مددکاری اجتماعی اعتیاد

13 مهر 1404 - خواندن 18 دقیقه - 154 بازدید
مددکاری اجتماعی اعتیاد


نوین ترین اتودهای درمان اجتماعی اعتیاد: از مدیریت مورد جامع تا رویکردهای تقویت خانواده (CRAFT و همتایاران بهبود) در چارچوب نظام مددکاری اجتماعی ایران


کاری از دکتر جواد طلسچی یکتا – مددکار اجتماعی


چکیده

هدف این مقاله پژوهشی، ارائه تحلیلی جامع از جدیدترین مدل ها و رویکردهای درمان اجتماعی اعتیاد در سطح جهانی، از جمله درمان خانواده محور کرافت (CRAFT) و خدمات حمایتی همتایاران بهبود (PRSS)، و ارزیابی قابلیت اجرای آن ها در سیستم مددکاری اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است.

اعتیاد به عنوان یک بحران فراسیستمی، نیازمند تغییر پارادایم از رویکرد مجازات محور به سمت راهکارهای پیشگیرانه، درمانی و بازتوانی مبتنی بر نهادهای اجتماعی و خانواده است [۱].

روش تحقیق شامل تحلیل محتوای اسناد بالادستی و آیین نامه های اجرایی کشوری [۲, ۳, ۴] به موازات بررسی ادبیات علمی در حوزه مداخلات نوین اجتماعی-روان شناختی است [۵, ۶, ۷].

یافته ها نشان می دهد که نوین ترین اتودها بر فعال سازی سیستم های حمایتی (خانواده و جامعه)، استفاده از تجربه زیسته (همتایاران)، و الگوی مدیریت مورد فشرده تاکید دارند. با این حال، مهم ترین چالش های بومی، غلبه دیدگاه پزشکی در نظام درمان، نقص منابع اجتماعی کارآمد و فقدان تخصصی سازی در رشته مددکاری اجتماعی اعتیاد است [۸].

برای موفقیت در پیاده سازی این اتودهای پیشرفته، تخصصی سازی آموزش، تولید دانش بومی متناسب، و ادغام رسمی نقش همتایاران بهبود در کنار مددکاران حرفه ای، ضروری است.


بخش اول: چارچوب نظری و ضرورت رویکرد اجتماعی کل نگر


مددکاری اجتماعی و تغییر پارادایم در مبارزه با اعتیاد (مددکاری اجتماعی اعتیاد)

مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه تخصصی، با هدف ارتقاء رفاه فردی و اجتماعی، اعتیاد را صرفا یک بیماری فردی نمی بیند، بلکه آن را پدیده ای چندبعدی می داند که ریشه در تعامل پیچیده عوامل زیستی، روانی، خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی دارد [۸, ۹].

این نگاه، که به رویکرد سیستمی و کل نگر شهرت دارد، مددکار اجتماعی را ملزم می سازد تا نه تنها الگوی مصرف را ارزیابی کند، بلکه در ریشه های گسترش اعتیاد در بستر اجتماعی به کاوش بپردازد [۱۰].

مداخلات مددکاری اجتماعی با ارزیابی روانی-اجتماعی عمیق آغاز می شوند. این ارزیابی ها به دنبال شناسایی عوامل زمینه ساز پنهان هستند؛ عواملی مانند ترومای دوران کودکی، فقر مزمن، اختلالات روانی درمان نشده، یا طرد خانوادگی که اغلب منشا مشکلات فرد هستند [۱۰].

درک این عوامل ریشه ای، پایه طراحی مداخلات شخصی سازی شده را فراهم می آورد. مددکاران با ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد و همدلی غیرقضاوتی، فضایی امن برای مراجع فراهم می آورند تا بدون ترس از انگ اجتماعی، مشکلات خود را مطرح کند [۱۰].

این رویکرد، در نهایت، به تغییر نگرش های کلان جامعه نسبت به اعتیاد کمک می کند و به جای مجازات، بر درمان و بازتوانی متمرکز می شود [۱].

مددکاری اجتماعی، فراتر از صرفا انتقال دانش تئوریک، یک «حرفه» است که نیازمند توانایی بکارگیری عملی دانش های وام گرفته شده از علوم انسانی و اجتماعی مختلف از جمله جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق و اقتصاد است [۹].

