اصلی قدرت ملی» می دانند. اما آینده ممکن است به سه شکل پیش برود:

  1. دو قطبی کامل
    دنیا به دو اکوسیستم فنی و داده ای تقسیم می شود؛ مانند اندروید در برابر iOS، اما در ابعاد بسیار بزرگ تر.
  2. چندقطبی شدن
    کشورهایی مانند هند، امارات یا اروپا با مدل های مستقل هوش مصنوعی وارد رقابت می شوند و انحصار آمریکا و چین شکسته می شود.
  3. رقابت کنترل شده
    پروتکل های مشترک امنیتی و اخلاقی تنظیم می شود تا از بحران های غیرقابل پیش بینی جلوگیری شود؛ مشابه معاهدات هسته ای.

۹. نتیجه گیری

جنگ سرد هوش مصنوعی، صرفا یک رقابت فناورانه نیست؛ بلکه بازتاب تغییرات عمیق در ساختار نظم جهانی است. داده، به جای نفت؛ الگوریتم، به جای سلاح؛ و مراکز داده، به جای پایگاه های نظامی نشسته اند. آینده این رقابت نه تنها شکل اقتصاد جهانی، بلکه نحوه زندگی، شغل ها، امنیت فردی، نظام های آموزشی و حتی روابط انسانی را تغییر خواهد داد.

برای کشورها و کسب وکارها، بی تفاوتی نسبت به این رقابت ممکن نیست. هر فرد و هر سازمان باید بفهمد که در این جهان جدید، قدرت در فهم داده و استفاده هوشمندانه از آن است — و هرکس که زودتر وارد این عرصه شود، آینده را شکل خواهد داد.