امیر محمد رحیمی
3 یادداشت منتشر شدهبدن به مثابه ابزار دیده شدن در فضای مجازی
در دنیای امروز فضای مجازی دیگر تنها جایی برای ارتباط، سرگرمی یا آموزش نیست بلکه صحنه ای است بزرگ که هر کاربر در آن نقش بازیگر، کارگردان و گاه کالایی برای نمایش را ایفا می کند. در این میان، بخش قابل توجهی از کاربران، به ویژه دختران، برای جلب توجه و افزایش دنبال کننده، از بدن و ظاهر خود به عنوان ابزار دیده شدن استفاده می کنند؛ روندی که متاسفانه رده های سنی پایین تر نیز به آن وارد شده اند. پوشش های تحریک آمیز، ژست های اغراق شده و نگاه های محاسبه شده، به تدریج به بخشی از زبان تصویری نسل جدید در پلتفرم هایی مانند اینستاگرام تبدیل شده اند.
این پدیده به ویژه در میان آنلاین شاپ ها و بلاگرهای حوزه های مختلف شدت یافته است. بدن در این فضا، دیگر تنها «بدن انسان» نیست؛ بلکه «ویترین تبلیغ» و «ابزار بازاریابی» است. لباس، آرایش یا حتی سبک زندگی، بدون بدن به فروش نمی رسند. بنابراین، بدن در منطق اقتصاد دیجیتال، به کالایی تبدیل شده که ارزش آن بر اساس میزان جذب نگاه و تعداد لایک ها سنجیده می شود.
از دیدگاه جامعه شناسی می توان گفت بدن در شبکه های اجتماعی به نوعی سرمایه تبدیل شده است؛ سرمایه ای که به جای مدرک تحصیلی یا موقعیت اجتماعی، از طریق زیبایی، جذابیت و توانایی در جلب نگاه دیگران تولید می شود. کاربرانی که بهتر می توانند خود را در قاب «زیبا و متفاوت» نمایش دهند، سهم بیشتری از این سرمایه را در اختیار دارند. این همان جایی است که بدن، دیگر نه متعلق به فرد، بلکه تابع منطق بازار و الگوریتم می شود.
در این مسیر، نوعی خشونت نمادین نیز در حال وقوع است؛ خشونتی نرم و ناپیدا که افراد را وادار می کند تا مطابق الگوهای تحمیلی زیبایی و جذابیت رفتار کنند، بی آن که احساس اجبار داشته باشند. مثلا دختری نوجوان ممکن است بی آن که بداند، برای شبیه شدن به بلاگر محبوبش، پوششی انتخاب کند که تنها هدفش جلب نگاه و تایید دیگران است. او گمان می کند در حال ابراز «خود واقعی اش» است، در حالی که در واقع، در حال بازتولید همان الگوهای غالبی است که از سوی رسانه ها و اقتصاد توجه تحمیل شده اند.
در نتیجه، نمایش بدن در فضای مجازی دیگر صرفا مسئله ای اخلاقی یا فرهنگی نیست؛ بلکه نشانه ای از تغییر در منطق رابطه ما با بدن، هویت و حتی معنا است. در جهانی که دیده شدن، ارزشمندتر از بودن شده، بدن ها به رسانه هایی برای رقابت، مصرف و بقا در فضای دیجیتال تبدیل شده اند. جامعه شناسی می تواند با واکاوی این روند، به ما یادآوری کند که بدن نه صرفا سطحی برای نمایش، بلکه بخشی از وجود انسانی ماست که نیازمند احترام، آگاهی و بازاندیشی است. شاید زمان آن رسیده باشد که دوباره از خود بپرسیم:
در جهانی که دیده شدن از زیستن مهم تر شده است، آیا ما هنوز مالک بدن خویشیم یا بدن هایمان در خدمت الگوریتم ها و منطق بازار به نمایش گذاشته می شوند؟