پارسا فرامرزپور
3 یادداشت منتشر شدهرسانه و عدالت
بازخوانی نقش رسانه ها در تقویت اعتماد عمومی به نظام قضایی
در دهه های اخیر، گسترش رسانه های جمعی و تحول در فناوری های ارتباطی، ابعاد تازه ای از تعامل میان افکار عمومی و نهادهای عدالت گستر را آشکار ساخته است. رسانه ها امروز نه تنها در حوزه اطلاع رسانی و آموزش عمومی نقش آفرین اند، بلکه به ابزاری برای ارتقای آگاهی شهروندان از حقوق قانونی و فرایندهای دادرسی تبدیل شده اند. در نتیجه، پیوند میان رسانه و عدالت دیگر صرفا جنبه ارتباطی ندارد، بلکه بخشی از ساختار فرهنگی و اجتماعی تحقق عدالت در جامعه محسوب می شود.
عدالت در معنای حقوقی، مبتنی بر استقلال نهادهای قضایی، رعایت قانون و حفظ حقوق طرفین است. در این میان، رسانه ها می توانند با ترویج فرهنگ قانون گرایی و انتشار صحیح و متعادل اخبار قضایی، اعتماد عمومی به نظام دادرسی را تقویت کنند. اطلاع رسانی دقیق و محترمانه از روندهای قضایی نه تنها موجب آگاهی مردم از عملکرد دستگاه عدالت می شود، بلکه تصویری شفاف تر از فرایند تحقق عدالت ارائه می دهد. ازاین رو، رسانه های حرفه ای می توانند نقش واسطه ای میان جامعه و نهاد عدالت ایفا کنند؛ نقشی که نتیجه آن افزایش سرمایه اجتماعی و ارتقای احساس عدالت در میان شهروندان است.
با این حال، تعامل میان رسانه و عدالت نیازمند رعایت اصول حرفه ای و اخلاقی در اطلاع رسانی است. هرگونه بازتاب نادرست، پیش داوری یا تحلیل غیرکارشناسی می تواند موجب برداشت ناصحیح از واقعیت های قضایی شود. به همین دلیل، تنظیم چارچوب های مشخص برای پوشش رسانه ای پرونده های حساس و آموزش خبرنگاران حقوقی از اهمیت بالایی برخوردار است. رعایت اصل بی طرفی، پرهیز از هیجان زدگی خبری و حفظ حریم اشخاص، از جمله مولفه هایی است که موجب می شود رسانه در مسیر تقویت عدالت حرکت کند، نه در مسیر تضعیف آن.
در عصر رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی، این تعامل گسترده تر و پیچیده تر شده است. امروز هر شهروند می تواند با انتشار مطالب و دیدگاه های خود در فضای مجازی، در شکل دهی به افکار عمومی پیرامون موضوعات حقوقی و قضایی نقش داشته باشد. در چنین فضایی، مسئولیت اخلاقی و آگاهی حقوقی کاربران و فعالان رسانه ای اهمیتی دوچندان می یابد. ترویج سواد رسانه ای و آموزش مبانی حقوقی به جامعه، می تواند از انتشار برداشت های غیرواقعی جلوگیری کرده و اعتماد عمومی به عدالت را تقویت نماید.
از سوی دیگر، رسانه ها با انعکاس فعالیت ها، دستاوردها و خدمات نهادهای قضایی می توانند تصویر واقعی تری از تلاش های عدالت محور در کشور ارائه دهند. بسیاری از اقدامات موثر در زمینه پیشگیری از جرم، میانجی گری، حمایت از بزه دیدگان و صلح و سازش، در صورت بازتاب مناسب رسانه ای، می تواند زمینه ساز افزایش امید و مشارکت اجتماعی در مسیر تحقق عدالت گردد. در این راستا، همکاری متقابل میان اصحاب رسانه و مسئولان قضایی، می تواند به شکل گیری سازوکاری منسجم برای اطلاع رسانی مسئولانه و شفاف منجر شود.
تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که توسعه همکاری میان دستگاه قضایی و رسانه ها، نه تنها موجب شفافیت بیشتر می شود، بلکه کارکرد آموزشی نیز دارد. اطلاع رسانی صحیح درباره حقوق شهروندان، تشریح قوانین جدید و آشنایی مردم با فرآیندهای دادرسی، از طریق رسانه ها می تواند موجب کاهش سوء تفاهم ها و ارتقای احترام به نهاد عدالت شود. این امر زمانی ثمربخش است که رسانه ها به اصول دقت، صحت و احترام متقابل پایبند باشند و از هرگونه قضاوت یا برداشت شخصی نسبت به پرونده های جاری پرهیز کنند.
در نهایت، باید تاکید کرد که رسانه و عدالت دو نهاد مکمل و هم افزا هستند. عدالت، بدون اطلاع رسانی آگاهانه، در معرض سوء برداشت و ابهام قرار می گیرد و رسانه بدون تکیه بر مبانی عدالت، از مسیر مسئولیت اجتماعی خود فاصله می گیرد. ایجاد تعادل میان آزادی رسانه و حرمت عدالت، نیازمند تعامل سازنده، تدوین آیین نامه های اخلاقی و آموزش مداوم برای خبرنگاران، حقوقدانان و مدیران رسانه است. در چنین فضایی، رسانه می تواند به عنوان بازوی فرهنگی نظام عدالت عمل کند و ضمن تقویت اعتماد عمومی، به تحکیم پایه های قانون گرایی و نظم اجتماعی یاری رساند.
بدین ترتیب، نقش رسانه نه در نقد عملکرد عدالت، بلکه در پشتیبانی از آن تعریف می شود. رسانه ی متعهد می تواند پلی ارتباطی میان مردم و دستگاه قضایی باشد، با هدف آگاهی بخشی، شفاف سازی و تقویت عدالت در سطح اجتماعی. هنگامی که رسانه و عدالت در کنار هم قرار گیرند، نتیجه آن نه تعارض، بلکه هم افزایی در مسیر ارتقای اعتماد، نظم و انصاف در جامعه خواهد بود.