الگوهای استقامت و تسلیم پیامبران در مقابله با خرافات و باطل: بررسی آموزه های قرآن کریم

17 مهر 1404 - خواندن 20 دقیقه - 32 بازدید

1.سوره نساء آیه 125:

ومن احسن دینا ممن اسلم وجهه لله وهو محسن واتبع مله ابراهیم حنیفا ۗ واتخذ الله ابراهیم خلیلا

و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است، و از آیین ابراهیم یکتاپرست حق گرا پیروی کرده است؟ وخدا ابراهیم را [برای حق گرایی، خلوص، پاکی اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت.

این آیه بیانگر اوج تسلیم و اخلاص در برابر خداوند است. خداوند می فرماید برترین دین آن است که انسان با تمام وجود خود به خدا روی آورد و اعمالش را از روی نیکی و ایمان انجام دهد. پیروی از آیین حضرت ابراهیم به عنوان نماد توحید و پاکی، نشانه ی راه درست است، و به همین سبب خداوند او را به مقام والای خلیل الله (دوست خدا) رساند.

2. سوره آل عمران آیه 84:

قل آمنا بالله وما انزل علینا وما انزل علی ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب والاسباط وما اوتی موسی وعیسی والنبیون من ربهم لا نفرق بین احد منهم ونحن له مسلمون

[ای پیامبر! از جانب خود و پیروانت به همه] بگو: ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [دارای مقام نبوتشان] فرود آمده، و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم، و میان هیچ یک از آنان فرق نمی گذاریم، و ما در برابر او [و فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم.

این آیه نشان دهنده ی وحدت پیامبران و یگانگی پیام الهی است. مومنان حقیقی به همه ی پیامبران و کتاب های آسمانی ایمان دارند و میان آنان تفاوتی نمی گذارند. اساس این ایمان، تسلیم در برابر خداوند یکتا و پذیرش همه ی حقیقت های الهی است.

3.سوره احقاف آیه 25:

تدمر کل شیء بامر ربها فاصبحوا لا یری الا مساکنهم ۚ کذلک نجزی القوم المجرمین

[چنان بادی است که] همه چیز را به فرمان پروردگارش در هم می کوبد و نابود می کند. پس آنان [به سبب آن عذاب] چنان شدند که جز خانه هایشان دیده نمی شد. این گونه مردم گناهکار را کیفر می دهیم.

این آیه نشان دهنده ی قدرت و قهر الهی در اجرای حکم و انتقام الهی است که همه چیز را به فرمان پروردگار نابود می سازد. عذاب توصیف شده طوری است که اقوام گناهکار به جز خانه های متروک خود چیزی از آن ها باقی نماند — نمادی از فروپاشی کامل جامعه گناهکار. آیه هشدار و عبرتی است برای رعایت حق و پرهیز از معصیت؛ نتیجه ی ظلم و انکار حق، کیفر محتوم و عبرت آمیز خواهد بود.

4.سوره شوری آیه 15:

فلذلک فادع ۖ واستقم کما امرت ۖ ولا تتبع اهواءهم ۖ وقل آمنت بما انزل الله من کتاب ۖ وامرت لاعدل بینکم ۖ الله ربنا وربکم ۖ لنا اعمالنا ولکم اعمالکم ۖ لا حجه بیننا وبینکم ۖ الله یجمع بیننا ۖ والیه المصیر

پس آنان را [به سوی همان آیینی که به تو وحی شده] دعوت کن، و همان گونه که ماموری [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهای نفسانی آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم، و مامورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما برای خود ما و اعمال شما برای خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانی نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع می کند، و بازگشت [همه] به سوی اوست.

این آیه فرمانی است به پیامبر برای دعوت به حق، استقامت در راه خدا و پرهیز از پیروی هوای نفس. همچنین بر ایمان به همه کتاب های آسمانی و رعایت عدالت الهی تاکید دارد و یادآور می شود که سرانجام، داوری نهایی میان همگان با خداوند است

5.سوره انعام آیات 83 تا 90:

وتلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه نرفع درجات من نشاء ان ربک حکیم علیم ﴿۸۳﴾این است حجتی که ما ابراهیم را بر قومش دادیم. ما هر که را بخواهیم به درجات رفیع بالا می بریم، که خدای تو به نظام و صلاح عالمیان آگاه و داناست. (۸۳) ووهبنا له اسحاق ویعقوب کلا هدینا ونوحا هدینا من قبل ومن ذریته داوود وسلیمان وایوب ویوسف وموسی وهارون وکذلک نجزی المحسنین ﴿۸۴﴾و ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را عطا کردیم و همه را به راه راست بداشتیم و نوح را پیش از ابراهیم و فرزندانش داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت نمودیم و این چنین نیکوکاران را پاداش می دهیم. (۸۴) وزکریا ویحیی وعیسی والیاس کل من الصالحین ﴿۸۵﴾و هم زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (هدایت کردیم) که همه از نیکوکارانند. (۸۵) واسماعیل والیسع ویونس ولوطا وکلا فضلنا علی العالمین ﴿۸۶﴾و نیز اسماعیل و یسع و یونس و لوط را (هدایت کردیم) و ما همه آن پیغمبران را بر عالمیان شرافت و برتری دادیم. (۸۶) ومن آبائهم وذریاتهم واخوانهم واجتبیناهم وهدیناهم الی صراط مستقیم ﴿۸۷﴾و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آنها را فضیلت داده و آنان را بر دیگران برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم. (۸۷) ذلک هدی الله یهدی به من یشاء من عباده ولو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون ﴿۸۸﴾این است راهنمایی خدا که به آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت می کند، و اگر به خدا شرک می آوردند اعمال آنها نابود می شد. (۸۸) اولئک الذین آتیناهم الکتاب والحکم والنبوه فان یکفر بها هولاء فقد وکلنا بها قوما لیسوا بها بکافرین ﴿۸۹﴾آنها کسانی بودند که ما به آنها کتاب و فرمان و مقام نبوت عطا کردیم، پس اگر این قوم به اینها کافر شوند ما قومی را که هرگز کافر نشوند (مانند علی و شیعیانش که در دل و جان ایمان دارند) بدینها برگمارده ایم. (۸۹) اولئک الذین هدی الله فبهداهم اقتده قل لا اسالکم علیه اجرا ان هو الا ذکری للعالمین ﴿۹۰﴾آنها کسانی بودند که خدا خود آنها را هدایت نمود، تو نیز از راه آنها پیروی نما، و (امت را) بگو که من مزد رسالت از شما نمی خواهم، این نیست جز یاد آوری و پندی برای اهل عالم (که به یاد خدا متذکر شوند). (۹۰)

آیات ۸۳تا ۹۰ سوره انعام تصویری بسیار زیبا از استقامت و پایداری پیامبران الهی ارائه می دهد و پیوندی میان رسالت همه انبیا در مسیر توحید، تسلیم و مقاومت در برابر باطل برقرار می کند. در این آیات، خداوند از حضرت ابراهیم(ع) آغاز می کند و سلسله ای از پیامبران را یاد می کند که هر یک نماد صبر، پایداری، و ایمان در برابر سختی ها بودند.

در ادامه، مقایسه و نمونه هایی از استقامت این پیامبران آورده شده است:

ابراهیم (ع) نماد کامل تسلیم و استقامت در راه ایمان بود؛ در برابر قوم بت پرست ایستاد، بت ها را شکست، در آتش افکنده شد ولی از دعوت خود دست نکشید. خداوند او را به سبب این پایداری «خلیل الله» نامید.

نوح (ع) ۹۵۰ سال مردم را به یکتاپرستی دعوت کرد و با وجود تمسخر، تهدید و انکار قومش، هرگز مایوس نشد. او نمونه ی عالی صبر در تبلیغ دین و اعتماد به وعده الهی است.

موسی (ع) در برابر فرعون، یکی از بزرگ ترین طاغوت های تاریخ، ایستاد و با معجزه و ایمان، قوم خود را از بندگی رهانید. او با همه سختی ها و لجاجت قوم بنی اسرائیل، استقامت و وظیفه محوری را حفظ کرد.

. عیسی (ع) با محبت و صبر، در جامعه ای پر از ریا و ظلم به تبلیغ حق پرداخت، در برابر دشمنی ها از مسیر رحمت و ایمان خارج نشد و بر رسالت الهی پایدار ماند.

یوسف (ع) در برابر حسادت برادران، زندان، وسوسه و غربت، پایدار ماند و ایمانش را حفظ کرد. استقامت او در پاکی و عفت، الگویی ماندگار از مقاومت در برابر نفس است.

ایوب (ع) نماد کامل شکیبایی در مصیبت ها است؛ ثروت، فرزند، و سلامتی اش را از دست داد، ولی گفت: «انی مسنی الضر وانت ارحم الراحمین» او با صبرش به اوج مقام رضایت رسید.

یونس (ع) با وجود سختی ها و اشتباه اولیه در ترک قوم، پس از بازگشت به درگاه خدا، با استقامت و توبه واقعی، نمونه ی ایمان راستین شد.

جمع بندی: این آیات نشان می دهند که همه ی پیامبران در راه حق، ثابت قدم و تسلیم فرمان خدا بودند. خداوند در پایان می فرماید:

«فبهداهم اقتده» یعنی: «به هدایت آنان اقتدا کن» — به این معنا که پیامبر اسلام و همه مومنان باید همان راه استقامت، صبر و ایمان پیامبران گذشته را ادامه دهند.

6.سوره انبیا ایات:ایات 52 تا68

اذ قال لابیه وقومه ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون ﴿۵۲﴾آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این مجسمه هایی که شما ملازم آنها شده اید چیستند (۵۲) قالوا وجدنا آباءنا لها عابدین ﴿۵۳﴾گفتند پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم (۵۳) قال لقد کنتم انتم وآباوکم فی ضلال مبین ﴿۵۴﴾گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودید (۵۴) قالوا اجئتنا بالحق ام انت من اللاعبین ﴿۵۵﴾گفتند آیا حق را برای ما آورده ای یا تو از شوخی کنندگانی (۵۵) قال بل ربکم رب السماوات والارض الذی فطرهن وانا علی ذلکم من الشاهدین ﴿۵۶﴾گفت [نه] بلکه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است همان کسی که آنها را پدید آورده است و من بر این [واقعیت] از گواهانم (۵۶) وتالله لاکیدن اصنامکم بعد ان تولوا مدبرین ﴿۵۷﴾و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیری خواهم کرد (۵۷) فجعلهم جذاذا الا کبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون ﴿۵۸﴾پس آنها را جز بزرگترشان را ریز ریز کرد باشد که ایشان به سراغ آن بروند (۵۸) قالوا من فعل هذا بآلهتنا انه لمن الظالمین ﴿۵۹﴾گفتند چه کسی با خدایان ما چنین [معامله ای] کرده که او واقعا از ستمکاران است (۵۹) قالوا سمعنا فتی یذکرهم یقال له ابراهیم ﴿۶۰﴾گفتند شنیدیم جوانی از آنها [به بدی] یاد میکرد که به او ابراهیم گفته می شود (۶۰) قالوا فاتوا به علی اعین الناس لعلهم یشهدون ﴿۶۱﴾گفتند پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید باشد که آنان شهادت دهند (۶۱)

این آیات تصویرگر شجاعت و روشنگری ابراهیم در برابر بت پرستی اند. او صریحا از پدر و قومش می پرسد این مجسمه هایی را که بر آن ها دلبسته اید برای چیست و به پوچی آن ها اشاره می کند. مردم با توجیه سنت اجدادی پاسخ می دهند و ابراهیم نیز توحید خالق آسمان و زمین را دلیل رد بت پرستی می آورد. برای بیدارسازی عقل مردم، ابراهیم با تدبیر بت ها را خرد می کند تا آن ها در بازگشت ببینند و درباره علت سوالی کنند. قوم او را متهم به ظلم و خرابکاری می کنند و او را در حضور مردم خواستگاه رای و شهادت قرار می دهند — نمادی از تقابل حقیقت و تعصب جمعی

7.اعراف 59 تا 95:

لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم ﴿۵۹﴾همانا نوح را به قومش فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، من بر شما از عذاب روزی بزرگ (یعنی قیامت) می ترسم. (۵۹) قال الملا من قومه انا لنراک فی ضلال مبین ﴿۶۰﴾مهتران قومش گفتند که ما تو را در گمراهی آشکاری می بینیم. (۶۰) قال یا قوم لیس بی ضلاله ولکنی رسول من رب العالمین ﴿۶۱﴾نوح گفت: ای قوم، من اصلا در گمراهی نیستم لیکن من رسولی از سوی رب العالمینم. (۶۱) ابلغکم رسالات ربی وانصح لکم واعلم من الله ما لا تعلمون ﴿۶۲﴾پیغام خدایم را به شما می رسانم و به شما نصیحت و خیرخواهی می کنم و از سوی خدا به اموری آگاهم (مانند قیامت و حساب و کیفر اعمال) که شما آگاه نیستید. (۶۲) اوعجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم ولتتقوا ولعلکم ترحمون ﴿۶۳﴾آیا تعجب کرده و در نظر شما شگفت انگیز است که مردی از خودتان از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را (از عذاب قیامت) بترساند و تا پرهیزکار شوید و باشد که مورد لطف خدا گردید؟ (۶۳) فکذبوه فانجیناه والذین معه فی الفلک واغرقنا الذین کذبوا بآیاتنا انهم کانوا قوما عمین ﴿۶۴﴾پس آن رسول را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات بخشیدیم و آنان را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم، که مردمی کوردل بودند. (۶۴) والی عاد اخاهم هودا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره افلا تتقون ﴿۶۵﴾و به قوم عاد برادرشان (یعنی مردی از آن قوم) هود را فرستادیم، بدانها گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، آیا پرهیزکار نمی شوید؟ (۶۵) قال الملا الذین کفروا من قومه انا لنراک فی سفاهه وانا لنظنک من الکاذبین ﴿۶۶﴾مهتران قومش که کافر شدند گفتند: ما تو را سفیه و بی خرد می یابیم و گمان می کنیم که تو سخت از دروغگویان باشی. (۶۶) قال یا قوم لیس بی سفاهه ولکنی رسول من رب العالمین ﴿۶۷﴾پاسخ داد که ای قوم، مرا سفاهتی نیست لیکن من (راستگو و) رسولی از سوی رب العالمینم. (۶۷) ابلغکم رسالات ربی وانا لکم ناصح امین ﴿۶۸﴾پیغام خدایم را به شما می رسانم و من برای شما ناصح و خیرخواهی امینم. (۶۸)

