سکوت در آموزش؛ زبان نادیده گرفته ی یادگیری

16 مهر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 27 بازدید

در میان صداها، گفت وگوها و فعالیت های پرهیاهوی کلاس درس، عنصری ظریف اما نیرومند وجود دارد که اغلب نادیده گرفته می شود: سکوت. سکوت، بر خلاف ظاهر خاموش خود، یکی از ژرف ترین ابزارهای یادگیری است. در روان شناسی تربیتی، سکوت نه نشانه ی انفعال، بلکه لحظه ای برای پردازش، تامل و بازآفرینی معناست. دانش آموزان در لحظه های سکوت، فرصت می یابند میان دانسته ها و تجربه های خود پیوند برقرار کنند و از درک سطحی به فهمی عمیق تر برسند.

در نظام های آموزشی سنتی، گفتار معلم و پاسخ گویی دانش آموزان، نشانه ی فعالیت آموزشی تلقی می شود؛ در حالی که پژوهش های جدید نشان می دهد سکوت هدفمند، کیفیت یادگیری را افزایش می دهد. معلمانی که در میان سخن خود مکث می کنند، به دانش آموزان اجازه می دهند اندیشه های خود را سامان دهند و پاسخ های آگاهانه تری ارائه دهند. این مکث ها در حقیقت فضاهای اندیشیدن اند، نه فاصله های خالی.

از منظر تربیتی، سکوت می تواند پل ارتباطی میان درون و بیرون انسان باشد. لحظه ای است برای شنیدن صدای درونی، بازاندیشی در رفتار و تصمیم، و ایجاد پیوند میان احساس و آگاهی. در چنین شرایطی، آموزش از انتقال صرف اطلاعات فراتر می رود و به تجربه ای درونی و وجودی تبدیل می شود.

بازشناسی ارزش سکوت در آموزش، گامی مهم در تحول رویکردهای تدریس است. معلمان باید بیاموزند که گاهی بهترین گفتار، گفتن کمتر و گوش دادن بیشتر است. سکوت اگر آگاهانه و هدفمند باشد، می تواند زبان نادیده گرفته ی یادگیری باشد؛ زبانی که شاگرد در آن، خود را بهتر می شنود.