تفاوت روان کاوی (Psychoanalysis) و روان درمانی (Psychotherapy) به زبان ساده

15 مهر 1404 - خواندن 7 دقیقه - 416 بازدید

روانکاوی چیست ؟

Psychoanalysis is a theory and method of therapy founded by Sigmund Freud, which seeks to explore the unconscious mind and understand how repressed thoughts, desires, and experiences influence behavior.

روان کاوی نظریه و روشی درمانی است که توسط زیگموند فروید بنیان گذاری شد و هدف آن بررسی ناخودآگاه و درک تاثیر افکار، تمایلات و تجربیات سرکوب شده بر رفتار انسان است.


 روان کاوی (Psychoanalysis)

روشی عمیق و کلاسیک است که بر پایه نظریات زیگموند فروید بنا شده و تمرکز آن بر کشف ناخودآگاه ذهن است.


ویژگی ها:

هدف اصلی: شناخت ریشه های پنهان مشکلات روانی در ناخودآگاه.

روش: گفت وگوهای طولانی مدت (گاهی چند بار در هفته) بین درمانگر و مراجع.

محوریت: بررسی رویاها، لغزش های زبانی (مثل اشتباهات گفتاری)، و خاطرات کودکی.

مدت زمان: معمولا طولانی (چند ماه تا چند سال).

نقش درمانگر: شنونده ای بی طرف که به کشف معانی پنهان کمک می کند.


روان درمانی (Psychotherapy)

اصطلاحی عمومی تر است که به هر نوع درمان روانی از طریق گفت وگو و تکنیک های روان شناختی گفته می شود.


ویژگی ها:

هدف: کمک به فرد برای حل مشکلات کنونی، تغییر رفتارها و بهبود سلامت روان.

روش ها: شامل رویکردهای گوناگون مثل رفتاردرمانی شناختی (CBT)، درمان انسان گرایانه، درمان خانوادگی و غیره.

مدت زمان: معمولا کوتاه تر و متمرکزتر از روان کاوی.

نقش درمانگر: فعال تر است، راهکار و بازخورد ارائه می دهد.



روان کاوی (Psychoanalysis)با نگاهی ژرف تر :

روانکاوی فرم خاصی از رواندرمانی فردی است که هدفش به آگاهی رسانیدن عناصر و فرآیندهای ناخودآگاه ذهن است تا بدان وسیله باعث توسعه درک فرد از خود، افزایش سازگاری در چندین حوزه عملکردی، کاهش علائم اختلال روانی، فراهم آوردن تغییر شخصیتی و رشد عاطفی شود. ویژگی های کار روانکاوی عمق و شدت آن هستند که توسط بستری از جلسات درمانی زیاد و زمانی دراز مدت انجام پذیر می شوند.

هنگامی که مردم می پرسند که روانکاوی چیست معمولا راجع به درمان می خواهند بدانند. بعنوان یک درمان، روانکاوی براساس این مشاهده پایگذاری شده است که افراد اغلب در مورد خیلی از عواملی که احساسات و رفتارهای آنها را تعیین می کنند آگاه نیستند.این عوامل ناخودآگاه که می توانند باعث خوشحال نبودن بشوند گاه به صورت علائم قابل مشاهده، ویژگی های شخصیتی دردسرساز، مشکلات در کار کردن و ارتباطات عاطفی نزدیک، یا اختلال در خلق و عزت نفس بروز می کنند.

 چون این نیروها ناخودآگاه هستند، نصیحت دوستان و خانواده، مطالعه کتاب های خودآموز،یا حتی تلاش و تقویت اراده برای ایجاد آسودگی اغلب بی ثمر هستند. درمان تحلیلی نشان می دهد که این عوامل ناخودآگاه چگونه روی رابطه ها و الگوهای رفتاری فرد تاثیر می گذارند، آنها را ریشه یابی تاریخی می کند، نشان می دهد که آنها چگونه در طول زمان تغییر و تحول یافته اند، و به فرد کمک می کند که چگونه با واقعیت های زندگی بالغانه بهتر کنار بیاید و ساختارهای روانی نوینی را در خود ایجاد کند.

