تحلیلی از استاد شهرام آزموده روزنامه نگار ، به یاد دکتر علی عبدلی و خدماتش در تالش؟

21 مهر 1404 - خواندن 7 دقیقه - 259 بازدید

همایش ملی تالش شناسی 



شهرام آزموده روزنامه نگار در ماهنامه تالش _شماره ۱۹۸_ص۴ آورده است : در همه زمانها بوده اند، افرادی که این بخت را داشته اند به سبب تلاش ها و خدماتی که به جامعه نموده اند ، در اذهان زنده مانده اند و گذر زمان هم نتوانسته است نام و آثارشان را از یاد بزداید . این افراد گاه در سطح منطقه ای نامشان جاودانه مانده است و گاه در سطح یک کشور و گاه در سطح جهان نام و یاد و اثری جاودانه از خود به یادگار نهاده اند. نمونه این افراد کم نیستند. از سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی و... بگیرید تا ادیسون و انشتین و بسیاری بزرگان علمی و فرهنگی و نوابغ معروف که هر کدام در رشته ای و به سببی در یادها جاودانه شده اند . 

در بین اقوام مختلف نیز بوده اند افرادی که به سبب فعالیت های فرهنگی، هنری و... در بین هم قومی های خود جاویدنام و جاویدیاد شده اند. افرادی چون خوانندگان و نوازندگان و... که هر کدام از اقوام در کشورهای مختلف نمونه هایی از آنان را دارند .

تالشان و تات ها نیز چنین چهره هایی را دارند که بنا به هنر و خدمات و آثارشان در یادها مانده اند و در ذهن و قلب مردم جایگاه ویژه ای دارند . مرحوم قسمت خانی ، رحیم قاسمی ، مسرور ماسالی ، هادی حمیدی و دهها هنرمند و مردان و زنان بزرگ تات و تالش که ذکر نام همه شان در این جا ممکن نیست .

شک ندارم شما هم با نویسنده این سطور هم باورید که کمتر تالش و تاتی را می توان یافت که اهل کتاب و مجله و مطالعه باشد و نام مرحوم "علی عبدلی" به چشم و گوشش نخورده باشد .

 مردی که پژوهش های مرتبط با تات ها و تالشها با نام او پیوند و گره ناگسستنی دارد . مردی که پنجاه سال از عمر خود از جوانی تا میانسالی و پیری را برای تات و تالش خرج کرد و مایه گذاشت . مردی که از زن و فرزند و مال و دارایی خود گذشت و برای تات ها و تالش وقت و مایه گذاشت تا این دو نام بر تارک منطقه و ایران زمین بدرخشد و امروزه هرآنچه که غیر تات ها و غیر تالشان در باره تات ها و تالشان می دانند بخش اعظمی مدیون تلاش ها و زحمات اوست .

علی عبدلی فقط یک مردم شناس نبود او یک تالش شناس بود . او یک تات شناس بود . او ایران شناس بود . او مورخ بود . او شاعر بود . او ترانه سرا بود . او فیلمنامه نویس بود . او سازنده برنامه رادیویی بود . او آهنگساز بود او... و چنین مردی سهم ما تات ها و تالشان از هستی بود . بیست و پنجم خردادماه ۱۴۰۴ دومین سالگرد سفر ابدی او بود . سفری بی بازگشت که همیشگی ست و دیگر آن چه که از علی عبدلی برای ما مانده او را برای ما تعریف می کند و ما باید او را در آثارش بجوییم و بیابیم . 

اینک که او در میان ما نیست بدان معنا نیست که از یادمان رفته و خواهد رفت . هرگز چنین نیست و نخواهد شد . ما تالشان و تات ها به مرحوم عبدلی بدهکاریم و او در یاد ما جاودانه است و ما باید یادش را همیشه به نیکی حفظ کنیم و گرامی بداریم و با این کار نسبت به او ادای دین کنیم . یاد او گرامی باد و نامش تا همیشه جاودانه باد ! نویسنده شهرام آزموده .

و اما در همین خصوص آقای مصطفی غریبی لاسکی در ماهنامه تالش شماره ۱۹۵ _ص ۲۲ گفته است : نخبگان در جامعه شریان حیات یک نظام تمدنی و پویا هستند . یک ملت برای این که به ریشه ها و عقبه تمدنی و بنیان های فکری و فرهنگی خود پی ببرد باید با تبار و گذشته خویش آشنا باشد و با آنها ارتباط برقرار کند . نسل جدید باید بداند آباء و اجدادش چه اعتبار ، مرتبه و درجه ای داشته اند و از چه اعتبارات و اختصاصاتی برخوردار بوده اند. نخبگان و عالمان یک جامعه ، آینه تمام نمای فرهنگ و نماد جامعه در مقاطع و برهه زمانی مختلف هستند .

قوم تالش که از تمدنی فاخر و تباری تابناک برخوردار است ، در برگ برگ صفحات تاریخ درخشان خویش ، چهره های کم نظیر و بی نظیری دارد که هریک به فراخور خویش قطعه ای از تمدن و فرهنگ ما را ترسیم نموده و نقش و نگار برجسته ای بر این مصحف گران سنگ، حک نموده اند . از این رو ، می توانیم بگوییم هدف از تکریم و بزرگداشت این نوادر روزگار و برسی و واکاوی در احوال و اندیشه این بزرگان است که نسل کنونی با مفاخر و بزرگان اندیشه و فرهنگ خود آشناتر شوند و از آموزه ها و تجارب آنها استفاده کنند و ریشه های فکری خود را قوی تر گردانند .

دکتر عبدلی که روانشان شاد باد از زمره این گونه نوادر است که در تیره تالش و تات اگر تنها نباشد همطرازان اندکی دارد . ایشان به درستی و به موقع توانست با نشر آثاری در خور و شایسته و ارائه مقاله و سمینارهای مختلف هم به چیستی قوم تالش هویت مجدد ببخشند و هم با واکاوی در هزار توی تاریخ ، چیستی قوم تالش را به گویشوران تالشی باز شناساند و نقش پر رنگی در این زمینه ایفا کند .

دوستی ایشان را با حکیم توس مقایسه وی را فردوسی، تات و تالش نامیده بودند که به گمانم سخنی به گزافه نگفته باشند. به هر حال از آنجایی که سخن به درازا کشیده نشود ، باید که راهی که ایشان رفته اند را دیگر پژوهندگان و اساتید ادامه دهند و تنها راه زنده نگه داشتن و شادی این عزیزان بی شک برافراشتن پرچمی است که آنها بلند کرده اند و البته تلنگری باشد که تا این مفاخر ارزشمند در قید حیات هستند بیشتر به آنها بها داده شود و از این تاریخ های زنده درس گرفت و خوشه چینی کرد .


مصطفی غریبی لاسکی:

ماهنامه تالش _ش ۱۹۵_ ص۲۲ 


سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی