مهدی خمری
"پژوهشگر و استادیار مقطع دکتری علوم سیاسی(روابط بین الملل)، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران" ORCID (0009-0006-0125-7184)
5 یادداشت منتشر شدهقوانین بین المللی و منطقه ای در مورد استقرار هوش مصنوعی، موفقیت یا صرفا توصیه
قوانین بین المللی و منطقه ای در مورد استقرار هوش مصنوعی، موفقیت یا صرفا توصیه
توصیه های سیاستی و کاربردی
تاکنون هیچ معاهده بین المللی در مورد استفاده از هوش مصنوعی منعقد نشده است. با این حال، تلاش های بین المللی صورت گرفته است که در زیر به آنها اشاره شده است.
هوشمندسازی فرایند خط مشی گذاری و تصمیم گیری از رویکردهای مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. جوهره اصلی خط مشی گذاری هوشمند نگاه هم زمان و نظام مند به طراحی، پیاده سازی و ارزیابی خط مشی ها و برنامه هاست تا با شکل گیری یک چرخه بازخورد مناسب، نظام خط مشی گذاری خودتصحیح گر شود و به صورت مستمر ارتقا و تحول پیدا کرده و قابلیت و ظرفیت حل مسئله در آن بهبود پیدا کند.
در خط مشی گذاری هوشمند تلاش می شود با بهره گیری از سازوکارهای نوین و جامع، انسجام و هماهنگی میان ذی نفعان در طراحی، اجرا و ارزیابی خط مشی ها و برنامه ها محقق شود. از سوی دیگر در خط مشی گذاری هوشمند نگاه بخشی و تک مقطعی به برنامه ها رفع شده است و با یک نگاه بلندمدت و نظام مند تلاش می شود تا نظام بازخوردگیری و اصلاح مستمر و پیوسته در خط مشی ها شکل گیرد.
نظام حکمرانی و قانونگذاری کشور می تواند از این رویکرد نوین مطرح شده در عرصه خط مشی گذاری و تصمیم گیری به منظور اصلاح فرایندها و رویه های موجود بهره بگیرد. از مباحث مهمی که هم دولت و هم مجلس شورای اسلامی جزء برنامه های خود مطرح کرده اند، هوشمندسازی است که یافته های پژوهش های حاضر کمک شایانی به این عرصه خواهد کرد. در ادامه برخی از پیشنهادها و توصیه های سیاستی و کاربردی بر اساس یافته های ناظر به هوشمندسازی نظام خط مشی گذاری ارائه می شود.
هوشمندسازی از طریق تعریف همکاری هدفمند و استاندارد میان فعالان سیاستی و پژوهشگران دانشگاهی: آنچه موجب ارائه چرخه خط مشی هوشمند شده نیاز به ایجاد هماهنگی بین فعالان سیاستی و پژوهشگرانی که اقدام به ارزیابی و تحلیل برنامه های حاکمیتی می کنند، است. نظام خط مشی گذاری ای هوشمند است که یک چرخه مستمر و پویا از تعامل میان سیاستمداران و سیاست پژوهان ایجاد کند تا همواره بازخوردهای اصلاحی به تصمیم گیران ارائه و سیستم به صورت خودکار اصلاح شود و ظرفیت آن برای اداره و حکمرانی ارتقا پیدا کند.
پیش ارزیابی و ارزیابی مستمر طرح ها و برنامه ها به منظور ایجاد قابلیت تصحیح شوندگی خودکار: از شئون مهم مجلس شورای اسلامی، قانونگذاری است. قانونگذاری هر چقدر دقیق تر، منسجم و جامع باشد باعث می شود که اجرای آن مناسب تر و تحقق اهداف به صورت کامل اتفاق بیفتد. هوشمندسازی قانونگذاری به این صورت است که پیش ارزیابی و ارزیابی مستمر طرح ها و برنامه های پیشنهادی که قرار است به قانون تبدیل شوند، اتفاق بیفتد. این پیش ارزیابی باعث می شود بسیاری از مشکلاتی که بعدها قرار است خط مشی و قانون را با مشکل مواجه کنند، از قبل شناسایی و برای آنها برنامه و راهکار در نظر گرفته شود.
