سایه خیالی جنگ بر قامت ایران

28 مهر 1404 - خواندن 3 دقیقه - 226 بازدید


در طول 4 ماه اخیر رکود، افزایش قیمت دلار و طلا، تورم، کاهش معاملات املاک در اثر نگرانی از وقوع مجدد و شدیدتر جنگ، چالشی است که دامن گیر اقتصاد ایران شده که از پیشامد روزگار خواست و برنامه دشمن نیز دقیقا همین شرایط است.

هدف صدمه زدن، عقب نگه داشتن، جهت دهی به افکار و تمرکز مردم و دولت از مسائل اقتصادی و پیشرفت به مسائل امنیتی و نیازهای ابتدایی است، نه از بین بردن ساختار سیاسی یا زیرساخت های کشور به وسیله جنگ. امروزه بزرگ ترین مرکز ایران شناسی و همچنین عظیم ترین مرکز شیعه شناسی در جهان در اسراییل فعالیت می کند، پس آنها شناخت بسیار دقیقی از ما دارند و دچار اشتباهات محاسباتی نخواهند شد و هدف خود را هرگز از بین بردن نظام سیاسی قرار نخواهند داد. آن ها این مهم را خوب می دانند که ایران مانند سوریه، عراق، افغانستان یا اوکراین نیست و نمی توانند به طور مستقیم با آن مقابله کنند.


 

غرب سه هدف عمده را در ایران دنبال می کند:

1. تمرکز زدایی از توجه بیشتر به اقتصاد ایران

2. تضعیف و توزیع قدرت حاکمان کشور

3. مردمی سازی تدریجی ایران

که این اهداف با فرضیه نابود کردن، جنگ تمام عیار یا از بین بردن جمهوری اسلامی متناسب نیست، لذا هدف همچنان شکاف هرچه بیشتر میان دولت و ملت است که با تضعیف اقتصاد و ارکان قدرت در کشور درحال پیش روی است. آنها صرفا می خواهند که ما را عقب نگه دارند و هزینه تحمیل کنند. همانگونه که ریگان در طول ریاست جمهوری، با سیاست های خود 32 میلیارد دلار به اقتصاد بیمار شوروی هزینه تحمیل کرد.


 

راهکار مقابله با این رویه ایجاد مکانیزم منطقی و عقلانی تعیین مدیران و مسئولان حاکمیتی است. خصوصا در نهادهای تاثیرگذاری مانند شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای راهبردی سیاست خارجی یا نهادهای اقتصادی وابسته به دفتر مقام معظم رهبری(حفظ الله) مانند ستاد اجرایی فرمان حضرت امام خمینی(ره). افراد تصمیم گیر در این نهادها باید مورد اعتماد و شناخت مردم بوده و درک درستی از ذهنیات و انتظارات آنها داشته باشند. این مکانیزم می تواند تصمیم و اراده حاکمیت به سمت عقلانیت و به روز رسانی نگاه های اقتصادی و اجتماعی را در حکومت به مردم منتقل کند. البته این روند باید به مرور و تدریجی انجام شود.


*