حاکمیتی که پشت به قبله نماز می خواند!

12 آبان 1404 - خواندن 3 دقیقه - 33 بازدید

حاکمیت سیاسی ایران در روزگار حاضر پشت به قبله نماز می خواند! در حالی که مردم ایران جانشان از گرانی, عدم رعایت عدالت توزیعی, گفتمان ورشکسته دیپلماسی حاکمیت به ستوه آمده اند! نه مجلس, سواد تقنین کارآامد را دارد و نه ریاست جمهوری ابزار قاطع در اجرای سیاست هایش, خصوصا که رهبری هر از گاهی سخنانی را می گوید که به کلی گویی مخطبش جامعه ای غیر از ایران است! چرا که از معضلات جدی جامع ایران امروز که سخن نمی گوید! و گویی قرنها پیش پرت است؟!

سخن گفتن رهبر در باب "امت اسلامی" که از سال ۱۹۲۴ به معنای دقیق کلمه با سقوط خلافت عثمانی دقیقا از پای بست مضمحل شد و اشاره به آن کاملا به قول حقوقدانان "سالبه به انتفاء موضوع" است, 

و یا ادبیات غیر دیپلماتیک رهبری که تماما به شکل واضحی از الگوهای مارکسیستی, آن هم مارکسیسم بدو تولدش که به سرعت طومارش پیچیده شد؛ و اصرار موهوم بر کلماتی مانند "استکبار جهانی", "امپریالیسمی موهوم" که اصلا این سخنان فاقد هرگونه معنای کارآمد در حقوق بین الملل عمومی جدید و نظم بین المللی که شاکله جدیدی را با جدیت جهت حفظ منابع کل جهان در پیش گرفته است؛ و قاطعانه صلح و ثبات بین المللی امروز دیگر جزو ستون های تمدن های بشری قرار گرفته اند! از نظر من به شدت رهبر حاکمیت سیاسی ایران از زبانی استفاده می کنند که نه تنها پر از پرخاش است و به آفت غیر پاسخگویی نیز دچار شده است, بلکه از اساس برای اکثریت قریب به اتفاق دولت-ملت های جهان, به جهت ناسازگاری بنیادین مفمهومی اش, به نوعی گویا زبانی باستانی نظیر فراعنه مصر سخن می گوید که هیچ تاثیری در قدرت های اول جهان و سازمان ملل متحد نمی گذارد! چراکه از پای بست خارج از مراودات سیاسی سخنانی را به زعم خود از موضع خدایی گوشزد می کند!

البته متخصصان علوم ذیربط می دانند رهبری ایران نه تنها به شدت از درک حقوقی منافع ملی دور است و چنان فاصله عمیقی بین صدای مرد ایران و خودش ایجاد کرده است که نه به نعیشت مردم ایران توجه می کند و نه به بی ثباتی بازار و نه به فساد فراگیر اقتصادی و... هیچ توجه اهی نمی کند و سر به آسمان, سخنانی را تکرار می کند که گویا یک ربات نوارش گیر کرده است!