تاثیر بافت های فرسوده بر هویت بصری شهرها
تاثیر بافت های فرسوده بر هویت بصری شهرها
به قلم: مهندس هادی زرقانی
مدرس دانشگاه و مدیرعامل گروه ساختمانی زرقانی
چکیده
بافت های فرسوده شهری به عنوان بخشی از ساختار تاریخی و اجتماعی شهرها، نقشی تعیین کننده در شکل گیری هویت بصری ایفا می کنند. با گذشت زمان، فرسودگی کالبدی، عملکردی و اجتماعی این بافت ها نه تنها چهره ی شهر را مخدوش می سازد، بلکه موجب تضعیف حس تعلق و کاهش ارزش های فرهنگی در ذهن شهروندان می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد مختلف تاثیر بافت های فرسوده بر هویت بصری شهرها و ارائه ی راهکارهایی برای بازآفرینی این هویت از طریق نوسازی آگاهانه و مشارکت محور است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی بوده و بر پایه ی مطالعات اسنادی و نمونه کاوی در بافت های تاریخی ایران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که فرسودگی، سبب از بین رفتن انسجام فضایی، خوانایی بصری و نمادهای تاریخی شهر می شود و در مقابل، بازآفرینی با رویکرد بوم گرایانه می تواند چهره ی شهر را به هویت اصیل خود بازگرداند.
Abstract
The Impact of Urban Deteriorated Fabrics on the Visual Identity of Cities
By: Eng. Hadi Zarghani, University Lecturer & CEO of Zarghani Construction Group
Urban deteriorated fabrics, as integral parts of the historical and social structure of cities, play a key role in shaping their visual identity. Over time, physical and functional decay distorts the city’s image, weakens the sense of belonging, and diminishes cultural values. This study aims to analyze the impacts of deteriorated urban areas on the visual identity of cities and to propose strategies for identity regeneration through sustainable and participatory urban renewal. The research method is descriptive-analytical, based on literature review and case studies from Iranian historical urban contexts. Findings indicate that deterioration leads to loss of spatial coherence, visual legibility, and symbolic urban identity, whereas contextual and culture-based regeneration can restore the authentic character of cities.
Keywords: Deteriorated fabric, Visual identity, Urban regeneration, Urban landscape, Sense of place
۱. مقدمه
شهرها به عنوان نظام های پویا و زنده، در گذر زمان تحت تاثیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار می گیرند. بخشی از این تغییرات منجر به فرسودگی در بافت های مرکزی و تاریخی شهر می شود؛ بافت هایی که روزگاری نماد پویایی و تعامل اجتماعی بودند، امروزه با مشکلاتی نظیر کهنگی بناها، ناکارآمدی زیرساخت ها و افت کیفیت بصری مواجه اند.
بافت های فرسوده صرفا مساله ای کالبدی نیستند، بلکه آینه ای از هویت شهری و فرهنگی محسوب می شوند. بی توجهی به آن ها، در واقع حذف تدریجی حافظه ی تاریخی و تضعیف هویت بصری شهر است.
۲. مبانی نظری پژوهش
۲-۱. مفهوم هویت بصری شهر
هویت بصری شهر، تجلی کالبدی ارزش ها و ویژگی های فرهنگی یک جامعه است. این هویت از طریق فرم ساختمان ها، نظم فضاها، رنگ ها، مصالح و الگوهای معماری شکل می گیرد و موجب می شود هر شهر چهره ای منحصربه فرد داشته باشد. به تعبیر «کوین لینچ»، شهر زمانی خوانا و قابل درک است که شهروند بتواند از طریق تصویر ذهنی خود، ساختار آن را بازشناسد. بنابراین، هویت بصری حاصل انسجام میان ادراک شهروند و کالبد شهر است.
۲-۲. تعریف بافت فرسوده شهری
بافت فرسوده به نواحی از شهر اطلاق می شود که در اثر گذر زمان، از نظر کالبدی، اجتماعی یا اقتصادی کارایی خود را از دست داده اند. بر اساس معیارهای رسمی در ایران، شاخص های شناسایی این بافت ها شامل ریزدانگی قطعات، نفوذناپذیری معابر و ناپایداری بناهاست. چنین بافت هایی معمولا در محدوده ی مرکزی شهرها و در جوار بافت تاریخی قرار دارند و بخش مهمی از حافظه ی شهری را در خود جای داده اند.
