از اختلاس تا اشرافیت بی مایه: چهره واقعی غارتگران انقلاب

از اختلاس تا اشرافیت بی مایه: چهره واقعی غارتگران انقلاب

تحلیل و پژوهش : دکتر نورالدین جعفری هزارانی

مقدمه: انقلاب برای مردم، غنیمت برای مسئولان

انقلابی که با خون جوانان و آرمان عدالت خواهی شکل گرفت، امروز به سفره ای رنگین برای نورچشمی ها و آقازاده ها تبدیل شده است. شعارهای ساده زیستی، مبارزه با فساد، و دفاع از مستضعفان، در عمل به پوششی برای اشرافیت پنهان، اختلاس های میلیاردی، و زندگی های لاکچری بدل شده اند. این یادداشت، پرده از چهره واقعی کسانی برمی دارد که انقلاب را غارت کردند، نه خدمت.

اختلاس های نجومی؛ از جزایری تا زنجانی

فساد مالی در جمهوری اسلامی ایران، نه یک حادثه، بلکه یک ساختار است. از دهه ۷۰ تا امروز، پرونده های اختلاس یکی پس از دیگری رسانه ای شده اند، اما مجازات ها یا اجرا نشده اند یا به فراموشی سپرده شده اند

• شهرام جزایری با اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی، نماد آغاز فساد سازمان یافته شد.

• بابک زنجانی با اختلاس ۳.۴ میلیارد دلار، بزرگ ترین پرونده فساد مالی تاریخ ایران را رقم زد، اما با وجود حکم اعدام، آزادانه در زندان ویژه زندگی می کرد و حتی برخی منابع از رفت وآمدهای غیررسمی او خبر می دادند و امروزه با تمسخر ملت و نهاد های قانونی آزادانه بیزینس خود را گسترش میدهد..

• پرونده های بانک ملی، بنیاد شهید، پتروشیمی، و صندوق ذخیره فرهنگیان، همگی نشان می دهند که فساد نه استثنا، بلکه قاعده ای در ساختار قدرت شده است.

در سال ۲۰۲۴، ایران در رتبه ۱۵۱ فساد مالی در میان ۱۸۰ کشور جهان قرار گرفت؛ جایگاهی شرم آور برای کشوری که روزی مدعی «حکومت عدل علوی» بود.

آقازاده ها در غرب، مردم در صف مرغ

در حالی که مردم برای خرید مرغ و دارو در صف می ایستند، فرزندان مسئولان در خیابان های پاریس، لندن و تورنتو با خودروهای لوکس و خانه های چندمیلیون دلاری زندگی می کنند:

• فرزندان قالیباف در سفر ترکیه برای خرید سیسمونی، نماد اشرافیت پنهان شدند.

• فرزندان علی شمخانی با شرکت کشتیرانی «ادمیرال»، به سلطان معاملات نفت ایران و روسیه تبدیل شده اند. .

• در حالی که پدران شان از «اقتصاد مقاومتی» سخن می گویند، فرزندان شان در غرب با دلارهای نفتی خوش می گذرانند.

عروسی های میلیاردی و سبک زندگی لاکچری

مراسم عروسی دختر علی شمخانی در هتل اسپیناس پالاس تهران، با هزینه های میلیاردی، موجی از خشم عمومی را برانگیخت. در شرایطی که مردم زیر بار تورم له می شوند، این مراسم با پوشش مدرن و تجملاتی برگزار شد و تصاویر آن در فضای مجازی دست به دست شد.

مردم حق دارند بپرسند: این هزینه ها از کجا آمده؟ آیا ارتباطی با کشتی های نفتی پسران شمخانی دارد؟ آیا این همان «ساده زیستی مسئولان» است که وعده اش را داده بودند؟

زاکانی؛ شهردار شعارها، نه عمل

علیرضا زاکانی، شهردار تهران، با شعار مبارزه با فساد وارد میدان شد، اما عملکردش چیزی جز تبلیغات و پروژه های نمایشی نبوده است:

• در شورای شهر، بارها به عملکرد فشل شهرداری و استخدام های فامیلی و فروش میز مدیریت اعتراض شده است.

• وعده های او برای شفاف سازی دارایی ها، انتخاب بازرس ویژه، و اجرای قانون تعارض منافع، هیچ گاه عملی نشد.

• حتی مصطفی میرسلیم، اصولگرای باسابقه، از «خلاف شویی» در کمیسیون ماده ۵ شهرداری تهران پرده برداشت.

نتیجه گیری: سقوط اخلاقی قدرت

امروز، نه تنها فساد مالی، بلکه سقوط اخلاقی در راس قدرت مشهود است. از تعدد زوجات پنهانی برخی مسئولان گرفته تا سوءاستفاده از موقعیت امنیتی برای منافع شخصی، همه نشان می دهند که فاصله میان شعار و واقعیت، از همیشه بیشتر شده است.

مردمی که انقلاب کردند تا عدالت ببینند، امروز شاهد غارت بیت المال، اشرافیت بی مایه، و ریاکاری سیاسی هستند. این دوگانگی، اعتماد عمومی را نابود کرده و آینده کشور را تهدید می کند.

تا زمانی که این غارتگران انقلاب پاسخ گو نشوند، هیچ اصلاحی ممکن نیست. و تا زمانی که مردم سکوت کنند، این چرخه فساد ادامه خواهد داشت.

این در حالیست که در راس نظام مقام معظم رهبری و رئیس جمهور منتخب دکتر پزشکیان زندگی بسیار ساده و بی پیراییه ای دارند و هیچ نقطه تاریکی در زندگی شخصی آنها دیده نمیشود.لذا ملت ایران حق دارد از نهادهای نظارتی اجرای قانون را خواستار شود.