«یالا یالا بارونی»: مردم نگاری آیین باران خواهی در ایل بهمئی
مقدمه
در فرهنگ های ایلی و عشایری ایران، آیین های باران خواهی جایگاهی ویژه دارند. کمبود بارش، وابستگی مستقیم زندگی روزمره به باران و نقش آن در کشاورزی و دامداری موجب شده است که باران نه تنها یک پدیده طبیعی، بلکه عنصری قدسی و حامل معناهای اجتماعی و دینی تلقی شود (میرچا الیاده، 1378: 214). در میان ایل بهمئی (به ویژه در مناطق دیشموک، لیکک، صیدون و...) آیینی با عنوان «یالا یالا بارونی» (یا الله یا الله باران ببار) به عنوان یکی از نمودهای باران خواهی رواج دارد. این آیین با آواز جمعی، حرکت گروهی و نوعی نیایش دسته جمعی همراه است و نشان دهنده پیوندی عمیق میان انسان، طبیعت و امر قدسی در جهان بینی بومی است.
اهمیت مطالعه این آیین از دو منظر قابل توجه است: نخست، جنبه مردم نگارانه آن که به ثبت و بازنمایی یک سنت فرهنگی در حال زوال کمک می کند؛ دوم، وجه نمادشناسانه و کارکردی آن که نشان می دهد چگونه یک جامعه محلی از طریق مناسک و آیین ها با بحران های طبیعی و روانی مواجه می شود؛ بنابراین، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد مردم نگاری و با تکیه بر توصیف عینی و داده های میدانی، آیین «یالا یالا بارونی» در ایل بهمئی را بررسی کند.
چارچوب نظری
مطالعه آیین های باران خواهی در چارچوب نظری مردم شناسی و دین پژوهی قابل انجام است. ویکتور ترنر (Victor Turner) مناسک را فرآیندهای اجتماعی می داند که کارکرد اصلی آن ها ایجاد همبستگی و بازتولید نظم اجتماعی است. از این منظر، «یالا یالا بارونی» فراتر از یک نیایش ساده، مناسکی است که انسجام جمعی و امید اجتماعی را بازتولید می کند.
از سوی دیگر، میرچا الیاده (Mircea Eliade) در مطالعات اسطوره و آیین نشان می دهد که باران در فرهنگ های سنتی همواره حامل معنای احیا، زایش و بازگشت به زندگی است. در آیین های باران خواهی، انسان ها با تکرار رفتارهای نمادین می کوشند خود را با نظم کیهانی هماهنگ کنند و بارش باران را تسریع کنند.
همچنین، نظریه کارکردگرایی برونیسلاو مالینوفسکی (Bronisław Malinowski) می تواند توضیح دهد که آیین هایی نظیر «یالا یالا بارونی» پاسخی فرهنگی به شرایط بحرانی (خشکسالی) هستند. چنین مناسکی علاوه بر نقش معنوی، موجب تخلیه روانی، کاهش اضطراب و تقویت روحیه جمعی می شوند.
با این مبانی نظری، می توان «یالا یالا بارونی» را آیینی دانست که در بستر فرهنگ ایلی- عشایری بهمئی، هم کارکرد معنوی- دینی دارد و هم کارکرد اجتماعی- روانی.
تحلیل (مردم نگاری آیین)
۱- بستر فرهنگی و تاریخی: ایل بهمئی بخشی از لرهای جنوبی است که در مناطق مرزی استان های کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری زیست می کند. معیشت اصلی آنان مبتنی بر دامداری کوچ نشین و کشاورزی سنتی است. باران برای این جامعه نه تنها منبع حیات، بلکه نماد برکت و امنیت بوده است. در چنین زمینه ای، آیین هایی چون «یالا یالا بارونی» شکل گرفته اند تا در مواقع خشکسالی، نیایش جمعی به باران را تحقق بخشند.
۲- توصیف آیین «یالا یالا بارونی»: آیین معمولا در فصل های کم بارش و در شرایطی که خشکسالی تهدیدی جدی برای دام ها و محصولات کشاورزی محسوب می شد، اجرا می گردید. گروهی از نوجوانان و کودکان- و گاه مردان- در کوچه ها و دشت ها گرد هم می آمدند. درحالی که دسته جمعی حرکت می کردند، هم صدا می خواندند:
«یالا یالا بارونی، خدا ببارونه بارونی...»، «اوش دایی، نونش بیه» (آبش را دادی، نانش را هم بده) و...
