تکیه زهران ممدانی شیعه حسینی و مهاجر آمریکایی تبار بر کرسی شهرداری نیویورک

در تحلیلی ارائه شده در پایگاه خبری فراز ایلام در خصوص انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک، در قلب یکی از بزرگ ترین کلان شهرهای جهان،دکترسیدمحمدرضا موسوی فرد معتقدند این رویدادی است که فراتر از یک تغییر مدیریتی ساده معنا می یابد. این اتفاق، آیینه ای از تحولات اجتماعی و سیاسی عمیق تر در ایالات متحده است؛ تحولی که مفاهیم سنتی هویت، امنیت و شهروندی را بازتعریف می کند. 

ممدانی، با پیشینه ای مهاجری و وابستگی به اسلام شیعی، در فضایی به قدرت رسید که سال ها تحت سلطه گفتمان های اسلام هراسانه و مهاجرستیزانه بود. پیروزی او پاسخی روشن به این گفتمان هاست و نشان می دهد که تنوع فرهنگی و هویت های حاشیه ای می توانند به مرکز سیاست شهری راه یابند.

برنامه های عملی او نیز در همین راستا شکل گرفته اند: قطع همکاری پلیس با نهادهای مهاجرتی فدرال، گسترش حمایت از مهاجران بدون مدارک و ارائه خدمات عمومی بدون تبعیض. این اقدامات در تقابل مستقیم با سیاست های گذشته، مفهوم تازه ای از شهروندی مبتنی بر شمول و برابری ارائه می دهند. بدین ترتیب، ممدانی تنها یک مدیر شهری نیست؛ بلکه به نمادی سیاسی تبدیل شده که نشان می دهد مهاجران مسلمان از حاشیه به متن سیاست آمریکا رسیده اند.

از منظر گفتمانی، دو محور اصلی در رویکرد او قابل تشخیص است: نخست، تقابل آشکار با سیاست های دوره ترامپ که مهاجرت را تهدیدی امنیتی معرفی می کرد؛ دوم، مواضع نمادین درباره شخصیت های بین المللی که بیشتر کارکردی رسانه ای و خطابی دارند تا اجرایی. واقعیت آن است که اختیارات یک شهردار در عرصه سیاست خارجی محدود است، بنابراین باید میان عمل واقعی و ژست نمادین تمایز قائل شد.این انتخاب همچنین نشان دهنده ظرفیت نسبی نهادهای انتخاباتی آمریکا در پذیرش تنوع است. حاکمیت قانون، شفافیت فرآیندها و برابری فرصت ها زمینه ساز این تحول بوده اند. در بعد اجتماعی، حضور یک چهره مهاجر و شیعه در راس مدیریت شهری می تواند به کاهش حساسیت های هویتی و تضعیف روایت های اسلام هراسانه کمک کند. با این حال، باید توجه داشت که تغییر گفتمان تنها با یک رویداد نمادین محقق نمی شود. این مسیر نیازمند تداوم در سیاست گذاری، نهادسازی و تبدیل نمادها به دستاوردهای ملموس برای شهروندان است. مقاومت برخی نخبگان و رسانه ها نیز نشان می دهد که این تغییرات با چالش های جدی روبه رو خواهد بود.

 انتخاب ممدانی را باید در تقاطع نمادگرایی و واقعیت های نهادی تحلیل کرد. از یک سو، این رویداد نشان دهنده تحول در گفتمان سیاسی آمریکا است که مهاجران مسلمان را از حاشیه به مرکز قدرت شهری منتقل می کند، و از سوی دیگر، محدودیت های ساختاری مدیریت شهری ایجاب می کند که انتظارات از این انتخاب در چارچوب واقعیت های نهادی سنجیده شود. ممدانی به نماد مبارزه با اسلام ستیزی و مهاجرستیزی تبدیل شده است و برنامه های عملی او بازتعریف مفهوم شهروندی بر پایه شمول و برابری را نمایندگی می کند. با این حال، موفقیت نهایی این مسیر نه در نمادها، بلکه در توانایی تبدیل شعارها به نتایج عینی برای همه ساکنان شهر تعیین خواهد شد.

قابل دسترسی در فراز ایلام : https://farazilam.ir/?p=3083