در حوزه پرچالش اعتیاد، این نیاز به «کاربرد حرفه ای» در بالاترین سطح خود قرار دارد. بنابراین، موفقیت یک مددکار نه تنها به میزان دانش او در مورد رویکرد سیستمی وابسته است، بلکه به توانایی او در تبدیل این دانش به راهکارهای عملیاتی و اجرای مداخلات پیچیده در سیستم مراجع وابسته است.

در نتیجه، مددکاران اجتماعی به مثابه معماران تغییرات اجتماعی، نه تنها به درمان فردی می پردازند، بلکه علیه ریشه های ساختاری گسترش اعتیاد در جامعه مبارزه می کنند و تسهیل گر دسترسی به خدمات و مدافع حقوق مراجعان هستند [۱۰].


چارچوب قانونی و چالش های نهادی در ایران

خدمات مددکاری اجتماعی در حوزه درمان و کاهش آسیب اعتیاد در ایران، باید با اسناد بالادستی و آیین نامه های اجرایی مربوطه هماهنگ باشند.

مهم ترین این اسناد، آیین نامه اجرایی مراکز مجاز درمان و کاهش آسیب اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان ها است که موضوع تبصره یک ماده ۱۵ اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۹۱/۰۲/۱۷ می باشد [۲, ۳].

این آیین نامه چارچوب کلی فعالیت مراکز درمانی را مشخص می کند، از جمله مراکز ماده ۱۵ (درمان داوطلبانه) و مراکز توانمندسازی و جامعه پذیری بهبودیافتگان (مراکز ماده ۱۶) [۴].

با وجود تاکید بر رویکرد اجتماعی در اسناد بالادستی، یکی از مهم ترین چالش های نهادی که پژوهشگران حوزه اعتیاد در ایران بر آن تاکید دارند، غلبه دیدگاه پزشکی بر رویکردهای اجتماعی است [۸].

این غلبه، اغلب منجر به محدود شدن مداخلات به مرحله سم زدایی و درمان دارویی می شود و نقش مددکار اجتماعی را در فاز حیاتی بازتوانی و بازگشت به جامعه کمرنگ می کند. در کنار این، نقص منابع اجتماعی کارآمد و عدم تربیت دانشجویان متخصص در حوزه اعتیاد، ارائه خدمات مددکاری اجتماعی موثر را با موانع جدی روبرو ساخته است [۸].

این شرایط ضرورت ایجاد رشته تخصصی اعتیاد برای مددکاران اجتماعی و توسعه دانش بومی متناسب با فرهنگ ایران را دوچندان می سازد [۸].

اگرچه هدف اسناد بالادستی، «اجتماعی کردن درمان» است، اما عدم وجود دستورالعمل های رسمی و شفاف در مورد جزئیات «خدمات مددکاری اجتماعی» در متن برخی مقررات [۲]، نشان دهنده یک خلا در سیاست گذاری عملیاتی است. این خلاء سبب شده است که بخش اعظم اجرای رویکردهای نوین اجتماعی (مانند کاهش آسیب، بازتوانی و تسهیل بازگشت به جامعه [۱۱]) به شیوه نامه های داخلی سازمان های حمایتی نظیر بهزیستی واگذار شود، که خود نیازمند استانداردسازی حرفه ای مستمر و بازبینی استاندارد تعداد پرونده ها در واحدهای مدیریت مورد است.


بخش دوم: اتودهای خانواده محور نوین: مدل CRAFT (درمان خانواده محور اعتیاد)


CRAFT: رویکرد نوین تقویت جامعه و خانواده

یکی از نوین ترین و موثرترین اتودهای درمان اجتماعی اعتیاد که بر فعال سازی شبکه های حمایتی تمرکز دارد، مدل کرافت (CRAFT) یا «تقویت جامعه و آموزش خانواده» است [۵].

CRAFT یک برنامه درمانی مبتنی بر تجربه و انگیزش برای اعضای خانواده یا دوستان (که در این مدل «افراد مهم» نامیده می شوند) فرد مصرف کننده ای است که خود از دریافت درمان خودداری می کند [۵].

ساختار CRAFT یک سیستم سه ضلعی شامل خانواده یا مراقب (افراد مهم)، درمانگر (که می تواند مددکار اجتماعی باشد)، و بیمار را در بر می گیرد [۵]. در این رویکرد، نگاه متفاوتی برای ورود به درمان ارائه شده است.

هدف نهایی مدل کرافت، تاثیرگذاری بر فرد مصرف کننده است تا به جستجوی درمان بپردازد [۵]. اما مهم تر اینکه، مدل کرافت بر دو هدف عمده دیگر نیز متمرکز است:

کمک به افراد مهم در افزایش رضایت شخصی خود در سایر حیطه های زندگی و ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی آن ها [۵].