وجوه شباهت میان نوح و هود (ع): دعوت به توحید: هر دو پیامبر دعوت خود را با یک اصل بنیادین آغاز کردند: «اعبدوا الله ما لکم من اله غیره» — یعنی: تنها خدا را بپرستید، جز او خدایی ندارید. نشان دهنده ی محور مشترک همه ی پیامبران در مبارزه با شرک و خرافات است.

پاسخ تند و تحقیرآمیز قوم ها:

قوم نوح او را «در گمراهی آشکار» خواندند.

قوم عاد (هود) او را «سفیه و دروغگو» نامیدند. در هر دو مورد، مردم به جای اندیشیدن، با تحقیر و انکار پاسخ دادند.

پایداری و خیرخواهی پیامبران: هر دو گفتند:

«ابلغکم رسالات ربی» (من پیام پروردگارم را به شما می رسانم).

«وانا لکم ناصح امین» (من خیرخواه و امینم). یعنی با وجود دشمنی ها، خیرخواهی و صداقت خود را حفظ کردند.

نتیجه یکسان دعوت: هر دو قوم، پیامبران را تکذیب کردند، و خداوند:

نوح و مومنان را نجات داد و کفار را در طوفان غرق کرد.

هود و یارانش را نجات داد و قوم عاد را با طوفان ویرانگر نابود ساخت. یعنی سرانجام مقاومت حق، نجات؛ و لجاجت در باطل، هلاکت است.

هر دو پیامبر در برابر انکار و تمسخر قوم خود استقامت ورزیدند، بدون آنکه از مسیر حق منحرف شوند. آن ها به فرمان خدا ایمان داشتند، مردم را از عذاب الهی بیم دادند، و نشان دادند که رسالت انبیا، تنها ابلاغ پیام و نصیحت از سر محبت و امانت است — نه زور و اجبار. این دو داستان در کنار هم، تصویری از پایداری در ایمان، صبر در تبلیغ، و تسلیم کامل در برابر فرمان خدا را می سازند.

8.سوره یس آیات 13 تا 30:

واضرب لهم مثلا اصحاب القریه اذ جاءها المرسلون ﴿۱۳﴾[داستان] مردم آن شهری را که رسولان بدانجا آمدند برای آنان مثل زن (۱۳) اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث فقالوا انا الیکم مرسلون ﴿۱۴﴾آنگاه که دو تن سوی آنان فرستادیم و[لی] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تایید کردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوی شما به پیامبری فرستاده شده ایم (۱۴) قالوا ما انتم الا بشر مثلنا وما انزل الرحمن من شیء ان انتم الا تکذبون ﴿۱۵﴾[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشری مانند ما نیستید و [خدای] رحمان چیزی نفرستاده و شما جز دروغ نمی پردازید (۱۵) قالوا ربنا یعلم انا الیکم لمرسلون ﴿۱۶﴾گفتند پروردگار ما می داند که ما واقعا به سوی شما به پیامبری فرستاده شده ایم (۱۶) وما علینا الا البلاغ المبین ﴿۱۷﴾و بر ما [وظیفه ای] جز رسانیدن آشکار [پیام] نیست (۱۷) قالوا انا تطیرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنکم ولیمسنکم منا عذاب الیم ﴿۱۸﴾پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته ایم اگر دست برندارید سنگسارتان می کنیم و قطعا عذاب دردناکی از ما به شما خواهد رسید (۱۸) قالوا طائرکم معکم ائن ذکرتم بل انتم قوم مسرفون ﴿۱۹﴾[رسولان] گفتند شومی شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر می ورزید] نه بلکه شما قومی اسرافکارید (۱۹) وجاء من اقصی المدینه رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسلین ﴿۲۰﴾و [در این میان] مردی از دورترین جای شهر دوان دوان آمد [و] گفت ای مردم از این فرستادگان پیروی کنید (۲۰) اتبعوا من لا یسالکم اجرا وهم مهتدون ﴿۲۱﴾از کسانی که پاداشی از شما نمی خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروی کنید (۲۱) وما لی لا اعبد الذی فطرنی والیه ترجعون ﴿۲۲﴾آخر چرا کسی را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوی او بازگشت می یابید (۲۲)

