مدیریت فرهنگی ایران، تشنه منابع علمی روزآمد
یکی از چالش های بزرگ پیش روی نظام علمی و آموزشی ایران در حوزه مدیریت فرهنگی، کمبود منابع علمی به روز و متناسب با نیازهای بومی است. این معضل، مانند سد محکمی، راه را برای پرورش مدیرانی خلاق و کارآمد در عرصه فرهنگ تنگ کرده است. بررسی های میدانی و مطالعات پژوهشی نشان می دهد که تعداد کتاب های تالیف شده در زمینه مدیریت سازمان ها و نهادهای فرهنگی بسیار محدود است. این در حالی است که بسیاری از آثار ارزشمند قدیمی نیز دیگر تجدید چاپ نمی شوند و از دسترس دانشجویان، پژوهشگران و مدیران فرهنگی خارج شده اند.
این کمبود منابع، دانشجویان مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی را در تنگنا قرار داده است. آن ها ناچارند به کتاب های عمومی مدیریت یا منابع ترجمه شده غربی - که آنها نیز به تعداد انگشتان دست هستند - رو آورند که اغلب با بافت فرهنگی و اجتماعی ایران هم خوانی ندارند. نتیجه این وضعیت، خلا عمیق در انتقال تجربه های بومی و تدوین الگوهای فرهنگی متناسب با نیازهای جامعه است. این شکاف، نه تنها به ضعف علمی در این حوزه دامن زده، بلکه توانایی مدیران فرهنگی برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه را نیز کاهش داده است.
در روزگاری که کشور با تحولات پرشتاب فرهنگی و اجتماعی روبه روست، نیاز به مدیرانی که هم دانش تخصصی داشته باشند و هم با هویت فرهنگی ایران آشنا باشند، بیش از پیش احساس می شود. اما فقدان منابع آموزشی مناسب، زمینه رشد چنین مدیرانی را از بین برده است. از سوی دیگر، ناشران نیز به دلیل تیراژ پایین و نبود تقاضای کافی، انگیزه ای برای سرمایه گذاری در چاپ کتاب های تخصصی مدیریت فرهنگی ندارند. این وضعیت، چرخه معیوبی را رقم زده است: کمبود منابع، دانش آموختگان را از نظر علمی ضعیف نگه می دارد، ضعف علمی تقاضا برای منابع تخصصی را کاهش می دهد و در نهایت، بازار نشر این حوزه را به رکود کشانده است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که نهادهای علمی و فرهنگی کشور، از دانشگاه ها تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان های مرتبط، با نگاهی راهبردی به میدان بیایند. حمایت از تالیف و بازنشر منابع بومی در زمینه مدیریت فرهنگی، نه تنها یک ضرورت علمی، بلکه گامی بلند در راستای حفظ و تقویت تمدن ایرانی-اسلامی است. اگر امروز برای پر کردن این خلا دانشی اقدام نشود، آینده مدیریت فرهنگی کشور در معرض آسیب های جبران ناپذیری قرار خواهد گرفت. سرمایه گذاری در تولید محتوای علمی بومی، تشویق ناشران به چاپ آثار تخصصی و ایجاد بسترهای آموزشی نوین، می تواند این چرخه معیوب را شکسته و زمینه ساز تربیت مدیرانی شود که با تکیه بر دانش و هویت بومی، فرهنگ این سرزمین را به سوی تعالی هدایت می کنند.