این آواز ساده اما پرمعنا، با ریتمی تکراری و ناله وار اجرا می شد. نوجوانان در صف های کوچک دست در دست هم حرکت می کردند و کودکان با سبدهایی که در آن ها وسایل نمادین یا اشیای ساده قرار داشت، گروه را همراهی می کردند. در پایان مراسم، معمولا نذری یا خوراکی ساده ای میان شرکت کنندگان توزیع می شد که نشان از پیوند آیین با مفهوم خیر و برکت داشت.
۳- نقش نوجوانان و کودکان: در بسیاری از روایت های شفاهی، نوجوانان و کودکان نقش اصلی را در اجرای آیین ایفا می کردند. نوجوانان اعم از پسران و دختران به عنوان نگهبانان سنت های شفاهی و انتقال دهندگان باورهای دینی، مسئولیت هدایت مراسم را بر عهده داشتند. نوجوانان نیز به عنوان «صدای پاک و بی گناه» باور داشتند که دعا و آوازشان زودتر مستجاب می شود. این حضور دوگانه نشان دهنده اهمیت جنسیت و سن در ساختار آیینی ایل بهمئی است.
۴- عناصر نمادین آیین: مهم ترین آیین نمادین یالا یالا بارونی عبارت اند از: 1. باران به عنوان نماد حیات: در فرهنگ بومی، باران مساوی با زندگی، باروری زمین و برکت است. 2. آواز جمعی: تکرار «یالا یالا»(یا الله یا الله) علاوه بر کارکرد موسیقایی، نوعی ذکر و نیایش جمعی به شمار می رود. 3. حرکت گروهی در فضای باز: نشان دهنده همبستگی اجتماعی و نوعی نمایش عمومی دعاست. 4. نذر و اطعام: پیوند آیین با مفهوم بخشش و خیرخواهی جمعی.
۵- کارکردهای اجتماعی فرهنگی: بر اساس مشاهدات میدانی و روایت های محلی، این آیین چند کارکرد عمده داشته است: 1. تقویت انسجام اجتماعی: گردهم آیی اهالی و هم صدایی آنان موجب همبستگی بیشتر می شد. 2. کاهش اضطراب روانی: خشکسالی یک بحران شدید بود و آیین باران خواهی باعث آرامش و امید در جامعه می شد. 3. انتقال فرهنگ شفاهی: کودکان از طریق مشارکت در آیین، با زبان، موسیقی و باورهای نیاکان خود آشنا می شدند. 4. بعد دینی قدسی: ارتباط مستقیم با باور به خداوند و قدرت متعالی که باران را نازل می کند.
۶- مقایسه با آیین های مشابه در ایران: آیین های باران خواهی در نقاط مختلف ایران وجود دارند: «چمچه خاتون» در کردستان، «عروسک باران» در گیلان و «بله برون بارونی» در فارس. در همه این نمونه ها، عناصر مشترکی چون آواز جمعی، حرکت دسته جمعی، عروسک یا نماد باران و حضور کودکان دیده می شود. این همسانی ها نشان می دهد که «یالا یالا بارونی» بخشی از یک سنت گسترده ایرانی- اسلامی در مواجهه با خشکسالی است، اما ویژگی خاص آن در سادگی کلام و لحن ناله وار و عاطفی ایل بهمئی نهفته است.
نتیجه گیری
آیین «یالا یالا بارونی» را می توان نمونه ای ارزشمند از فرهنگ آیینی ایل بهمئی دانست که نشان دهنده رابطه پیچیده انسان با طبیعت و امر قدسی است. این آیین علاوه بر کارکرد معنوی، نقشی کلیدی در همبستگی اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی و ایجاد امید در شرایط بحران ایفا می کرد.
با توجه به تغییرات اقلیمی، مهاجرت روستایی- عشایری و دگرگونی های فرهنگی معاصر، این آیین در معرض فراموشی و زوال قرار گرفته است. ثبت و مطالعه مردم نگارانه آن نه تنها به حفظ میراث ناملموس ایل بهمئی کمک می کند، بلکه می تواند درک ما از نقش آیین ها در مدیریت بحران های طبیعی و اجتماعی را عمیق تر سازد.
در نهایت، «یالا یالا بارونی» را باید آیینی دانست که فراتر از نیایش باران، بازتاب دهنده جهان بینی بومی، پیوند ناگسستنی جامعه با طبیعت و ایمان عمیق به قدرت خداوند در زندگی عشایری است. پژوهش های بیشتر می تواند با رویکرد تطبیقی، جایگاه این آیین را در منظومه آیین های باران خواهی ایران و حتی خاورمیانه روشن تر کند.
