زیست آگاهانه در شهر مشهد؛ ضرورت امروز، مسئولیت فردا

7 آبان 1404 - خواندن 6 دقیقه - 55 بازدید

زیست آگاهانه در شهر مشهد؛ ضرورت امروز، مسئولیت فردا

در سال های اخیر، مفهوم «زیست آگاهانه» به یکی از محورهای اصلی توسعه پایدار در کلان شهرهای ایران بدل شده است؛ اما تحقق این رویکرد در شهری چون مشهد، با ویژگی های خاص جمعیتی، فرهنگی و اقلیمی، نیازمند نگاهی چندبعدی و مبتنی بر شواهد علمی است. پژوهش های نوین در حوزه رفتارهای زیست محیطی شهروندان مشهد، نشان می دهد که تغییر الگوهای مصرف و ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی، نه تنها به سیاست گذاری های کلان بلکه به تحولات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در سطح محلات و خانواده ها وابسته است.

الگوهای رفتاری و نقش هنجارهای اجتماعی

مطالعه ای میدانی در هایپرمارکت های مشهد (حیدری و همکاران، ۱۴۰۰) با بهره گیری از مدل رفتار برنامه ریزی شده، نشان می دهد که عوامل روان شناختی و اجتماعی، نقش تعیین کننده ای در کاهش مصرف کیسه های پلاستیکی دارند. در این پژوهش، هنجارهای ذهنی و اجتماعی به عنوان قوی ترین میانجی میان نگرش های فردی و رفتار واقعی شناسایی شده اند؛ به گونه ای که فشار اجتماعی و الگوبرداری از رفتار دیگران، بیش از نگرش های صرفا شناختی یا حتی انگیزه های اقتصادی، بر تصمیم شهروندان برای کاهش مصرف پلاستیک اثرگذار است. همچنین، متغیرهایی چون سن و نوع شغل نیز بر تمایل به رفتارهای زیست محیطی تاثیر معنادار دارند؛ به ویژه جوانان و گروه های شغلی خاص، آمادگی بیشتری برای پذیرش تغییرات دارند.

چالش های فرهنگی و زیست پذیری شهری

با وجود پیشرفت های نسبی، بررسی تطبیقی زیست پذیری فرهنگی در مشهد نسبت به اصفهان و تهران (یوسف طالشی و همکاران، ۱۳۹۹) نشان می دهد که مشهد در شاخص های مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ، همچنان با فاصله معناداری نسبت به سایر کلان شهرها مواجه است. این موضوع می تواند یکی از دلایل کندی تغییر رفتارهای زیست محیطی و ضعف در نهادینه سازی فرهنگ زیست آگاهانه باشد. در عین حال، سرمایه اجتماعی و شبکه های ارتباطی در محلات، به ویژه در مناطق کم برخوردار (فروغ زاده و همکاران، ۱۳۹۸)، ظرفیت مهمی برای ترویج رفتارهای پایدار فراهم می کند؛ به شرط آنکه سیاست گذاران و نهادهای محلی بتوانند این سرمایه را به مشارکت واقعی و هدفمند تبدیل کنند.

راهکارهای فنی و معماری پایدار

در حوزه فنی، مطالعات امکان سنجی ساخت ساختمان های انرژی صفر در اقلیم سرد و نیمه خشک مشهد (امانی و مقدس مشهد، ۱۳۹۹) نشان می دهد که با بهره گیری از طراحی غیرفعال خورشیدی، عایق بندی مناسب و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، می توان مصرف انرژی ساختمان ها را تا ۳۰ درصد کاهش داد و حتی به تولید انرژی مازاد رسید. این یافته ها، ضمن تاکید بر ضرورت بازنگری در مقررات ساخت وساز شهری، نشان می دهد که تحقق زیست آگاهانه در مشهد، نیازمند هم افزایی میان فناوری، مدیریت شهری و آموزش عمومی است.

