اقتصاد رسانه: از منطق بازار تا منطق الگوریتم
اقتصاد رسانه: از منطق بازار تا منطق الگوریتم چکیده
اقتصاد رسانه شاخه ای میان رشته ای است که تعامل میان نیروهای اقتصادی و نظام های ارتباطی را بررسی می کند. این حوزه به ویژه در عصر دیجیتال، از الگوهای سنتی تبلیغات و مالکیت رسانه ای به ساختارهای پیچیده تری از داده محوری، پلتفرم سازی و اقتصاد توجه تغییر یافته است. مقاله حاضر با مرور مبانی نظری، بررسی ساختار بازار رسانه و تحلیل اقتصاد پلتفرمی، تلاشی است برای ارائه تصویری جامع از چرخش های اصلی در منطق اقتصادی رسانه ها.
۱. مقدمه
رسانه در جوامع معاصر صرفا ابزار انتقال پیام نیست؛ بلکه صنعتی عظیم و نیرویی شکل دهنده به اقتصاد جهانی است. از روزنامه نگاری قرن نوزدهم تا شبکه های اجتماعی قرن بیست ویکم، هر تغییر فناورانه منطق اقتصادی رسانه را دگرگون کرده است. پرسش بنیادین این است که رسانه ها چگونه ارزش اقتصادی تولید می کنند، و این ارزش چگونه با قدرت فرهنگی و سیاسی گره می خورد.
۲. مبانی نظری اقتصاد رسانه
اقتصاد رسانه بر دو محور کلیدی استوار است: کالا بودن اطلاعات و بازار دوسویه. رسانه ها از یک سو محتوا تولید می کنند و آن را به مخاطبان عرضه می کنند، و از سوی دیگر همین مخاطبان را به تبلیغ کنندگان می فروشند. مدل کلاسیک اقتصاد رسانه، به ویژه در تلویزیون و مطبوعات، بر درآمد تبلیغاتی متکی بود. اما اقتصاددانانی چون دالاس اسمیت و رابرت پیکار نشان داده اند که رسانه ها به دلیل ویژگی «کالای عمومی اطلاعات» و «اثرات بیرونی شبکه»، از منطق بازار آزاد کلاسیک پیروی نمی کنند.
۳. ساختار بازار رسانه و تمرکز مالکیت
یکی از مهم ترین ویژگی های اقتصاد رسانه، تمرکز و ادغام است. شرکت های رسانه ای در پی مقیاس پذیری و کاهش هزینه تولید محتوا، به خرید و ادغام روی می آورند. این تمرکز، پرسش هایی درباره تنوع فرهنگی و استقلال تحریریه مطرح کرده است. در ایران نیز، ساختار بازار رسانه از ترکیبی از مالکیت دولتی و نیمه خصوصی تشکیل شده است که به واسطه سیاست های فرهنگی و مقررات حاکمیتی، از الگوی کلاسیک بازار فاصله دارد.
۴. ظهور اقتصاد دیجیتال و پلتفرم سازی
تحول بزرگ قرن بیست ویکم، گذار از اقتصاد تبلیغات به اقتصاد داده و توجه است. شرکت هایی مانند گوگل، متا و تیک تاک نه تنها رسانه اند، بلکه زیرساخت های اطلاعاتی هستند که از تعامل کاربران داده استخراج می کنند. در این الگو، کاربر هم تولیدکننده است و هم منبع داده. ارزش اقتصادی از طریق الگوریتم هایی حاصل می شود که رفتار کاربر را پیش بینی و هدایت می کنند.
۵. چالش ها و پیامدهای اجتماعی
اقتصاد رسانه ای نوین ضمن ایجاد فرصت های جدید، چالش های اخلاقی و سیاسی عمیقی نیز دارد. تمرکز قدرت داده در دست چند شرکت بزرگ، تهدیدی برای حاکمیت ملی و تنوع فرهنگی است. شکنندگی اقتصاد محتوا و نقش هوش مصنوعی در تولید خبر، ارزش انسانی کار رسانه ای را زیر سوال برده است.
۶. نتیجه گیری
اقتصاد رسانه در مسیر دگرگونی دائمی است؛ از چاپخانه تا الگوریتم، از تبلیغ تا داده. هرچند منطق بازار در شکل دهی به رسانه نقش دارد، اما رسانه صرفا یک کالای اقتصادی نیست. ارزش آن در توانش فرهنگی و نقش اجتماعی آن نهفته است. فهم اقتصاد رسانه، در واقع فهم چگونگی توزیع قدرت در عصر اطلاعات است.
منابع Picard, R. G. (1989). Media Economics: Concepts and Issues. Sage.
Mosco, V. (2009). The Political Economy of Communication. Sage.
Zuboff, S. (2019). The Age of Surveillance Capitalism. PublicAffairs.
دالگرن، پیتر. (۱۳۹۵). رسانه و شهروندی دموکراتیک. ترجمه محمدرضا فرهادی پور.
پیکار، رابرت. (۱۳۹۳). اقتصاد رسانه. ترجمه سید سعیدرضا عاملی