سایه تخریب بر سر خانه های تاریخی تبریز

9 مهر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 552 بازدید



 

در کوچه پس کوچه های تبریز، شهری که قلب تپنده ی تاریخ و فرهنگ آذربایجان است، خانه هایی از روزگار قاجار نفس می کشند. این عمارت ها، با حدود ۸۰۰ خانه ی تاریخی، تبریز را به ویترین خانه های تاریخی ایران تبدیل کرده اند. هر دیوار آجری، هر پنجره ی ارسی و هر گچ بری ظریف، قصه ای از شکوه گذشته، زندگی های پرشور و گاه غفلت امروز را روایت می کند. اما این گنجینه های معماری، که روزگاری محل زندگی بازرگانان، مشروطه خواهان و خانواده های پررونق بودند، امروز در سایه ی بی توجهی، رو به زوال اند یا به ادارات دولتی تبدیل شده اند. این گزارش، سفری است به قلب این خانه ها، از شکوهشان تا وضعیت کنونی و آینده ای که می توان برایشان رقم زد.

تبریز، گنجینه ای از خانه های تاریخ ساز ایران

تصور کنید در یک غروب بهاری، در محله ی مقصودیه ی تبریز قدم می زنید. نور خورشید بر سردر پرنقش ونگار خانه ی حیدرزاده می افتد و شیشه های رنگی پنجره های ارسی اش، چون جواهری درخشش می کنند. این خانه ی دوطبقه، با زیرزمینی که حوضخانه ای خنک برای تابستان های گرم تبریز بود، روزگاری محل زندگی خانواده ای سرشناس و جلسات مشروطه خواهان بوده است. حالا این عمارت به مرکز اطلاع رسانی گردشگری تبدیل شده، اما هنوز روح تاریخ در هشتی ها و ایوان هایش جریان دارد. به گفته ی محمدحسین جعفری، پژوهشگر تاریخ تبریز، «خانه ی حیدرزاده نمونه ای بی نظیر از معماری قاجاری است که با وجود مرمت، همچنان نیاز به حفاظت مداوم دارد تا هویتش حفظ شود»

کمی دورتر، در محله ی سرخاب، خانه ی بلورچیان با سردر گچ بری شده و ایوان ستون دارش، شما را به گذشته می برد. این خانه، که در مالکیت خصوصی است، روزگاری محل گردهمایی های خانوادگی و مهمانی های مجلل بود. اما امروز، دیوارهای خشتی اش ترک برداشته و گچ بری هایش در حال ریزش اند. زیرزمین این خانه، که زمانی حوضخانه ای برای خنکای تابستان بود، اکنون در غبار فراموشی فرو رفته است. وضعیت این خانه نمونه ای از چالش بزرگ خانه های تاریخی تبریز است: بسیاری از این بناها، به دلیل مالکیت خصوصی یا کمبود بودجه، در انتظار مرمت مانده اند.

تبریز؛ شهری که هر خانه اش یک موزه است

در راسته کوچه، خانه ی مشروطه ایستاده؛ عمارتی که قلب انقلاب مشروطه بود. این خانه ی ۱۳۰۰ متری، متعلق به حاج مهدی کوزه کنانی، تاجر آزادی خواه، در سال های پرالتهاب مشروطه، پایگاه چاپ اعلامیه ها و جلسات مخفی مشروطه خواهان بود. پنجره های ارسی قدی با شیشه های سبز و قرمز، نور را به رقص درمی آورند و گچ بری های دیوارها، داستان هایی از روزگار قاجار زمزمه می کنند. این خانه، که اکنون موزه ی مشروطه است، یکی از معدود بناهایی است که از تخریب نجات یافته. به گفته ی احمد نجفی، رئیس موزه ی مشروطه، «این خانه نه تنها نماد تاریخ سیاسی تبریز، بلکه شاهدی بر هنر و معماری بی نظیر قاجاری است»

اما همه ی خانه ها چنین سرنوشت خوشایندی ندارند. خانه ی ختایی، در نزدیکی بازار تاریخی تبریز، قصه ای تلخ تر دارد. این عمارت، که روزگاری خانه ی تاجری ثروتمند بود، در خلال جنگ جهانی اول شاهد یورش روس ها و کشتار ساکنانش در زیرزمین بود. حالا این خانه به خانه ی هنرمندان تبریز تبدیل شده، اما دیوارهایش هنوز زخم های تاریخ را به دوش می کشند. مرمت ناقص و کمبود امکانات، این خانه را در وضعیتی شکننده قرار داده است.

