بررسی فنی و حقوقی سرقفلی و حق کسب و پیشه در نظام کارشناسی ارزیابی املاک شهری

12 مهر 1404 - خواندن 5 دقیقه - 38 بازدید

چکیده

حق سرقفلی و حق کسب و پیشه از جمله مفاهیم بنیادین در حقوق مالک و مستاجر و قراردادهای اجاره اماکن تجاری هستند که نقش تعیین کننده ای در حمایت از مستاجران و تنظیم روابط مالک و مستاجر ایفا می کنند. این مقاله با بررسی جنبه های حقوقی، اصول کارشناسی و رویه قضایی، ضمن تحلیل مبانی حقوقی و عرفی، به تبیین عوامل موثر در تعیین، تعدیل و زوال این حقوق می پردازد. هدف، ارائه چارچوب علمی برای کارشناسان دادگستری و فعالان حقوقی جهت ارزیابی دقیق ارزش این حقوق در قراردادهای اجاره است.

1. مقدمه

حق سرقفلی و حق کسب و پیشه، مفاهیمی هستند که در جامعه تجاری ایران سابقه ای طولانی دارند. گرچه در عرف عام مردم غالبا هرگونه پرداخت نقدی مستاجر به مالک تحت عنوان «خرید و فروش سرقفلی» تلقی می شود، اما در حقوق موضوعه ایران این مفاهیم ابعاد حقوقی مشخص و قابل تفکیک دارند.

  • سرقفلی غالبا به پرداخت وجه از مستاجر به مالک در ابتدای قرارداد اشاره دارد و ممکن است ناشی از توافق ضمن عقد یا عرف محل باشد.
  • حق کسب و پیشه یک حق مکتسبه است که مستاجر در اثر استمرار فعالیت تجاری و ایجاد شهرت و رونق کسب و کار در محل اجاره، به آن دست می یابد.

تشخیص تعلق این حقوق، تعیین ارزش آن ها و بررسی شرایط زوال یا کاهش، از جمله موضوعات تخصصی است که کارشناسان دادگستری باید با دقت علمی و قانونی بررسی کنند.

2. جنبه حقوقی سرقفلی و حق کسب و پیشه

2.1 ماهیت سرقفلی

  • سرقفلی وجه نقد یا مالی است که به مالک پرداخت می شود و صرفا رابطه مالی میان مالک و مستاجر را تنظیم می کند.
  • قانونگذار ایران، در قوانین مربوط به اجاره اماکن تجاری (قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ و اصلاحات بعدی)، سرقفلی را به عنوان حق مستقل شناسایی نکرده و آن را غالبا در قالب اسقاط شروط ضمن عقد یا توافق طرفین مورد توجه قرار داده است.

2.2 ماهیت حق کسب و پیشه

  • حق کسب و پیشه یک حق مکتسبه مستقل است و تابع فعالیت مستمر تجاری و ایجاد شهرت و رونق در محل کسب است.
  • طبق ماده 11 قانون مالک و مستاجر ۱۳۳۹ و رویه قضایی، عواملی چون نوع شغل، مدت اجاره، موقعیت مکانی و میزان اجاره پرداختی در تعیین آن موثر هستند.
  • برخلاف سرقفلی، این حق حتی در صورت عدم پرداخت وجه اولیه توسط مستاجر نیز قابل احراز است، مشروط بر اینکه فعالیت تجاری صورت گرفته باشد.

3. رویه قضایی و کارشناسی در تعیین حق کسب و پیشه

3.1 صلاحیت کارشناس

تشخیص تعلق یا عدم تعلق حق کسب و پیشه یک امر قضایی و حقوقی است که قاضی باید حکم کند، اما تعیین میزان و ارزش آن در صلاحیت کارشناس دادگستری است. کارشناس با رعایت اصول علمی و عرف محل، به بررسی مولفه های زیر می پردازد:

  • مدت زمان فعالیت تجاری
  • موقعیت مکانی و مرغوبیت محل
  • نوع شغل و رونق آن
  • میزان اجاره بها و سابقه پرداخت ها
  • حسن شهرت و اعتبار مستاجر

3.2 عوامل کاهش یا زوال حق کسب و پیشه

  • تعطیلی طولانی مدت محل کسب بدون علت موجه
  • ارتکاب تخلفات عمده توسط مستاجر (تعدی، تفریط، تغییر شغل بدون اذن)
  • بسته بودن مغازه صرفا دلیل زوال نیست و این امر در رویه قضایی مورد تاکید قرار گرفته است

نکته: حتی در صورت تخلف، اگر مستاجر مبلغی تحت عنوان سرقفلی پرداخت کرده باشد، حق کسب و پیشه ممکن است حفظ شود.

4. ارتباط سرقفلی و حق کسب و پیشه

  • سرقفلی و حق کسب و پیشه هرچند حقوق مجزا هستند، اما در عمل با هم تعامل دارند. پرداخت سرقفلی می تواند حق کسب و پیشه را تقویت یا حفظ کند، حتی در صورت تعطیلی مقطعی محل کسب.
  • ارزش حق کسب و پیشه لزوما تابع ارزش ملک نیست، اما موقعیت مکانی و رونق منطقه، هر دو بر ارزش اقتصادی آن اثرگذار است.

5. نحوه تعدیل اجاره بها و نقش کارشناسی

  • تعیین اجاره بهای عادله و تعدیل آن در قراردادهای تجاری، بر اساس مفاد ماده ۴ قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ و عرف محل انجام می شود.
  • کارشناس موظف است همه عوامل موثر را لحاظ کند: قدمت بنا، مساحت، نوع و میزان شغل، پرداخت یا عدم پرداخت سرقفلی، و اجاره بهای سنوات گذشته.
  • هرگونه تعدیل اجاره بدون توجه به این عوامل، علمی و قانونی نیست.

6. نتیجه گیری و توصیه های کارشناسی

  1. حق کسب و پیشه و سرقفلی، حقوقی مستقل و متمایز هستند که هرکدام باید جداگانه ارزیابی شوند.
  2. حق کسب و پیشه ممکن است کاهش یابد یا در موارد خاص صفر شود، اما همیشه اینگونه نیست و بررسی شرایط پرونده الزامی است.
  3. تشخیص تعلق حق کسب و پیشه یک امر قضایی است؛ تعیین ارزش آن و ارائه گزارش کارشناسی بر اساس بررسی دقیق کارشناسان صورت می گیرد.
  4. پرداخت سرقفلی و استمرار فعالیت تجاری، نقش تعیین کننده ای در حفظ یا افزایش ارزش حق کسب و پیشه دارد.
  5. کارشناسان باید رویه قضایی، قانون و عرف محل را در کنار هم بررسی کنند و نتیجه گیری کلی و مطلق در هیچ پرونده ای صحیح نیست.