جلسه درمانی روانکاوی

روانکاوی یک مشارکت صمیمی است که در طول آن مراجع به منابع زیرین بوجود آورنده مشکلات نه تنها به صورت ذهنی بلکه احساسی– توسط دوباره تجربه کردن آنها با روانکاو – پی می برد. بطور معمول،مراجع3 یا4بار در هفته مراجعه کرده، روی تخت روانکاوی دراز می کشد، و سعی می کند هر آنچه که به فکرش می رسد را در میان بگذارد. این شرایط جو تحلیلی ای را می سازند که اجازه به بروز بخش هایی از ذهن را می دهد که با روش های مشاهده ای دیگر قابل دسترس نیستند. در حین صحبت های مراجع، اشاره هایی از منابع ناخودآگاه ناراحتی های او توسط الگوی رفتاری تکراری خاص، مطالبی که مراجع به سختی راجع به آنها حرف می زند، و رابطه ای که مراجع با روانکاو برقرار می کند تدریجا تظاهر می کنند. روانکاو برای بیشتر روشن شدن این منابع به مراجع کمک می کند و مراجع آنچه روانکاو می گوید را دقیق تر کرده، تصحیح می کند، رد می کند و به آن احساسات و افکار خود را اضافه می کند. در طول سالهایی که روانکاوی ادامه دارد،مراجع با این بینش ها و تجربیات کشتی می گیرد، با روانکاو آنها را دوباره و دوباره مرور می کند، و آنها را در زندگی روزمره، تصورات و خواب های خود تجربه می کند.

روانکاو برای بیشتر روشن شدن این منابع به مراجع کمک می کند و مراجع آنچه روانکاو می گوید را دقیق تر کرده، تصحیح می کند، رد می کند و به آن احساسات و افکار خود را اضافه می کند. در طول سالهایی که روانکاوی ادامه دارد، مراجع با این بینش ها و تجربیات کشتی می گیرد، با روانکاو آنها را دوباره و دوباره مرور می کند، و آنها را در زندگی روزمره، تصورات و خواب های خود تجربه می کند. مراجع و روانکاو دست به دست هم می دهند تا نه تنها الگوهای فلج کننده زندگی را تغییر دهند و علائم ناتوان کننده را از میان ببرند بلکه رهایی برای کار کردن و دوست داشتن را نیز توسعه دهند. در انتهای درمان، زندگی مراجع در رفتار، ارتباطات، و حسی که از خود دارد تغییر عمیق و پایداری خواهد داشت.


آیا روانکاوی فقط یک نوع درمان است؟

 گر چه روانکاوی در ابتدا به عنوان ابزاری برای بهبودی بخشیدن به رنج عاطفی آغاز گردید ولی فقط یک درمان نیست. علاوه بر آن، روشی برای فهمیدن ذهن و تئوری ای نیز برای درک فرآیندهای علمکردهای طبیعی ذهنی روزمره و مراحل طبیعی رشدی از نوزادی تا کهولت است.مضافا چون روانکاوی تلاش می کند که نحوه عملکرد ذهن انسان را توضیح دهد، به هر آنچه که ذهن بشر تولید می کند بینش می افزاید. در نتیجه نفوذ به سزایی در مورد خیلی از جوانب فرهنگی قرن بیستم داشته است.به عنوان یک تئوری کلی راجع به رفتار و تجربه انسانها، نظریات روانکاوی توسط تحقیق در علوم زیستی و اجتماعی، رفتار گروهی، تاریخ، فلسفه، هنر، و ادبیات غنی می شود و غنی می سازد. به عنوان یک تئوری رشدی، روانکاوی به روانشناسی کودک، آموزش، قانون، و مطالعات خانواده کمک می کند. توسط ارزیابی رابطه پیچیده بین تن و روان، روانکاوی به درک بیشتر ما از نقش احساسات در سلامتی و همچنین ایجاد بیماریهای پزشکی کمک می کند.به علاوه، دانش روانکاوی پایه تمام رویکردهای پویا برای درمان است. بینش های روانکاوی زیرسازهای خیلی از رواندرمانی هایی که در روانپزشکی عمومی، روانپزشکی کودکان، و اغلب درمان های فردی، خانوادگی و گروهی استفاده می شوند، با وجود تمام تغییراتی که لحاظ شده است، را تشکیل می دهند.