چارچوب جنسیتی اصلاحات حمایت از کودکان در استرالیا
در استرالیا، مانند سایر حوزه های قضایی، حمایت از فرزند به یک موضوع داغ سیاسی تبدیل شده است، موضوعی که پتانسیل تعمیق و به چالش کشیدن درک اجتماعی-حقوقی از مردانگی، استقلال و ساختار قانونی «شخصیت پدر» را دارد. با این حال، تا به امروز، کار جامعه شناختی در مورد اصلاحات حمایت از فرزند در استرالیا بر توصیف پیامدهای آشکار متمرکز بوده است و تاکید بسیار کمتری بر تحلیل چارچوب پنهان حمایت از فرزند به عنوان یک مسئله سیاست گذاری داشته است. در این مقاله، ما مفهوم چارچوب بندی باچی (۱۹۹۹) را بر مفهوم تحلیل مسیر سیاست گذاری گیل (۱۹۹۹) اعمال کردیم تا ارتباطات و گسستگی های بین توصیه های ارائه شده در بخش حمایت از فرزند از تحقیق در مورد حضانت فرزند در سال ۲۰۰۳، گزارش بعدی کارگروه حمایت از فرزند در سال ۲۰۰۵ که به این توصیه ها پاسخ داد، و اصلاحات قانونی حاصل از آن در سال های ۲۰۰۶-۲۰۰۸ را تحلیل کنیم. چارچوب بندی حمایت از فرزند چیزی بیش از یک پاسخ به ادعاهای فعالان حقوق مردان بود مبنی بر اینکه طرح قبلی حمایت از فرزند از مردان می خواست که مبلغ زیادی بپردازند و منصفانه نبود. این امر، ساختار اجتماعی-حقوقی مردان را به عنوان افرادی مستقل و از نظر مالی و عاطفی خوداتکا که زندگی و امور مالی خود را کنترل می کنند، تقویت کرد. حمایت از فرزند کمتر به عنوان یک مسئله مالی و بیشتر به عنوان یک مسئله مردانگی و هویت در ساختارها و روابط خانوادگی در حال تغییر، مطرح می شود.
کی کوک، کریستین ناتالیر
مجله بین المللی حقوق، سیاست و خانواده ، جلد ۲۷، شماره ۱، آوریل ۲۰۱۳، صفحات ۲۸ تا ۵۰.