این نقطه تمایز، بر خلاف مدل های سنتی، افراد مهم را هرگز مسئول سوء مصرف مواد بیمار تلقی نمی کند، بلکه به آن ها راه حل های عملی برای بهبود وضعیت خودشان و تاثیرگذاری بر بیمار پیشنهاد می دهد.


نقش مددکار اجتماعی در پیاده سازی عناصر CRAFT

مددکاران اجتماعی آموزش دیده در مدل CRAFT، نقش محوری در تسهیل فرآیند تغییر در سیستم خانواده دارند. عناصر اصلی این مدل توسط مددکار به افراد مهم آموزش داده می شود:

  1. تحلیل کارکردی رفتار مصرفی: مددکاران، افراد مهم را در تشریح «شروع کننده ها» و «پیامدها»ی مصرف مواد بیمار یاری می دهند. هدف، توسعه استراتژی های مداخله ای برای افراد مهم در تشویق و حمایت از رفتار غیرمصرفی بیمار است [۵].
  2. آموزش تقویت مثبت و تنبیه رفتار مصرفی: افراد مهم یاد می گیرند که چگونه پاداش های کوچک و مناسب را برای تقویت رفتارهای غیرمصرفی بیمار معلوم استفاده کنند. همچنین، در مورد چگونگی به جریان انداختن پیامدهای طبیعی مصرف مواد و استراتژی های حل مسئله آموزش می بینند [۵].
  3. احتیاط در خشونت خانوادگی: مددکاران اجتماعی در CRAFT موظفند احتمال وقوع خشونت در رابطه افراد مهم با بیمار معلوم را ارزیابی کرده و برنامه های محافظتی و پیشگیری کننده مناسب را تعیین کنند [۵]. این عنصر امنیتی، حیاتی است و نقش حمایتی مددکار را فراتر از درمان صرف می برد.
  4. تقویت خود و مهارت های ارتباطی: مهم ترین بعد اجتماعی و توانمندسازی CRAFT، کمک به افراد مهم برای کشف عدم رضایتمندی در حوزه های مختلف زندگی و افزایش رضایت شخصی آن ها است. این شامل بررسی الگوی رابطه ای فعلی و آموزش مهارت های ارتباطی مثبت از طریق ایفای نقش است [۵].

از منظر سیاست گذاری، رویکرد CRAFT با فرهنگ جامعه ایرانی که سیستم خانواده در آن نقش مرکزی دارد، تطابق بالایی دارد.

نتایج پژوهش های بومی نشان داده است که درمان خانواده محور می تواند باعث کاهش معنی دار نگرش مثبت به مواد مخدر در نوجوانان شود (تا ۹۳/۳۰ درصد بهبودی) و چرخه ناکارآمد سیستم خانواده را تغییر دهد [۱۲].

CRAFT به مددکاران اجتماعی ابزاری تخصصی و ساختارمند می دهد تا این اثربخشی را به صورت عملیاتی در مراکز درمانی و جامعه پیاده سازی کنند و خانواده را به عنوان عامل تغییر و حمایت فعال سازند، به جای اینکه آن را صرفا منبعی برای سرزنش تلقی نمایند.


بخش سوم: مدیریت مورد جامع و رویکردهای مبتنی بر جامعه (مدیریت مورد اعتیاد)


تحول در مدیریت مورد: از کارگزاری به جامعیت

مدیریت مورد (Case Management) یکی از ابزارهای اصلی مددکاری اجتماعی برای سازماندهی خدمات در حوزه اعتیاد است.

مطابق با شیوه نامه های سازمان بهزیستی، مدیریت مورد فرآیندی هماهنگ برای سنجش وضعیت، برنامه ریزی، تسهیل گری، ارجاع به واحدها، مشاوره و حمایت یابی به منظور بهبود کیفیت زندگی مراجعین و خانواده های آن ها است [۴].

مدیر مورد فردی است که دارای مدرک مددکاری اجتماعی یا آموزش دیده برای اجرای این فرآیند است [۴].

با وجود اهمیت این مدل، در ایران انتقادهایی به الگوی سنتی و کارگزاری مدیریت مورد مطرح شده است.

پیچیدگی مسائل چندوجهی افراد مصرف کننده مواد (از مشکلات جسمی و روانی گرفته تا فقر، بیکاری و مسائل حقوقی) سبب شده است که الگوی سنتی و صرفا ارجاع محور، ناکارآمد باشد [۸].