تبریز؛ نگارخانه ای از خانه های باشکوه

تبریز، که در سال ۲۰۱۸ به عنوان شهر نمونه ی گردشگری جهان اسلام انتخاب شد، پتانسیل تبدیل شدن به مقصدی جهانی برای دوستداران تاریخ و معماری را دارد. اما واقعیت تلخ است: بسیاری از این ۸۰۰ خانه ی تاریخی، به ویژه در محله های قدیمی مانند مقصودیه، سرخاب و نوبر، به حال خود رها شده اند. دیوارهای خشتی ترک خورده، پنجره های ارسی شکسته و گچ بری های فرو ریخته، حکایت از غفلتی دارند که این میراث را تهدید می کند. برخی خانه ها، مانند خانه ی اردوبادی، که اکنون مرکز اسناد ملی شمال غرب کشور است، یا خانه ی بهنام، که بخشی از دانشگاه هنر اسلامی تبریز شده، مرمت شده اند، اما دسترسی عمومی به آن ها محدود است. خانه ی سلماسی، که به موزه ی سنجش تبدیل شده، نمونه ی دیگری از تلاش برای احیای این بناهاست، اما این تلاش ها کافی نیست.

تبریز؛ ویترینی از شکوه فراموش شده

کارشناسان هشدار می دهند که بدون برنامه ریزی دقیق، این گنجینه ها در معرض نابودی اند. به گفته ی رضا سرابی اقدم، مدیرکل سابق میراث فرهنگی آذربایجان شرقی، «از حدود ۸۰۰ خانه ی تاریخی ثبت شده در تبریز، تنها ۱۰ درصد مرمت شده اند و بقیه یا در مالکیت خصوصی اند یا به ادارات دولتی واگذار شده اند که کاربری مناسبی ندارند» این آمار نشان دهنده ی عمق چالش است: مالکیت خصوصی، کمبود بودجه و نبود برنامه های جامع مرمت، بزرگ ترین موانع حفظ این خانه ها هستند.

با این حال، امیدهایی نیز وجود دارد. خانه هایی مانند خانه ی نیکدل، با طاق های قوسی و حوض زیبای حیاطش، یا خانه ی حریری، با نقاشی های قاجاری که داستان یوسف و زلیخا را روایت می کنند، می توانند به اقامتگاه های بوم گردی یا مراکز فرهنگی تبدیل شوند. این رویکرد، که در شهرهایی مانند یزد و کاشان موفقیت آمیز بوده، می تواند گردشگری تبریز را متحول کند. به گفته ی سارا احمدی، فعال گردشگری، «تبدیل خانه های تاریخی به اقامتگاه های بوم گردی نه تنها اقتصاد محلی را تقویت می کند، بلکه به حفظ هویت فرهنگی شهر کمک می کند»

سکوت تلخ دیوارهای ترک خورده تبریز

برای نجات این خانه ها، نیاز به همکاری بین بخش دولتی، خصوصی و جامعه ی محلی است. مرمت حرفه ای، تغییر کاربری به مراکز فرهنگی یا اقامتگاه های گردشگری، و تشویق بازدید عمومی می تواند این بناها را از مرگ تدریجی نجات دهد. همچنین، آگاهی بخشی به مردم از طریق تورهای گردشگری و برنامه های آموزشی می تواند حس تعلق به این میراث را تقویت کند. به گفته ی یکی از کاربران X در پستی درباره ی خانه ی مشروطه، «این خانه ها فقط آجر و خشت نیستند، روح تبریزند. باید به نسل بعد نشون بدیم که ما کی بودیم»

تبریز، ویترین خانه های تاریخی ایران، کتابی زنده از هویت و فرهنگ است. این خانه ها، که روزگاری شاهد خنده های کودکان، گفت وگوهای شبانه و تصمیم های بزرگ تاریخی بودند، امروز در انتظار توجه اند. با هر قدم در کوچه های مقصودیه، سرخاب یا راسته کوچه، می توان قصه هایشان را شنید؛ قصه هایی از شکوه، مبارزه و استقامت. بیایید نگذاریم غبار فراموشی، این گنجینه ها را بپوشاند. آینده ی این خانه ها، آینده ی هویت ماست. با مرمت، احیا و معرفی این بناها به جهان، تبریز می تواند نه تنها ویترین ایران، بلکه نگینی در گردشگری جهانی باشد.


*نویسنده: موسی کاظم زاده؛ قابل دسترسی هم در سایت بازار تبریز آنلاین

https://bazartabrizonline.ir