نقش آموزش و مسئولیت پذیری اجتماعی

پژوهش های موردی در مدارس مشهد (پودینه و همکاران، ۱۳۹۸) ابعاد مختلف مسئولیت پذیری اجتماعی را شناسایی کرده اند؛ اما یافته ها حاکی از آن است که توجه به مولفه های زیست محیطی و اقتصادی، نسبت به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این خلا، ضرورت بازنگری در محتوای آموزشی و تقویت برنامه های عملیاتی در مدارس را دوچندان می کند؛ چرا که نهادینه سازی رفتارهای زیست محیطی از سنین پایین، ضامن پایداری تغییرات در نسل های آینده خواهد بود.

فرصت ها و چالش های پیش رو

با توجه به شواهد موجود، می توان گفت که زیست آگاهانه در مشهد، بیش از آنکه صرفا یک پروژه فنی یا تبلیغاتی باشد، یک فرآیند اجتماعی-فرهنگی پیچیده است که نیازمند سیاست گذاری چندلایه، مشارکت فعال شهروندان، و ارتقای سرمایه اجتماعی است. از سوی دیگر، ضعف در زیست پذیری فرهنگی، کم رنگ بودن آموزش های زیست محیطی در مدارس، و تمرکز سیاست ها بر رویکردهای دستوری به جای انگیزشی، از جمله چالش های اساسی این مسیر به شمار می رود.

جمع بندی و توصیه ها

برای تحقق زیست آگاهانه در مشهد، پیشنهاد می شود:

  • سیاست های تشویقی و بازدارنده (مانند مالیات بر کیسه های پلاستیکی) با کمپین های فرهنگی و آموزش های هدفمند تلفیق شود.
  • ظرفیت سرمایه اجتماعی محلات و مدارس برای ترویج رفتارهای پایدار فعال گردد.
  • مقررات ساخت وساز شهری با رویکرد انرژی صفر و سازگاری با اقلیم بازنگری شود.
  • شاخص های زیست پذیری فرهنگی و مشارکت اجتماعی به طور مستمر پایش و تقویت گردد.

در نهایت، زیست آگاهانه در مشهد، نه یک هدف دوردست، بلکه ضرورتی است که تحقق آن، آینده ای سالم تر و شهری پایدارتر را برای همه شهروندان رقم خواهد زد.

منابع

  1. حیدری، آ.، فلاحی، ن.، صابری، ا.، هادیان، پ.، آذری، ع.، هروای، ی.، حسنی، ن.، خراکیان، ع.، و قدراتی، ن. (2021). Investigation of psychological factors affecting the behavior of reducing the use of plastic bags (Case study: Hypermarkets in Mashhad). https://doi.org/10.52547/envs.2021.34135
  2. یوسف طالشی، ش.، موذن جمشیدی، ه.، و اکبری، ن. ا. (2020). A comparative analysis of cultural vitality of Iranian metropolises case study: Tehran, Isfahan, and Mashhad. https://doaj.org/article/c6bdeb5d695e4504b910a61e52249fe3
  3. فروغ زاده، س.، رزاقیان، ف.، براتی، ج.، و سلطانی، س. (2019). Analysis of social capital of housewives living in informal settlements (Case study: Shahid Ghorbani neighborhood, Mashhad). https://doaj.org/article/b0b87ed4c4c74f62bc3543215c1820f4
  4. امانی، ن.، و مقدس مشهد، م. (2020). The feasibility of construction of zero-energy building in the cold and semi-arid climate (Case study: Mashhad). https://jest.srbiau.ac.ir/article_16627_a05aa5f4ce668fa35d5a21995ef50213.pdf
  5. پودینه، م.، حسین قلی زاده، ر.، و مهرام، ب. (2019). Social responsibility of school: A case study of two girls' middle schools in Mashhad City. https://doaj.org/article/e6aa898a8f3d4a2dbe03d3c5a7835a10