این امر نیازمند تحول به سمت مدل «مدیریت مورد جامع و فشرده» (Comprehensive and Intensive Case Management – CICM) است.

برای اطمینان از اثربخشی، مددکاران باید بتوانند خدمات را به صورت جامع و فشرده ارائه دهند که مستلزم کار با تعداد محدودی از مراجعین است [۸].

این امر به معنای بازنگری در تخصیص منابع انسانی و تعیین استانداردهای دقیق برای سقف تعداد پرونده های قابل مدیریت توسط یک مددکار حرفه ای است تا از مواجهه عمیق با نیازهای مراجعان و پیشگیری از عود (مانند پیگیری های مستمر در منزل و جلسات پیگیری با منابع ذی نفوذ [۴, ۱۳]) اطمینان حاصل شود.


خدمات حمایتی همتایاران بهبود (PRSS): ادغام تجربه زیسته

نوین ترین رویکرد در تکمیل خدمات مدیریت مورد، استفاده از خدمات حمایتی همتایاران بهبود (Peer Recovery Support Services – PRSS) و کوچ های بهبود است. همتایاران افرادی هستند که با صلاحیت «تجربه زیسته» (Experientially Qualified) آموزش دیده اند تا حمایت های اطلاعاتی، عاطفی، اجتماعی و عملیاتی را به افرادی که با اختلال مصرف مواد درگیر هستند، ارائه دهند ۷.

این خدمات نه به عنوان درمان رسمی و نه به عنوان گروه های خودیاری صرف تعریف می شوند، بلکه یک دسته جدید از منابع تخصصی هستند که نقش پل ارتباطی بین درمان بالینی و منابع جامعه را ایفا می کنند ۷.

نقش همتایاران شامل تسهیل و حمایت از مشارکت بیماران در درمان، تسهیل انتقال بین سطوح مراقبت (مانند از بستری به سرپایی)، و اتصال آن ها به خدمات محلی و سازمان های کمک متقابل است ۷.


مهم ترین مزیت همتایاران بهبود، توانایی آن ها در پر کردن «شکاف های مراقبتی» است.

برخلاف درمانگران سنتی که محدود به ملاحظات اخلاقی در مورد ایجاد روابط دوگانه هستند، همتایاران می توانند مراجعان را خارج از محیط های بالینی سنتی درگیر سازند و تداوم حمایت طولانی مدت را تضمین کنند ۷.

ادغام همتایاران بهبود در ساختار مدیریت مورد جامع، یک استراتژی حیاتی است. از آنجا که مدیریت مورد جامع نیازمند حضور مستمر در جامعه، انجام بازدید از منزل [۱۳] و پیگیری فشرده است، همتایاران می توانند به عنوان بازوی اجرایی مددکار حرفه ای عمل کنند.

این همکاری به مددکار اجازه می دهد تا بر نقش های تخصصی خود یعنی طراحی برنامه، ارزیابی سیستمی، و تسهیل منابع حقوقی و شغلی تمرکز کند [۱۴].

در مقابل، همتایار نقش «ارائه دهنده حمایت مستمر و مبتنی بر تجربه» را ایفا می کند، که برای بازگشت موفقیت آمیز افراد به جامعه و ایجاد سرمایه بهبود (Recovery Capital) بسیار ضروری است [۷, ۱۱].


این تفکیک نقش ها در قالب یک تیم درمانی-اجتماعی می تواند به شکل زیر سازماندهی شود:

مدل ترکیبی مددکاری اجتماعی و همتایاران بهبود در مداخلات اجتماعی اعتیاد

مرحله مداخله نقش مدیر مورد (مددکار حرفه ای) نقش کوچ بهبود (همتایار PRSS) ارزیابی و برنامه ریزیسنجش روانی-اجتماعی عمیق، تحلیل سیستمی و تعیین اهداف بلندمدت [۴, ۱۰]ارائه بینش مبتنی بر تجربه زیسته، شناسایی موانع واقعی بهبود در جامعهتسهیل گری و ارجاعارجاع به خدمات کلینیکی، حقوقی، شغلی و هماهنگی بین نهادها [۱۴]همراهی مراجع در پیمایش سیستم ها، ارتباط با گروه های خودیاری و منابع محلی ۷توانمندسازی و پایداریارائه مداخلات تخصصی (مانند SFBT)، آموزش مهارت های مقابله ای [۶]ارائه حمایت عاطفی مستمر، تقویت سرمایه بهبود، جلوگیری از انزوا [۷, ۱۰]بخش چهارم: تکنیک های نوین 


