بهزاد حسین عباسی
محقق و پژهشگر مستقل و بنیانگذار اپراتوری هوش مصنوعی و دوره مهندس اپراتوری دیجیتال مارکتینگ
22 یادداشت منتشر شدهبررسی علمی و اجمالی موضوع حذف یا تحول مشاغل در پی گسترش هوش مصنوعی مولد
مقدمه
در دهه های اخیر، فناوری های اتوماسیون و هوش مصنوعی (AI) به تدریج در تمامی بخش های اقتصادی، از صنایع تولیدی تا خدمات دانش بنیان، نفوذ کرده اند. اما با ظهور نسل جدیدی از هوش مصنوعی موسوم به «هوش مصنوعی مولد» (Generative AI)، که قابلیت تولید متن، تصویر، کد و حتی ترکیب خلاقانه محتوا دارد، پرسش ها درباره تاثیر آن بر بازار کار و مشاغل انسانی به شدت افزایش یافته است.
به عبارت دیگر، پرسش اصلی این است: آیا این فناوری ها منجر به حذف مشاغل می شوند یا صرفا تحول در وظایف شغلی را ایجاد می کنند؟
شکل گیری و ویژگی های هوش مصنوعی مولد
هوش مصنوعی مولد، برخلاف هوش مصنوعی سنتی که عمدتا وظایف مشخص و تکرارشونده را اتوماسیون می کرد، قابلیت خلق محتوا دارد: اعم از تولید متن، کد یا تصویر. پژوهش های اخیر نشان می دهند این فناوری می تواند به بخشی از فرآیندهای کاری بسیاری از شغل ها تبدیل شود، نه صرفا جایگزینی مستقیم افراد. برای مثال، گزارشی از McKinsey Global Institute نشان می دهد که ترکیب هوش مصنوعی مولد با سایر فناوری های اتوماسیون پتانسیل دارد بهره وری نیروی کار را از طریق ۰٫۵ تا ۰٫۹ درصد سالانه در آمریکا تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد. (McKinsey & Company)
از سوی دیگر، پژوهش سازمان International Labour Organization (ILO) نشان می دهد که تقریبا از هر چهار شغل در سطح جهان، یکی در معرض «تحول» جدی به دلیل هوش مصنوعی مولد قرار دارد، اما تغییری که بیش از جایگزینی کامل انسان است، مورد انتظار است. (International Labour Organization)
آیا حذف مشاغل محتمل است؟
در پاسخ کوتاه: بله، حذف مشاغل محتمل است، اما با این توضیح که بیشتر از آنکه «حذف کامل» باشد، شاهد بازتعریف وظایف و جابجایی مهارت ها خواهیم بود. در ادامه به برخی شواهد و تحلیل ها می پردازیم:
- مطالعه ای توسط Pew Research Center نشان می دهد که در سال ۲۰۲۲، حدود ۱۹ درصد از کارگران آمریکا در مشاغلی بودند که «بیشترین احتمال قرارگیری در معرض هوش مصنوعی» دارد. اینها مشاغلی هستند که فعالیت های اساسی شان می تواند توسط هوش مصنوعی یا به صورت کامل انجام شود یا با آن همکاری کند. (Pew Research Center)
- از سوی دیگر، نظریه های اقتصادی نشان می دهند که جایگزینی انسان با فناوری لزوما به حذف خالص نیروی کار منجر نمی شود، بلکه ممکن است بازتوزیع مشاغل، ایجاد مشاغل جدید یا ارتقای مهارت ها را به همراه آورد. مطالعه ای در این زمینه بیان می کند که «اثر مکمل سازی» هوش مصنوعی (یعنی فناوری که انسان را تقویت می کند) تا ۵۰ درصد بزرگ تر از «اثر جایگزینی» آن بوده است. (arXiv)
- با این حال، گزارش های هشداردهنده نیز وجود دارد: برای مثال، مطالعه ای در بریتانیا هشدار می دهد که در «بدترین حالت» تا ۸ میلیون شغل ممکن است تا چند سال آینده تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار گیرند. (The Guardian)
بنابراین، می توان نتیجه گرفت که حذف مشاغل بالقوه است، اما نه به صورت گسترده و فوری برای تمامی حوزه ها — بلکه بیشتر به شکل «تغییر ساختار شغل ها» و «جابجایی مهارت ها» خواهد بود.
