پلی میان ناخودآگاه و درمان روان شناختی

11 مهر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 28 بازدید

هیپنوتیزم یکی از روش های روان درمانی است که با استفاده از تمرکز، تلقین و آرام سازی ذهن، به فرد کمک می کند به لایه های عمیق تری از ناخودآگاه خود دسترسی پیدا کند. برخلاف تصور عمومی، هیپنوتیزم نه خواب است و نه کنترل ذهن؛ بلکه حالتی از آگاهی تغییر یافته است که در آن فرد پذیرای پیشنهادهای درمانی می شود.

در سال های اخیر، هیپنوتیزم به عنوان یک ابزار مکمل در درمان اختلالات اضطرابی، دردهای مزمن، اختلالات روان تنی و حتی ترک عادت ها مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش ها نشان داده اند که هیپنوتیزم می تواند با فعال سازی شبکه های عصبی خاص، فرآیندهای شناختی و هیجانی را تحت تاثیر قرار دهد و به تنظیم مجدد پاسخ های رفتاری کمک کند.

از منظر طرحواره درمانی، هیپنوتیزم می تواند به فعال سازی طرحواره های ناسازگار اولیه در فضایی امن کمک کند و زمینه را برای بازسازی تجربه های هیجانی فراهم سازد. این روش، به ویژه در تکنیک های تجربی مانند تصویرسازی ذهنی یا گفت وگو با صندلی خالی، نقش تسهیل گر دارد و می تواند عمق تجربه درمانی را افزایش دهد.

طرحواره درمانی یکی از رویکردهای نوین در روان درمانی است که بر اساس ترکیب شناخت، هیجان و تجربه بنا شده است. در این رویکرد، تکنیک های تجربی مانند تصویرسازی ذهنی، گفت وگوی صندلی، نامه نویسی درمانی و ایفای نقش، به عنوان ابزارهایی برای فعال سازی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه به کار می روند.

تکنیک های تجربی، برخلاف روش های صرفا شناختی، به فرد اجازه می دهند تا در فضای درمانی، تجربه های هیجانی سرکوب شده یا حل نشده را بازآفرینی کند. این بازآفرینی، نه تنها به درک عمیق تر از ریشه های درد روانی منجر می شود، بلکه امکان ترمیم رابطه با خود و دیگران را فراهم می سازد.

درمانگر در این فرآیند، نقش «بازوالد» را ایفا می کند؛ یعنی با ایجاد فضایی امن، پذیرنده و همدلانه، به مراجع کمک می کند تا نیازهای هیجانی برآورده نشده اش را شناسایی و تجربه کند. این تجربه، به ویژه در درمان اختلالات شخصیت، تروما و مشکلات مزمن هیجانی، تاثیر چشمگیری دارد.