دکتر آیدا بهروزی
دانش آموخته دانشگاه انگلستان/پسادكتري مديريت/استاديار سازمان دانشگاهيان ITIc محقق و پژوهشگر/مولف مقاله بين المللي و كتاب/كارشناس مترجم زبان ايتاليايي
32 یادداشت منتشر شدهساخت فرهنگ سازمانی :از بحران تا فرصت
مدیریت بحران در کسب وکار به معنای پیش بینی، آمادگی و واکنش موثر در برابر رخدادهایی است که ثبات سازمان را تهدید می کنند. در فضای رقابتی و پرنوسان امروز، بحران ها می توانند از اختلالات زنجیره تامین تا حملات سایبری و بحران اعتماد عمومی گسترده باشند. رویکردهای سنتی که تنها به مدیریت واکنش پس از بحران می پرداختند، دیگر کافی نیستند. اکنون، راهبردهای نوین بر پیشگیری، چابکی تصمیم گیری و استفاده از فناوری تمرکز دارند.
۱. پیش بینی و تحلیل داده محور
سازمان ها با استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل داده های بزرگ می توانند شاخص های هشدار زودرس را شناسایی کنند. برای مثال، پایش لحظه ای نظرات مشتریان در شبکه های اجتماعی یا شاخص های جریان نقدینگی داخلی به مدیران امکان می دهد نشانه های آغاز بحران را زودتر ببینند.
۲. چابکی سازمانی و ساختارهای واکنشی
ایجاد تیم های بین وظیفه ای با اختیار تصمیم گیری سریع، از ارکان مدیریت بحران نوین است. این تیم ها می توانند بدون بروکراسی سنگین، در زمان کوتاه راه حل های اجرایی ارائه دهند. سیستم های تصمیم گیری مبتنی بر OKR یا 4S نیز می توانند در هماهنگی واحدهای مختلف نقش کلیدی داشته باشند.
۳. شفافیت ارتباطات در زمان بحران
ارتباطات صادقانه و منسجم با ذینفعان (کارکنان، مشتریان، سهام داران) سبب حفظ اعتماد در حین بحران می شود. استفاده از پلتفرم های دیجیتال ارتباط درون سازمانی، انتشار به موقع اطلاعات و سخنگوی واحد از اشتباهات ارتباطی و شایعه سازی جلوگیری می کند.
۴. تاب آوری و یادگیری سازمانی
سازمانی که پس از بحران بتواند عملکرد خود را بازبینی کرده و درس آموخته ها را در فرایندهای جدید ادغام کند، سازمانی تاب آور است. اجرای چرخه PDCA (Plan–Do–Check–Act) پس از هر بحران، فرهنگ یادگیری مداوم و انطباق پذیری را تقویت می کند.
۵. بهره گیری از فناوری های نوین
بلوک چین برای تضمین شفافیت زنجیره تامین، محیط های ابری برای تداوم دسترسی داده ها، و اتوماسیون هوشمند برای کاهش ریسک انسانی از ابزارهای کارآمد در مدیریت بحران نوین هستند. سرمایه گذاری در زیرساخت های فناورانه نوعی بیمه در برابر بحران های آتی محسوب می شودمدیریت بحران در کسب وکار تنها به جنبه های فنی و ساختاری محدود نمی شود؛ بلکه در عمق آن، مسئله ای انسانی و اجتماعی قرار دارد که مستقیما با احساسات، اعتماد و همبستگی افراد درگیر در سازمان مرتبط است. هر بحران برای افراد درون سازمان، خانواد ه ها و جامعه پیرامونی آن، تجربه ای پراسترس و گاه ناامیدکننده است که می تواند سلامت روان و انگیزه آنها را تحت تاثیر قرار دهد.مدیریت بحران به معنای درک و پاسخگویی به نیازهای عاطفی و اجتماعی افراد در لحظات بحرانی است. اینکه مدیریت بتواند فضایی امن و همراه با حمایت روانی فراهم کند، اعتماد را حفظ کرده و حس تعلق به تیم را تقویت نماید، می تواند نقش تعیین کننده ای در عبور موفق از بحران داشته باشد.راهکار های اصلی عبارتند از: ارتباط همدلانه و شفاف: گوش دادن فعال به نگرانی ها و دغدغه های کارکنان و پاسخگویی با صداقت، استرس را کاهش می دهد و مانع از گسترش شایعات و ابهام می شود.
• تقویت همبستگی و کار گروهی: تشویق به همکاری و حمایت متقابل بین اعضای سازمان، به افراد قدرت می دهد تا با اضطراب های ناشی از بحران بهتر مقابله کنند.
• پشتیبانی روانی: فراهم کردن دسترسی به مشاوران روان شناسی یا مربیان مهارت های مدیریت استرس می تواند به حفظ سلامت روانی کمک کند.
• افزایش تاب آوری فردی و جمعی: آموزش مهارت های مقابله با بحران و تقویت باور به توانمندی های شخصی و سازمانی موجب افزایش امید و انگیزه می شود.
به این ترتیب، مدیریت بحران انسانی فراتر از فرآیندهای اداری، تولید یک فرهنگ سازمانی است که در آن هر فرد احساس می کند دیده شده و حمایت می شود. این دیدگاه نه تنها به رفع بحران کمک می کند، بلکه سبب بهبود روابط بین افراد و تقویت روح تیمی می شود که زمینه ساز رشد پایدار کسب وکار است