کدام دسته مشاغل بیشتر در معرض هستند؟
تحلیل ها نشان می دهند برخی مشاغل بیشتر از بقیه در معرض حذف یا تحول عمیق قرار دارند:
- مشاغلی که فعالیت های تکراری، قابل تعریف و با کمترین نیاز به خلاقیت را دارند، بیشتر در معرض اند. به عنوان مثال، کارهای اداری، ورود داده، پردازش مستندات. (Newsroom | University of St. Thomas)
- همچنین، مشاغلی که تازه واردها یا کسانی با مهارت های پایین تر را هدف قرار می دهند، ممکن است بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرند. گزارش های اخیر می گویند که نقش های سطح پایین تر به ویژه در خدمات اداری یا پشتیبانی بیشتر آسیب پذیر خواهند بود. (World Economic Forum)
- نقطه قابل توجه این است که بیشترین تاثیر لزوما در مشاغل با دستمزد پایین نیست؛ برخی مشاغل با مهارت بالا نیز می توانند به صورت وظیفه محور در معرض جایگزینی قرار گیرند — به ویژه اگر آن وظیفه به خوبی توسط هوش مصنوعی قابل انجام باشد.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
حذف یا تحول مشاغل در اثر هوش مصنوعی، پیامدهای وسیعی دارد:
- نااطمینانی شغلی و فشار روی مهارت ها: افرادی که در مشاغلی فعالیت می کنند که در معرض جایگزینی هستند، ممکن است با نیاز به بازآموزی و ارتقای مهارت مواجه شوند. این بدان معناست که یادگیری مادام العمر یکی از الزامات خواهد بود. (McKinsey & Company)
- افزایش نابرابری: اگر فناوری های هوش مصنوعی عمدتا جایگزین شغل های سطح پایین کنند و فرصت های جدید بیشتر به افراد با مهارت های بالا اختصاص یابد، ممکن است شکاف درآمد و فرصت ها افزایش یابد. (Financial Times)
- تغییر در مسیر شغلی و ساختار بازار کار: ممکن است مسیرهای شغلی سنتی — به ویژه برای تازه واردان به بازار کار — مختل شود. جایگزینی شغل های سطح ابتدایی می تواند باعث شود افراد دیرتر وارد مسیرهای شغلی شوند یا مجبور به کسب مهارت های بالاتر گردند. (World Economic Forum)
- فرصت های جدید و پتانسیل بهره وری: از طرف دیگر، هوش مصنوعی مولد می تواند موجب افزایش بهره وری شود. برای مثال، مطالعه ای از بانک فدرال سنت لوئیس نشان می دهد که کاربران این فناوری تقریبا ۵٫۴ درصد از ساعات کاری خود را در هفته صرفه جویی کرده اند. (Federal Reserve Bank of St. Louis)
- تاثیر بر سیاستگذاری عمومی: نقش سیاست گذاران، دولت ها و نهادهای آموزشی در مدیریت این انتقال اهمیت دارد. بدون برنامه ریزی برای بازآموزی، حمایت اجتماعی و انعطاف بازار کار، احتمال تشدید تاثیرات منفی افزایش می یابد. (Bureau of Labor Statistics)
راهکارها و پیشنهادها
برای کاهش تاثیر منفی حذف مشاغل یا تمرکز آن در بخشی از جامعه، چند پیشنهاد قابل ذکر است:
- سرمایه گذاری در آموزش و مهارت آموزی: توسعه مهارت های مکمل هوش مصنوعی — مانند تفکر انتقادی، حل مسئله، مدیریت داده، ارتباطات انسانی — برای حفظ قابلیت اشتغال ضروری است.
- تقویت مسیرهای بازآموزی (reskilling) و مسیرهای مضاعف (upskilling): زیرا فناوری دائما در حال تغییر است و افراد باید قابلیت سازگاری با آن را داشته باشند.
- بازنگری در ساختار بازار کار: تشویق شرکت ها به مدل های کاری که ترکیبی از انسان و ماشین است (human-AI collaboration) و نه صرفا جایگزینی.
- حمایت اجتماعی و سیاست های رفاهی: بیمه بیکاری، برنامه های انتقال شغلی و راهکارهایی برای حمایت از کسانی که تحت تاثیر قرار می گیرند، ضروری اند.
- پیش بینی و انعطاف پذیری در سیاست گذاری اشتغال: مثلا نهادهایی مانند Bureau of Labor Statistics آمریکا هم اکنون روش هایی را برای برآورد تاثیر هوش مصنوعی بر اشتغال مطالعه می کنند. (Bureau of Labor Statistics)
نتیجه گیری
به طور خلاصه، گسترش هوش مصنوعی مولد نه به معنای پایان کار برای انسان ها، بلکه به معنای تحول گسترده وظایف شغلی، تغییر مهارت ها و بازتعریف نقش نیروی کار است. حذف کامل مشاغل ممکن است، به ویژه برای آن دسته شغل هایی که وظایف قابل اتوماسیون دارند، اما سناریوی غالب احتمالا شامل ترکیبی از انسان و ماشین خواهد بود، نه صرفا جایگزینی.
کلید ماجرا در آمادگی نیروی کار، انعطاف ساختار بازار کار و سیاست گذاری هوشمند نهفته است. اگر جامعه، شرکت ها و دولت ها بتوانند به موقع تغییرات را بپذیرند و راهبردهای اثربخش تدوین کنند، می توان اثرات منفی را کنترل و فرصت های ناشی از هوش مصنوعی را به حداکثر رساند.