هوشمندسازی نظارت با ایجاد چرخه بازخورد میان طراحی و تدوین قانون و اجرای آن: در حال حاضر نظارت توسط مجلس شورای اسلامی بیشتر با ابزارها و سازوکارهای موجود همچون سوال، استیضاح و ... انجام می شود. از مواردی که می توان به منظور ارتقای کارکرد نظارتی مجلس شورای اسلامی از آن بهره فراوان برد، آموزه های ارزیابی هوشمند است. موضوع ارزیابی قانون در کنار موضوع نظارت بر قوانین باید جزء دستور کارهای مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد و گزارش های ارزیابی برای طرح ها و برنامه های مصوب مجلس شورای اسلامی تهیه و تنظیم شود.به عنوان مثال در صورتی که از ارزیابی هوشمند استفاده نماییم پیشنهادهای ارائه شده توسط نمایندگان می تواند با شواهد پشتیبانی شود و با بهره گیری از این شواهد پیشنهادات سنجیده تر و کارآمدتری ارائه شوند.
طراحی فرایند ارزیابی و پیش ارزیابی حین تدوین خط مشی ها و طرح های قانونی: یکی از نکات کلیدی در چرخه خط مشی هوشمند آن است که مشارکت کنندگان را ملزم می کند تا از ابتدای تدوین خط مشی ها و طرح های قانونی در رابطه با طراحی ارزیابی نیز اقدام کنند. در راستای هوشمندسازی مجلس شورای اسلامی می توان این پیشنهاد را ارائه داد که در حین ارائه طرح های قانونی، نحوه ارزیابی، شاخص ها و فرایند آن مشخص شود. به عبارت دیگر پیوست طرح های مصوب مجلس شورای اسلامی می تواند، یک پیوست ارزیابی هوشمند داشته باشد تا به صورت دوره ای میزان موفقیت آمیز بودن قوانین در تحقق اهداف مشخص شود و از یافته های آن برای اصلاح مستمر و تصحیح قوانین و یا تدوین قوانین جدید بهره جست.
کاربست پایلوت و اجرای محدود قوانین و خط مشی ها پیش از اجرای آن در جامعه: پیاده سازی قانون در مقیاس کلان بدون سنجش تاثیرات آن در مقیاس کوچک تر و بدون آنکه نسبت به تاثیرات و نتایج آن آگاهی وجود داشته باشد می تواند در بردارنده مخاطرات زیادی باشد. اجرای برخی قوانین ممکن است دربردارنده نتایجی باشند که تا قبل از اجرا ناشناخته بوده و کسی نتواند امکان اتفاق افتادن آن را نیز پیش بینی کند و پیاده سازی طرح در مقیاس گسترده بدون توجه به این آثار احتمالی منجر به زیان ها و آسیب های بلندمدت شود؛ ازاین رو می توان چارچوبی به منظور تعیین اینکه آیا طرح مصوب نیاز به اجرای پایلوت دارد یا خیر تعیین شود که براساس آن مواردی که نیاز به اجرای پایلوت دارند، مشخص شوند.
ارزیابی بخشی و منطقه ای برای تشخیص موفقیت خط مشی ها و طرح های قانونی: گاهی یک طرح یکسان در مناطقی که بستر مختلفی دارند نتایجی کاملا متفاوت خواهد داشت و به همین جهت نیاز است تا پیش از اجرا بازخوردی که هر منطقه می تواند به طرح داشته باشد مورد بررسی قرار گیرد. درصورتی که ارزیابی طرح ها آغاز شود با انباشت تجربه ارزیابی طرح ها در مناطق مختلف کشور می توان به رسوب دانشی در این موضوع دست یافت و بر مبنای شواهد قبلی نتایج احتمالی طرح ها پیش بینی شود.