۳. تاثیر بافت های فرسوده بر هویت بصری شهرها
۳-۱. آشفتگی بصری و از بین رفتن انسجام کالبدی
فرسودگی سبب می شود الگوهای فضایی و معماری شهر از نظم اولیه خارج شود. نماهای نامتجانس، مصالح فرسوده، سیم کشی های سطحی و نبود نگهداری مناسب، باعث کاهش خوانایی و زیبایی بصری می شود. در نتیجه، شهر از یکپارچگی تصویری خود فاصله گرفته و دچار گسست در ادراک فضایی می گردد.
۳-۲. زوال میراث تاریخی و فرهنگی
در بسیاری از شهرهای ایران، بافت های قدیمی حامل خاطره ی جمعی و هویت تاریخی اند. تخریب این بافت ها در فرآیند نوسازی های شتاب زده، موجب از بین رفتن نمادهای تاریخی نظیر درهای چوبی، طاق نماها، حیاط های مرکزی و کوچه های باریک می شود. حذف این عناصر، یعنی حذف حافظه ی فرهنگی شهر.
۳-۳. تاثیرات اجتماعی و روانی
محلات فرسوده عموما با مشکلاتی مانند فقر شهری، ناامنی، کاهش تعاملات اجتماعی و احساس بی تعلقی همراه اند. از منظر روان شناسی محیط، ظاهر آشفته و بی روح محله می تواند منجر به احساس انزوا و بی هویتی در ساکنان شود. در چنین شرایطی، شهر دیگر نه مامن زیست، بلکه فضایی موقت و فاقد معنا تلقی می شود.
۴. تحلیل نمونه های موردی
بررسی تطبیقی شهرهای یزد، تبریز و کاشان نشان می دهد که هرگاه سیاست های نوسازی با حفظ بافت تاریخی و مصالح بومی انجام شده، هویت بصری شهر تقویت گشته است. به عنوان نمونه، در پروژه های بازآفرینی یزد، توجه به رنگ خاکی نماها، مصالح سنتی و مقیاس انسانی فضاها سبب شد که شهر ضمن نوسازی، اصالت خود را حفظ کند.
در مقابل، در برخی مناطق جنوبی تهران که نوسازی بدون توجه به زمینه فرهنگی انجام شده، بافت ها به فضاهایی بی هویت و نامتجانس تبدیل شده اند.
۵. راهکارهای ارتقای هویت بصری در بازآفرینی بافت های فرسوده
۱. تدوین ضوابط طراحی شهری مبتنی بر هویت بومی: استفاده از رنگ، مصالح و تناسبات منطقه ای.
۲. مشارکت جامعه محلی در فرآیند بازآفرینی: افزایش حس تعلق و پایداری اجتماعی.
۳. مرمت هوشمندانه ی بناهای تاریخی: حفظ پوسته ی فرهنگی و تبدیل آن به کاربری های جدید.
۴. بهبود زیرساخت های شهری: ارتقای نورپردازی، مبلمان شهری و فضاهای عمومی.
۵. توسعه گردشگری شهری: بهره گیری از ظرفیت فرهنگی و تاریخی برای تقویت اقتصاد محلی.
۶. نتیجه گیری
بافت های فرسوده در عین آنکه نشانه ی کهنگی و فرسایش اند، می توانند سرچشمه ی بازآفرینی و احیای هویت شهری باشند. نوسازی های شتاب زده و فاقد پیوست فرهنگی، چهره ی شهرها را از اصالت تهی کرده است. در مقابل، رویکرد بازآفرینی با محوریت انسان، فرهنگ و محیط، راهی است برای بازگرداندن چهره ی اصیل و بصری شهر.
در نهایت، احیای بافت های فرسوده نه یک پروژه ی عمرانی، بلکه فرآیندی فرهنگی و اجتماعی است که باید با درک هویت، تاریخ و نیازهای انسان معاصر انجام گیرد.
منابع
۱. پاکزاد، ج. (۱۳۹۰). راهنمای طراحی شهری. انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.
۲. حبیبی، م. (۱۳۸۵). از شار تا شهر. انتشارات دانشگاه تهران.
۳. وزارت راه و شهرسازی (۱۳۹۷). ضوابط و معیارهای شناسایی و بهسازی بافت های فرسوده شهری.
۴. Lynch, K. (1960). The Image of the City. MIT Press.
۵. Carmona, M. (2010). Public Places, Urban Spaces: The Dimensions of Urban Design