فرزندپروری ذهن آگاهانه

9 آبان 1404 - خواندن 6 دقیقه - 26 بازدید

 

فرزندپروری ذهن آگاهانه 

رویکرد ذهن آگاهی به فرزندپروری به عنوان یکی از راه های ارتقای روابط دلبستگی ایمن پیشنهاد شده است (سیگل و هارتزل ۲۰۰۳) و ما معتقدیم که رابطه والد-فرزند زمینه ای ایده آل برای بسط مفاهیم و شیوه های ذهن آگاهی است. مفهوم سازی گسترده ما از فرزندپروری ذهن آگاهی از متون شرقی و غربی در مورد ذهن آگاهی، الهام گرفته شده و بر اساس یک روایت بنیادی از چگونگی کاربرد آسان شیوه های روزانه ذهن آگاهی در فرزندپروری بنا شده است (کبات-زین و کبات-زین ۱۹۹۷). مدل فرزندپروری ذهن آگاهی که در اینجا شرح داده شده است، از مفاهیم و شیوه های ذهن آگاهی روان شناختی (بائر و همکاران ۲۰۰۶؛ براون و رایان ۲۰۰۳)، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی (کبات-زین ۱۹۹۴، ۲۰۰۳) و نوشته های نظری و تجربی معاصر در مورد فرزندپروری بهره می برد. این مدل شامل پنج بعد از فرزندپروری ذهن آگاهی مرتبط با رابطه والد-فرزند است: (الف) گوش دادن با توجه کامل؛ (ب) پذیرش بدون قضاوت خود و فرزند؛ (ج) آگاهی عاطفی از خود و فرزند؛ (د) خودتنظیمی در رابطه والدینی؛ و (ه) دلسوزی برای خود و فرزند. 


سه عامل کلیدی برای فرزندپروری آگاهانه


۱. به احساسات خود هنگام درگیری با فرزندتان توجه کنید. به آخرین بحث یا موقعیت ناامیدکننده ای که با فرزندتان داشته اید فکر کنید. چه احساساتی برانگیخته می شوند؟ آیا عصبانی، شرمنده یا خجالت زده هستید؟ سعی کنید احساس یا محرک خود را به عنوان یک موج تجربه کنید - که می آید و می رود. سعی کنید احساس را مسدود یا متوقف نکنید. آن را دفع نکنید. قضاوت یا رد نکنید. سعی نکنید احساس را در اطراف خود نگه دارید. به آن نچسبید. آن را بزرگتر از آنچه هست نکنید. شما احساس خود نیستید و لازم نیست بر اساس احساس عمل کنید. فقط آنجا باشید، کاملا مراقب آن باشید. به خودتان یادآوری کنید که نیازی نیست خود یا فرزندتان را به خاطر اتفاقی که افتاده سرزنش کنید.
بعد، سعی کنید درگیری را از نگاه فرزندتان ببینید. اگر در طول یک قشقرق یا مشاجره نمی توانید خوبی را در فرزندتان ببینید، به زمانی فکر کنید که با فرزندتان احساس ارتباط داشتید و با مهربانی پاسخ دادید. سعی کنید آن نسخه از فرزندتان را وقتی که برانگیخته می شوید به خاطر بیاورید. در طول روز، سعی کنید متوجه شوید چه زمانی احساس اضطراب یا ناراحتی می کنید. این می تواند نشانه ای از تحریک شدن شما باشد. وقتی محرک های خود را شناسایی کردید، می توانید به مرحله بعدی بروید.

۲. یاد بگیرید قبل از واکنش نشان دادن با خشم، مکث کنید.
چالش برانگیزترین و مهم ترین بخش ذهن آگاهی، توانایی یافتن آن فضای آرام در اوج لحظه است. ما با تمرکز توجه خود بر بدن و نفس خود، یافتن این فضا را تمرین می کنیم، زیرا احساسات خود را به صورت تغییراتی در بدن یا نفس نشان می دهند. وقتی سرعت خود را کم می کنیم و بر بدن و نفس خود تمرکز می کنیم، یک تغییر فیزیولوژیکی رخ می دهد که پاسخ های انعکاسی ما را کاهش می دهد و توانایی های قشر جلوی مغز ما را افزایش می دهد.
همه اینها منجر به ذهنی آرام تر می شود که در آن می توانید فضایی برای نشستن با احساسات پیدا کنید. وقتی می توانیم مکث کنیم، می توانیم احساسات را به عنوان احساساتی در بدن خود تجربه کنیم، بدون اینکه با تمرکز بر محرک، آنها را تحریک کنیم. در آن فضا، می توانیم به خودمان یادآوری کنیم که نفس بکشیم و افکارمان را به لحظه حال برگردانیم و سپس انتخاب کنیم که چگونه می خواهیم پاسخ دهیم و واکنش نشان ندهیم زیرا از کنترل خارج شده ایم.

۳. به دقت به دیدگاه کودک گوش دهید، حتی وقتی با آن مخالف هستید.
فرزند شما مانند یک کودک رفتار خواهد کرد! این بدان معناست که آنها همیشه قادر به مدیریت احساسات خود نخواهند بود. بچه ها هنوز در حال یادگیری نحوه تنظیم هستند (در واقع، اکثر بزرگسالان نیز همینطور هستند) و اولویت های متفاوتی نسبت به شما دارند. رفتار آنها گاهی اوقات شما را تحت فشار قرار می دهد و این اشکالی ندارد.
مشکل زمانی است که بزرگسالان نیز مانند کودکان رفتار می کنند. اگر در عوض، بتوانیم ذهن آگاه باشیم - به این معنی که به احساسات خود توجه کنیم و بدون اینکه بر اساس آنها عمل کنیم، اجازه دهیم که از بین بروند - ما تنظیم احساسات را الگو قرار می دهیم و فرزندانمان از تماشای ما یاد می گیرند.
یادگیری مکث قبل از پاسخ دادن نیاز به تمرین دارد و توانایی ما در کنترل احساساتمان بسته به اتفاقات هر روز تغییر می کند. به همین دلیل است که مراقبت از خود بسیار مهم است. ما نمی توانیم هر روز تمام خودمان را بیرون بریزیم و هرگز برای پر کردن وقت خود وقت نگذاریم. بسیاری از والدین به خاطر مراقبت از نیازهای خود احساس گناه می کنند. این خودخواهی نیست - ضروری است. خودتان را در اولویت قرار دهید، زیرا هرچه احساس بهتری داشته باشید، بهتر می توانید ناامیدی های ناشی از آن را مدیریت کنید.
مهم است که یاد بگیرید چگونه به خودتان کمک کنید و چگونه نیازهای عاطفی خود را برآورده کنید. نمونه هایی از مراقبت از خود می تواند شامل مواردی مانند استراحت با قایم شدن در حمام وقتی نمی توانید از پس بچه ها بربیایید (که من دیشب انجام دادم)، چند دقیقه نفس عمیق کشیدن، یا خاموش کردن تلویزیون برای استراحت شما و فرزندتان تا نوشتن در دفتر خاطرات، دوش گرفتن، پیاده روی یا صحبت با همسر یا دوستتان باشد.
و گاهی اوقات، نمی توانیم به موقع خودمان را کنترل کنیم و واکنش هایی نشان می دهیم که پشیمان می شویم. در آن لحظات، می توانیم پس از فریاد زدن سر بچه ها از آنها عذرخواهی کنیم زیرا هنوز در حال یادگیری هستیم و والدین نیز اشتباه می کنند.