هوش مصنوعی و پیامد های حقوقی

19 مهر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 110 بازدید

هوش مصنوعی و پیامد های حقوقی


نویسندگان: 

محمدصالح عالمی ، کارشناسی ارشد حقوق 

امیر ترکزبان ، کارشناسی مهندسی کامپیوتر 


پیدایش و گسترش هوش مصنوعی (AI) پیامدها و چالش های حقوقی پیچیده و گسترده ای را در حوزه های مختلف به دنبال داشته است. این پیامدها هم شامل مزایای تحول آفرین برای سیستم حقوقی هستند و هم چالش های جدی برای قوانین موجود و حقوق افراد ایجاد می کنند.

⚖️ مزایای هوش مصنوعی در حوزه حقوق و قضا

​هوش مصنوعی می تواند کارایی، دقت و دسترسی به عدالت را به طور قابل توجهی افزایش دهد:


​افزایش کارایی و کاهش هزینه ها:

تحلیل اسناد و پرونده ها: AI می تواند حجم عظیمی از اسناد قانونی، سوابق قضایی و قراردادها را با سرعت بسیار بالا بررسی، خلاصه سازی و اطلاعات مرتبط را شناسایی کند، که زمان و هزینه تحقیقات حقوقی را کاهش می دهد.

​پیش بینی نتایج پرونده: با تحلیل داده های تاریخی، هوش مصنوعی می تواند نتایج احتمالی دعاوی حقوقی را پیش بینی کند و به وکلا در تدوین استراتژی کمک کند.

افزایش دقت:

​کاهش خطای انسانی: استفاده از ابزارهای AI در تحقیقات حقوقی و بررسی اسناد، احتمال خطاهای انسانی را کاهش می دهد.

دسترسی به اطلاعات حقوقی:

​سیستم های مبتنی بر AI می توانند به صورت ۲۴ ساعته پاسخگوی استعلام های حقوقی روزمره باشند و به افراد در پر کردن فرم های حقوقی کمک کنند.

پیشگیری از جرم:

​با تحلیل داده های جرم و جنایت، AI می تواند الگوهای رفتاری و روند وقوع جرایم را شناسایی کرده و به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه کمک کند .



​پیامدها و چالش های حقوقی هوش مصنوعی 


اغلب به دلیل عدم سازگاری قوانین سنتی با ماهیت خودکار و غیرشفاف سیستم های AI پدید می آیند:

​۱. مسئولیت و پاسخگویی (Liability and Accountability)


​مسئولیت مدنی: یکی از مهم ترین چالش ها این است که در صورت بروز خسارت یا خطا توسط یک سیستم خودکار (مانند خودروهای خودران یا ربات های جراحی)، چه کسی مسئول است؟ (مثلا اپراتور، توسعه دهنده نرم افزار، یا سازنده سخت افزار؟). در برخی مدل های پیشنهادی (مانند اتحادیه اروپا)، رژیم های مسئولیت دوگانه (مسئولیت محض برای سیستم های پرخطر و مسئولیت مبتنی بر تقصیر برای سایر سیستم ها) مطرح شده است.


​مسئولیت کیفری: قائل شدن مسئولیت کیفری برای خود هوش مصنوعی (ماشین) در نظام های حقوقی فعلی، به دلیل عدم امکان نیل به اهداف مجازات (مانند مجازات های بدنی یا سالب آزادی) و فقدان قصد مجرمانه، یک چالش بزرگ محسوب می شود.

​۲. حریم خصوصی و حفاظت از داده ها (Privacy and Data Protection)


​جمع آوری و پردازش داده: ​جمع آوری و پردازش داده: سیستم های AI برای آموزش و کارکرد موثر خود به حجم عظیمی از داده های شخصی نیاز دارند، که این امر نگرانی های جدی در مورد رضایت آگاهانه افراد، امنیت اطلاعات و خطر افشای داده ها توسط الگوریتم ها ایجاد می کند.


​۳. مالکیت فکری (Intellectual Property - IP)

​مالکیت آثار تولیدشده: این سوال مطرح است که مالکیت معنوی (حق تالیف/کپی رایت) آثاری که به طور خودکار توسط هوش مصنوعی (مانند متون، تصاویر، یا موسیقی) تولید می شوند، متعلق به چه کسی است؟ (مثلا توسعه دهنده AI، کاربر، یا خود AI).


​حقوق شخصیت و حق جلوت: هوش مصنوعی مولد می تواند به آسانی جعل های عمیق (Deepfakes) تولید کند و ویژگی های هویتی افراد مشهور یا حتی عادی را تقلید نماید، که این امر تضادهایی با حق جلوت (Right of Publicity) و حقوق شخصیت ایجاد می کند.


​۴. تبعیض و عدالت الگوریتمی ( Bias and Algorithmic Justice)

​سوگیری و تبعیض: اگر داده هایی که برای آموزش AI استفاده می شوند، دارای سوگیری های نژادی، جنسیتی یا سایر تبعیض های اجتماعی باشند، سیستم AI نیز این سوگیری ها را تکرار و تقویت کرده و منجر به نتایج ناعادلانه در حوزه هایی مانند استخدام، اعطای وام، یا تصمیمات قضایی می شود. این امر نقض اصول عدم تبعیض و حقوق مدنی است.


​شفافیت: الگوریتم های پیچیده (جعبه سیاه) اغلب غیرشفاف هستند و درک اینکه چگونه به یک تصمیم رسیده اند دشوار است، که این امر اصل شفافیت قضایی و حق افراد برای دانستن دلیل تصمیم گیری علیه آن ها را به چالش می کشد.


​۵. حقوق کار (Employment Law)

​جایگزینی نیروی کار: هوش مصنوعی بسیاری از وظایف را خودکار می کند و نگرانی هایی را در مورد از دست رفتن برخی مشاغل و پیامدهای آن بر حقوق کار و ثبات اجتماعی ایجاد می کند.

​نقض حریم خصوصی در محیط کار: استفاده از AI برای نظارت بر عملکرد و رفتار کارکنان می تواند حقوق حریم خصوصی آن ها را نقض کند.


​📜 تلاش های قانون گذاری بین المللی

​در پاسخ به این چالش ها، تلاش های جهانی برای تنظیم گری هوش مصنوعی آغاز شده است، که مهم ترین آن ها قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا (EU AI Act) است. این قانون بر اساس سطح ریسک سیستم های هوش مصنوعی، آن ها را طبقه بندی کرده و مقررات سختگیرانه ای را وضع می نماید:

​سیستم های ممنوعه: برای مثال، سیستم های رتبه بندی اجتماعی (Social Scoring) دولتی یا استفاده از داده های بیومتریک برای دسته بندی افراد بر اساس نژاد و مذهب ممنوع است.

​سیستم های پرخطر: مانند AI در حوزه های بهداشت، آموزش، اجرای قانون و سیستم قضایی، که ملزم به رعایت الزامات سختگیرانه ای در خصوص کیفیت داده ها، شفافیت و نظارت انسانی هستند.

​مدل های هوش مصنوعی عمومی (GPAI): این مدل ها نیز بسته به سطح ریسک سیستمی ، مشمول الزامات شفافیت و ایمنی محدودتری خواهند شد.