عاملیت الگوریتمی و تجربه مخاطب در رسانه های هوشمند

28 مهر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 28 بازدید



با نفوذ روزافزون هوش مصنوعی در رسانه های دیجیتال، ماهیت ارتباطات و تعاملات اجتماعی دچار تحول بنیادین شده است. در رویکردهای سنتی علوم اجتماعی و ارتباطات، انسان تنها کنشگر اصلی شناخته می شد و رسانه ها نقش واسطه ای داشتند. اما الگوریتم های هوشمند امروزی، فراتر از ابزار ساده، نقش کنشگر فعال در شبکه های رسانه ای را ایفا می کنند و پیام ها را نه تنها توزیع، بلکه تولید و جهت دهی می کنند.


در حالی که نظریه های معاصر مانند Actor-Network Theory و Structuration Theory به نقش غیرانسان ها در شبکه اجتماعی اشاره دارند، عمدتا تمرکز آن ها بر ابعاد ساختاری و شبکه ای است و به تجربه روانی مخاطب توجه کافی ندارند. پژوهش های روان شناسی اجتماعی و شناختی نشان می دهد که مخاطبان در مواجهه با هوش مصنوعی، به الگوریتم ها ویژگی های انسانی و ظرفیت تصمیم گیری مستقل نسبت می دهند؛ پدیده ای که با مفاهیم انسان انگاری (Anthropomorphism) و حضور اجتماعی (Social Presence) قابل تحلیل است.


این تجربه روانی، نحوه اعتماد، پذیرش و وابستگی کاربران به رسانه های هوشمند را شکل می دهد و باعث ظهور نوع جدیدی از قدرت نرم الگوریتمیک می شود که چارچوب های کلاسیک علوم اجتماعی قادر به توضیح کامل آن نیستند. از این رو، بررسی تعامل انسان و الگوریتم و تحلیل تجربه مخاطب، نه تنها به درک عمیق تر فرایندهای ارتباطی در عصر دیجیتال کمک می کند، بلکه راهنمای طراحی رسانه ها، پلتفرم های هوشمند و سیاست گذاری رسانه ای نیز خواهد بود.


در نتیجه، شناخت عاملیت الگوریتمی و تجربه روانی مخاطب، کلید درک سازوکارهای نوین ارتباط و تعامل اجتماعی است و می تواند پایه ای برای پژوهش های علمی و کاربردی میان رشته ای در حوزه رسانه و روان شناسی باشد.