حکمرانی سایبری در ایران — چالش ها و راهکارها
حکمرانی سایبری در ایران — چالش ها و راهکارها
تحولات شتابان فناوری دیجیتال، مرز میان فضای واقعی و مجازی را از میان برده و مفهوم حکمرانی را به سطحی تازه منتقل کرده است؛ سطحی که در آن، قدرت نه فقط در اختیار دولت ها، بلکه در دست پلتفرم ها، شبکه های فراملی و کاربران سازمان یافته قرار دارد. در چنین شرایطی، حکمرانی سایبری به یکی از مسائل راهبردی ایران تبدیل شده است.
۱. مفهوم حکمرانی سایبری
حکمرانی سایبری به مجموعه ای از سیاست ها، نهادها، قوانین و ابزارهایی گفته می شود که برای مدیریت، امنیت و تنظیم روابط در فضای دیجیتال به کار گرفته می شود. هدف آن ایجاد تعادل میان امنیت ملی، آزادی اطلاعات، رشد اقتصادی و اعتماد عمومی است. این حوزه شامل امنیت زیرساخت ها، تنظیم پلتفرم ها، حفاظت از داده ها، مقابله با جرائم سایبری و جنگ شناختی می شود.
۲. چالش های اصلی در حکمرانی سایبری ایران
الف) چندپارگی نهادی و سیاستی
نهادهای متعدد و بعضا موازی در حوزه سایبری فعالیت می کنند و نبود یک فرماندهی و راهبرد واحد، منجر به تصمیم های ناهماهنگ و واکنشی می شود.
ب) شکاف میان ظرفیت نهادی و سرعت تحولات فناورانه
فناوری هایی مانند رمزنگاری، پلتفرم های ارتباطی و هوش مصنوعی با سرعتی بسیار بیشتر از سازوکارهای قانونی پیش می روند. این شکاف باعث می شود سیاست ها اغلب دیرهنگام و ناکارآمد باشند.
ج) کمبود شفافیت و اعتماد عمومی
سیاست گذاری سایبری در ایران عمدتا از بالا به پایین و با اطلاع رسانی محدود صورت می گیرد. همین موضوع بی اعتمادی کاربران و مقاومت اجتماعی در برابر سیاست های تنظیمی را تشدید می کند.
د) وابستگی به زیرساخت های خارجی
بخش عمده ای از جریان داده، پلتفرم ها و حتی زیرساخت های ارتباطی به شرکت ها و شبکه های بین المللی وابسته است که کنترل پذیری داخلی را دشوار می کند.
ه) جنگ شناختی و امنیت نرم
فضای مجازی به میدان جنگ روایت ها تبدیل شده و قدرت های خارجی و شبکه های غیردولتی می توانند بر افکار عمومی و تصمیم گیری های اجتماعی تاثیر بگذارند.
۳. راهکارهای پیشنهادی
۱. ایجاد فرماندهی یکپارچه و شفاف حکمرانی سایبری
ضروری است ساختار نهادی تصمیم گیر در این حوزه متمرکز، پاسخگو و با قابلیت هماهنگی میان بخش های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی بازطراحی شود. چنین ساختاری باید علاوه بر توان دفاعی، ظرفیت گفت وگو با جامعه و بخش خصوصی را نیز داشته باشد.
۲. تنظیم گری هوشمند به جای مداخله سخت گیرانه
سیاست های سخت گیرانه در برابر فناوری های نو تنها به مهاجرت کاربران و تقویت پلتفرم های غیرقابل کنترل منجر می شود. مدل حکمرانی موثر باید بر مشوق ها، شفافیت و قواعد قابل پیش بینی استوار باشد تا هم امنیت ملی حفظ شود و هم نوآوری سرکوب نگردد.
۳. تقویت زیرساخت های بومی با استاندارد جهانی
توسعه سرویس ها و پلتفرم های بومی بدون کیفیت رقابتی اعتمادساز نیست. تقویت استانداردهای فنی، امنیت داده، قابلیت تعامل با جهان و احترام به حقوق کاربران پیش شرط موفقیت در این مسیر است.
۴. افزایش شفافیت و مشارکت عمومی
اعتماد سایبری زمانی شکل می گیرد که کاربران احساس کنند در فرآیند تصمیم سازی سهیم اند و حقوق شان محترم شمرده می شود. گفت وگوی مستمر دولت با دانشگاه ها، بخش خصوصی، نهادهای مدنی و کاربران ضروری است.
۵. تمرکز بر تاب آوری شناختی جامعه
زیرساخت سایبری فقط کابل و سرور نیست؛ ذهن مردم نیز بخشی از آن است. آموزش سواد رسانه ای، توسعه شبکه های راستی آزمایی و تقویت روایت ملی، بخش حیاتی حکمرانی سایبری در عصر جنگ شناختی محسوب می شود.
۴. جمع بندی
حکمرانی سایبری موفق در ایران نه با تمرکز صرف بر کنترل، بلکه با ترکیب هوشمندانه امنیت، شفافیت و مشارکت قابل تحقق است. در جهانی که روایت ها و داده ها مرزها را در می نوردند، سیاست سایبری اگر نتواند اعتماد و مشروعیت داخلی را تقویت کند، حتی قدرتمندترین ابزارهای فنی نیز کارآمد نخواهند بود. ایران در این میدان به راهبردی منسجم، آینده نگر و اجتماعی شده نیاز دارد؛ راهبردی که هم امنیت ملی را پاس بدارد و هم جامعه دیجیتال را توانمند کند.