محمد محمدی پور
دکتری تخصصی رشته مدیریت صنعتی_گرایش مالی ، دانشگاه آزاد اسلامی ایران ، واحد علوم و تحقیقات تهران
21 یادداشت منتشر شده«رکود تورمی و تورم مسکن: خوشه بندی سرمایه گذاران و راهکارهای سیاستگذاری دولت
یادداشت علمی: تحلیل تورم مسکن و رفتار سرمایه گذاران در سال ۱۴۰۴
مقدمه
سال ۱۴۰۴ برای بازار مسکن ایران با رشد قابل توجه قیمتی همراه بود. این تورم ناشی از مجموعه ای از عوامل اقتصاد کلان، محدودیت های عرضه، و رفتار سرمایه گذاران است. کاهش تمایل سازندگان مسکن به سرمایه گذاری، افزایش هزینه نیروی کار، نوسانات قیمتی مصالح کلیدی و جذابیت دارایی های جایگزین مانند دلار و طلا، موجب شد بازار مسکن با کمبود عرضه و افزایش تقاضای سرمایه ای مواجه شود. این یادداشت علمی با استفاده از رویکرد مالی رفتاری و خوشه بندی سرمایه گذاران به تحلیل این شرایط پرداخته و راهکارهای حمایتی دولت را بررسی می کند.
---
۱. عوامل کلان اقتصادی و رکود تولیدی
رکود تورمی حاکم بر اقتصاد باعث کاهش انگیزه سرمایه گذاران و سازندگان مسکن شد. هزینه بالای مصالح، نرخ بهره بانکی و عدم تضمین بازگشت سرمایه، بسیاری از پروژه های جدید را غیرصرفه اقتصادی کرده است. کاهش عرضه مسکن در این شرایط تورمی، فشار قیمتی مضاعف ایجاد می کند.
مشکل اصلی:
سرمایه گذاری محدود در پروژه های ساختمانی.
افزایش تقاضای سرمایه ای به جای تقاضای مصرفی واقعی.
ایجاد چرخه تورمی خودتقویتی در بازار مسکن.
نمونه: تولید مسکن در برخی شهرها تا ۱۵-۲۰٪ کاهش یافته است که مستقیما با تورم قیمت مسکن هم راستا است.
---
۲. رفتار سرمایه گذاران و بازارهای جایگزین
تحلیل مالی رفتاری نشان می دهد که سرمایه گذاران بر اساس انتظارات و تجربه های گذشته، تصمیم گیری می کنند. در شرایط تورم و رکود، تمایل عمومی به سمت دارایی های امن با نقدشوندگی بالا مانند دلار و طلا افزایش یافته است.
خوشه بندی سرمایه گذاران:
خوشه اول: سرمایه گذاران ریسک گریز، که نقدینگی خود را از بازار مسکن خارج کرده و به طلا و ارز روی می آورند.
خوشه دوم: سرمایه گذاران با ریسک متوسط، که صرفا در پروژه های کم ریسک و با بازدهی مطمئن سرمایه گذاری می کنند.
خوشه سوم: سرمایه گذاران پرریسک، که در پروژه های بزرگ و پیچیده ساختمانی با امید بازده بالا فعالیت دارند، اما تعداد آن ها بسیار محدود است.
رفتار این خوشه ها باعث شده نقدینگی از بازار مسکن به بازارهای مالی و کالایی منتقل شود، که خود فشار تورمی بر مسکن را تشدید می کند.
---
۳. محدودیت های نیروی کار و افزایش هزینه ها
کاهش نیروی انسانی تبعه افغانی و گرانی نیروی کار داخلی، فشار هزینه ای مضاعف بر سازندگان وارد کرده است. همچنین نوسانات قیمتی برخی مصالح کلیدی در اثر محدودیت های تولیدی، افزایش هزینه پروژه ها را تشدید کرده است.
نمونه ها:
صنعت سیمان: کاهش تولید ناشی از قطعی برق تابستان، افزایش قیمت و تعطیلی برخی خطوط تولید.
یونولیت: افزایش قیمت جهانی (فوب خلیج فارس) و محدودیت تولید داخلی.
این عوامل ترکیبی باعث شده تا هزینه تمام شده مسکن افزایش یابد و انگیزه سازندگان برای ورود به پروژه های جدید کاهش یابد.
---
۴. راهکارهای حمایتی دولت
در این شرایط، دولت می تواند با مجموعه ای از اقدامات هدفمند، تورم مسکن را مهار کرده و انگیزه سازندگان را افزایش دهد:
1. تسهیلات مالی و مشوق ها:
ارائه وام کم بهره یا ضمانت بازپرداخت برای پروژه های ساختمانی.
تخفیف مالیاتی یا حمایت بیمه ای برای سرمایه گذاران ساختمانی.
2. مدیریت بازار مصالح:
تامین برق پایدار برای صنایع کلیدی مانند سیمان.
واردات هدفمند مصالح استراتژیک و کاهش اختلالات تولیدی.
3. حمایت از نیروی کار:
آموزش و افزایش بهره وری نیروی انسانی داخلی.
ایجاد شرایط کاری مناسب برای کاهش هزینه نیروی کار.
4. ابزارهای مالی جایگزین:
اوراق مشارکت ساخت مسکن و صندوق های سرمایه گذاری ملکی برای جذب نقدینگی.
تشویق سرمایه گذاران ریسک پذیر به ورود به پروژه های ساختمانی با بازدهی مشخص.
---
۵. جمع بندی
تورم مسکن در سال ۱۴۰۴ نتیجه تعامل عوامل اقتصادی، رفتاری و تولیدی است. کاهش تمایل سازندگان، افزایش هزینه ها، نوسانات قیمت مصالح و انتقال سرمایه ها به دارایی های امن باعث شد بازار مسکن با تورم و رکود هم زمان مواجه شود.
راهکارهای دولت باید جامع و هم زمان جنبه های تولیدی، مالی و رفتاری سرمایه گذاران را هدف قرار دهد تا ثبات قیمتی و انگیزه عرضه حفظ شود. استفاده از مدل های مالی رفتاری و خوشه بندی سرمایه گذاران می تواند در طراحی سیاست ها و پیش بینی اثرات تورم مسکن بسیار موثر باشد.