واقع گرایی ماکیاولیستی در سیاست | تحلیل دکتر موسوی فرد | پایگاه خبری تک صدا

27 مهر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 5508 بازدید
خلاصه تحلیلی : نیکولو ماکیاولی را می توان بنیان گذار واقع گرایی سیاسی مدرن دانست. او با تفکیک قلمرو سیاست از اخلاق سنتی، مسیر را برای تحلیلی عینی تر از قدرت هموار کرد. میراث فکری او نه تنها بر اندیشمندانی چون هابز، روسو و مارکس تاثیر گذاشت،در تحلیل پایگاه خبری تک صدا در ادامه دکترسیدمحمدرضا موسوی فرد معتقد است این رویکرد منجر به شکل گیری مفهوم «ماکیاولیسم» به عنوان توصیفی برای کنش های سیاسی سودگرایانه شد.

هسته مرکزی فلسفه ماکیاولی

مهم ترین اثر ماکیاولی، «شهریار»، تجلی گاه اصلی دیدگاه های او درباره قدرت، حکومت و رفتار سیاسی است. در این چارچوب، اصل مشهور «هدف وسیله را توجیه می کند» به عنوان یکی از آموزه های بنیادین فلسفه سیاسی او شناخته می شود. از نگاه او، یک فرمانروا برای حفظ ثبات و بقای حکومت، باید هم زمان ویژگی های «شیر» (قدرت و قاطعیت) و «روباه» (زیرکی و فریب) را در خود پرورش دهد.



تاثیر ماکیاولی بر نظریه های سیاسی بعدی

واقع گرایی ماکیاولی تاثیر عمیقی بر فلسفه سیاسی و نظریه های روابط بین الملل گذاشت. در اندیشه واقع گرایی، قدرت بنیان روابط سیاسی است و دولت ها به عنوان بازیگران عقلانی همواره در پی کسب، حفظ و افزایش آن هستند. مفاهیم محوری او مانند منافع ملی و حفظ قدرت، بعدها در قالب مکتب واقع گرایی و به ویژه در آرای اندیشمندانی مانند هانس مورگنتا بسط یافت.


برآیند مختصر 

ماکیاولی با اثر انقلابی خود، «شهریار»، مبانی واقع گرایی سیاسی را در عصر مدرن بنیان نهاد. اگرچه دیدگاه های او همواره با چالش های اخلاقی مواجه بوده، اما تاثیر ژرف او در شکل دهی به پارادایم واقع گرایی در سیاست و روابط بین الملل انکارناپذیر است.تحلیل قابل دسترسی کامل در :

https://takeseda.ir/?p=25567