داستان های قرآن درباره پیامبران، مانند نوح، هود و اصحاب القریه، نمونه ای روشن از استقامت، پایداری و تسلیم در برابر فرمان خدا را به تصویر می کشند. همه این پیامبران با وجود تهدید، تکذیب و تحقیر قوم های خود، به رسالت الهی وفادار ماندند و تنها وظیفه ی خود را که ابلاغ آشکار پیام خدا بود انجام دادند. در داستان نوح و هود، پیامبران با تمسخر و نسبت گمراهی از سوی مردم مواجه شدند، ولی با صبر و خیرخواهی، مردم را از عذاب الهی بیم دادند و مومنان را نجات دادند. در داستان اصحاب القریه نیز سه پیامبر به سوی مردم فرستاده شدند و با تکذیب و تهدید آنان مواجه شدند، اما ایمان یک مرد از دورترین نقطه شهر نشان داد که حتی یک فرد با ایمان خالص می تواند در میان جمعی لجوج، چراغ هدایت باشد. جمع بندی این است که پیام قرآن روشن است: پایداری در راه حق، ایمان به خدا و هدایت مردم با صداقت و امانت، محور اصلی رسالت پیامبران است و نتیجه آن، نجات مومنان و هلاکت منکران است

پیامبران الهی نمونه های بارزی از تسلیم کامل در برابر فرمان خدا، پایداری و استقامت در مسیر حق، و مبارزه با عقاید باطل و خرافات هستند. آنان با وجود دشواری ها، تهدیدها و تکذیب های قوم خود، هرگز از مسیر هدایت الهی منحرف نشدند و همواره با صبر و حکمت پیام خدا را ابلاغ کردند. قرآن کریم بارها این ویژگی ها را در داستان پیامبران نشان داده است؛ مثلا ابراهیم علیه السلام در برابر بت پرستی قومش ایستادگی کرد و با هوشمندی و تدبیر آنان را به حقیقت هدایت نمود، نوح و هود با وجود تمسخر و انکار مردم، مردم را از عذاب الهی بیم دادند و مومنان را نجات بخشیدند، و در داستان اصحاب القریه نیز پیامبران با تهدید و تحقیر مواجه شدند اما بر رسالت خود پافشاری کردند و حتی ایمان یک فرد خالص توانست چراغ هدایت در میان جمعی لجوج باشد. این نمونه ها نشان می دهد که پیامبران همواره تسلیم خداوند، ثابت قدم در مسیر حق و مخالف باطل و خرافات بودند و همین ویژگی ها باعث هدایت مومنان و نابودی گمراهان شد. به طور کلی، پایداری در راه خدا و مقابله با خرافات و ظلم، ستون اصلی رسالت پیامبران است و الگویی عملی برای همه انسان ها در زندگی دینی و اخلاقی فراهم می آورد.

این ویژگی پیامبران به ما یادآوری می کند که مبارزه با عقاید باطل و خرافات تنها با آگاهی، صداقت و ایمان واقعی ممکن است و هرگونه کوتاهی یا ترس، موجب گمراهی و فساد می شود. پیامبران با تسلیم کامل به فرمان خدا، نه تنها خود در مسیر حق ثابت قدم ماندند، بلکه دیگران را نیز به هدایت و پرهیزکاری فراخواندند. استقامت و پایداری آنان در برابر مشکلات، تهدیدها و انکار مردم، نمونه ای بی بدیل از شجاعت اخلاقی و معنوی است و الگویی زنده برای انسان های امروز به شمار می آید. بدین ترتیب، ایمان، صبر و استقامت در راه حق، همراه با مبارزه موثر با خرافات و ظلم، رسالت پیامبران را معنا می بخشد و مسیر هدایت بشر را روشن می کند.