مددکاری در پیشگیری از عود و بازتوانی


مداخلات موثر در کاهش عود و افزایش تاب آوری (کاهش عود اعتیاد)

یکی از مراحل حیاتی در درمان اجتماعی اعتیاد، پیشگیری از عود (Relapse Prevention) و افزایش تاب آوری فرد در برابر چالش های زندگی است. تاب آوری (Resiliency) توانایی فرد برای مواجهه موفقیت آمیز با استرس ها و بازگشت به عملکرد مطلوب پس از رویدادهای منفی است.

درمان راه حل مدار کوتاه مدت (SFBT): یکی از رویکردهای نوین اجتماعی-روان شناختی که اثربخشی آن در افزایش تاب آوری و کاهش میزان عود مردان وابسته به مواد مخدر مورد تایید قرار گرفته، درمان راه حل مدار کوتاه مدت (Solution-Focused Brief Therapy) است [۶].

این مدل که به عنوان یک مداخله کلینیکی مددکاری اجتماعی شناخته می شود، بر روی آینده مطلوب و راه حل های موجود مراجع تمرکز می کند، نه بر ریشه یابی مشکلات گذشته. ویژگی کوتاه مدت و راه حل مدار بودن SFBT آن را به ابزاری کارآمد برای استفاده در مراکز درمانی پرکاربرد و با محدودیت منابع در ایران تبدیل می کند.

آموزش مهارت های پیشگیری از عود: مددکاران اجتماعی در این حوزه، مهارت های زندگی اساسی مانند حل مسئله، تصمیم گیری، مقابله با استرس و مقاومت در برابر فشار همسالان را آموزش می دهند [۱۰].

همچنین، کمک به مراجع در شناسایی دقیق «محرک ها» (افراد، مکان ها، یا موقعیت هایی که وسوسه بازگشت به اعتیاد را برمی انگیزند) اولین گام در جلوگیری از برخورد با موقعیت های پرخطر است [۱۵]. با تقویت این مهارت ها، توانایی مراجع برای مدیریت عوامل بازگشت افزایش یافته و از عود پیشگیری می شود.


زیرساخت های جامعه پذیری و کاهش انگ

بازگشت افراد در حال بهبود به جامعه پس از پایان دوران درمان، یک مرحله حساس و حیاتی است که نیازمند توجه ویژه به برنامه های توانبخشی و ادغام مجدد اجتماعی مبتنی بر نیازهای واقعی آن هاست [۱۱].

ساختار اصلی این زیرساخت در ایران توسط مراکز توانمندسازی و جامعه پذیری بهبودیافتگان (مراکز موضوع ماده ۱۶ آیین نامه) فراهم می شود.

نقش مراکز توانمندسازی: این مراکز فضایی امن و کاملا عاری از مواد را برای اسکان موقت (حداکثر شش ماهه) افراد فاقد مکان اسکان فراهم می کنند.

علاوه بر اسکان، طیفی از خدمات حمایتی و آموزشی شامل آموزش مهارت های زندگی سالم و آموزش های شغلی در این مراکز عرضه می شود [۴, ۱۳].

این مراکز ستون فقرات بازگشت به جامعه هستند و مدیران مورد نقش حیاتی در ارجاع و پیگیری خدمات ارائه شده در این واحدها دارند.

مبارزه با انگ اجتماعی: اعتیاد و انزوای ناشی از آن، یکی از عوامل اجتماعی شدن اعتیاد و عود مجدد است [۱۰]. مددکاران اجتماعی به عنوان متخصصان خط مقدم پیشگیری اولیه، نقش محوری در مقابله مستقیم با عادی سازی مصرف مواد در جامعه و کاهش انگ ایفا می کنند.

آن ها از طریق ایجاد و تحکیم پیوندهای مثبت افراد با نهادهایی مانند مدرسه، خانواده و جامعه، و فراهم آوردن فعالیت های جایگزین معنادار (فرهنگی، ورزشی، هنری، شغلی)، عوامل محافظت کننده در برابر اعتیاد را تقویت می نمایند [۱۰].

توانمندسازی و جامعه پذیری در این مراکز فراتر از یک خدمت ساده است؛ این بستر اجرایی مدیریت مورد جامع است. با توجه به تعریف گسترده توانمندسازی (اسکان، آموزش، مهارت های شغلی [۱۳])، موفقیت در این مرحله تنها زمانی تضمین می شود که مددکار اجتماعی بتواند خدمات را در قالب یک واحد منسجم (مدیریت مورد جامع) هماهنگ کند.

این هماهنگی مستلزم آن است که مراکز توانمندسازی به کانون اصلی همکاری بین مدیران مورد حرفه ای و همتایاران بهبود تبدیل شوند تا زنجیره مراقبت از درمان بالینی تا بازگشت کامل اجتماعی به طور پیوسته و بدون گسست حفظ گردد.


بخش پنجم: نتیجه گیری، پیشنهادات سیاستی و راهکارها


خلاصه سازی و الزامات استراتژیک

تحلیل نوین ترین اتودهای درمان اجتماعی اعتیاد نشان می دهد که رویکرد موثر، از مدل های صرفا کلینیکی فاصله گرفته و به سمت فعال سازی منابع پیرامونی فرد یعنی خانواده و جامعه حرکت می کند.

مدل هایی مانند CRAFT بر تقویت سیستم های حمایتی خانواده تمرکز دارند و خدمات همتایاران بهبود (PRSS) تداوم مراقبت در محیط واقعی زندگی را تضمین می کنند. قلب این مداخلات نوین، مدیریت مورد جامع و فشرده است که تمامی ابعاد چندوجهی زندگی فرد مصرف کننده را پوشش می دهد.

مهم ترین الزام استراتژیک برای سیستم مددکاری اجتماعی ایران، پذیرش این واقعیت است که موفقیت در حوزه اعتیاد مستلزم انتقال قدرت مداخله از مرکز درمان پزشکی به محیط اجتماعی، و تخصصی سازی دانش و مهارت مددکاران است.

صرف درک مفاهیم کل نگر کافی نیست؛ توانایی عملیاتی کردن ابزارهای تخصصی مانند SFBT و CRAFT در محیطی با منابع محدود، حیاتی است.


پیشنهادات سیاستی برای نهادهای حاکمیتی (ستاد و بهزیستی)


  1. استانداردسازی و تخصصی سازی حرفه: ضروری است که سازمان های متولی، اقدام به تاسیس رسمی رشته تخصصی مددکاری اجتماعی اعتیاد در مقاطع تحصیلات تکمیلی نمایند و دوره های پیشرفته صدور گواهی نامه (مانند گواهی نامه CRAFT و SFBT) را برای تمامی مدیران مورد شاغل در مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ اجباری سازند. این اقدام توانایی عملیاتی مددکاران را در حوزه مداخلات نوین تضمین می کند [۸].
  2. اصلاح الگوی مدیریت مورد (CICM): ستاد مبارزه با مواد مخدر و سازمان بهزیستی باید دستورالعمل های رسمی برای پیاده سازی مدیریت مورد جامع و فشرده (CICM) صادر کنند. این دستورالعمل ها باید شامل تعریف دقیق حداکثر تعداد مراجعین در هر واحد مدیریت مورد باشد تا کیفیت خدمات و پوشش جامع مسائل چندوجهی مراجعان تضمین شود. الگوی ناکارآمد کارگزاری باید با مدل های فشرده جایگزین گردد [۸].
  3. نهادینه سازی خدمات حمایتی همیاران بهبود: با توجه به نقش حیاتی همتایاران در پایداری بهبود و پر کردن شکاف های مراقبت `۷، طراحی ساختار شغلی و آموزشی مستقل برای خدمات حمایتی همتایاران بهبود (PRSS) و تعیین چگونگی نظارت رسمی مددکاران حرفه ای بر فعالیت آن ها، باید در اولویت قرار گیرد تا این خدمات به شکلی ساختارمند و استاندارد ارائه شوند.
  4. تولید و بومی سازی دانش: سرمایه گذاری در پژوهش های کاربردی برای تولید ابزارهای بومی سنجش و ارزیابی روانی-اجتماعی ضروری است. همچنین، حمایت از مطالعات تطبیقی برای بومی سازی مدل های انگیزشی (مانند CRAFT) با در نظر گرفتن الگوهای ارتباطی و فرهنگی خانواده ایرانی، به منظور افزایش اثربخشی مداخلات لازم است [۸].



منابع مورداستناد

پایگاه جامع مددکاری اجتماعی ایرانیان

Lived Experience in New Models of Care for Substance Use …, زمان دسترسی: اکتبر ۴, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC6585590